آرشیف

2014-12-12

نظام الدین ضیایی

به مناسبت روز بزرگداشت ملك الكلام سعدي خوش بيان و شيرين سخن

به نام خدايي كه جان ميدهد
به ما هرچه خواهد همان ميدهد
خدايي كه او آشنا با غم است
و با درد مندان، يقين مرهم است
خدايي كه او عشق در جان نهاد
به اقليم دل نور عرفان نهاد
سلامي به ياران شهر وديار
به عشق آفرينان فصل بهار
گواراست فصل بهار شما
خوشا روز و هم روزگار شما
چه خوش بزم تان نيك وميمون شده
به ياد حكيمي، همايون شده
اديبي كه فخر زبان دري است
بلندي نامش ز دانشوري است
سخن كاخ سعدي،‌چو تعمير شد
به تاريخ نامش جهانگير شد
همو گنج دانايي و دانش است
ز فيضش جهاني، در آسايش است
اگر موطنش شهر شيراز بود
ز فارس و ز ري يا ز اهواز بود
ورا عشق بر نسل انسان بود
ورا رنگها جمله يكسان بود
چو طوسي و خيام و يا مولوي
ويا چون سنايي شه غزنوي
كلامش ز حكمت چو كوه سترگ
«دلش همچو آغوش دريا بزرگ»
ز نخل برومند بوستان او
ز عطر خوشي چون، گلستان او
نما خوشه چيني كه تا زنده اي
وتا كي به غفلت تو آگنده اي
چه نكو، چه زيبا، سخن ميزند
كه آتش به جان و به تن ميزند
چنين گفت از فكر آزاده اش
جهان را گرفت صيت و آوازه اش
«بني آدم اعضاي يكديگراند
كه در آفرينش ز يك پيكراند
چو عضوي به درد آورد روزگار
ديگر عضو ها را نماند قرار»
 
2/2/1390   كابل