آرشیف

2014-12-12

نظام الدین ضیایی

به استقبال از شعر استاد بزرگوار فضل الحق فضل که در..

 

به استقبال از شعر استاد بزرگوار فضل الحق فضل که در سوگ استاد عبدالرؤف خان عظیمی و استاد غلام دستگیر همنوا سروده است:

سلام اوستاد توانای ما 
سلام ای ابرمرد دانای ما 

سلام ای علم دار این سرزمین
سپهدار علم و سپهدار دین 

سخنهات بوی وفا می دهد 
نشانی ز حلم و حیا می دهد 

زچرخ سیه کار، آزرده ای 
ز رفتار زشتش دل افسرده ای 

بلی ، تاج بر فرق دونان زند 
به فرق خسان و سفیهان زند 

به دانشور و دانش و درس دین 
نه اعزاز باشد نه جز قهر و کین 

کنون اهل علم و خرد شاد نیست 
کسی راهیی راه فرهاد نیست 

شده دیر مدت که استاد من 
گهر سنج واندیشه آزاد من 

قلم رنگ و بوی دیگر می دهد 
زقلبت بسی ناله سر می دهد 

به یاد عزیزان رفته به خاک 
روان سخن کرده ای ، تابناک 

ادیبا ، تو ما را حزین کرده ای 
گویی رخش گفتن تو زین کرده ای 

چو گهگه تو یادی از ایشان کنی 
پریشان تو قلب عزیزان کنی 

یقین درس تو ، توشه و توش ماست 
گهر های نغز نو در گوش ماست 

پدر بر همه نامجویان تویی 
به بی دست و پا ویتیمان تویی

به اخلاق نیکت نداریم شک 
سلوکت ، به دلهای مان گشته حک 

ببوسیم کلکان زرین تو 
بنازیم بر دین و آیین تو 

ادب پرور نیک گویا تویی 
ادیب توانا و دانا تویی

ایا فضل فاضل ! ایا اوستاد !
روانت به نور خرد شاد باد !

5 سنبله 1392