آرشیف

2014-11-18

عبدالله فرحمند

و در وینوس سلفوریک میبارید

سیاه، سیاه
سیاه شب
صدای غرش بیخود هواپیما
ریزش بیهوده برف
تششع لجوج نور
تقاطع مسخره سرکها
جفت جفت شدن متداوم مردها و زنها
و در زیر پای شان مردها و زنهای دیگر میریختند
و ریزش آدمهای بعدی
جلوس مسخره خوکها روی کوچهای چرمیی
که برش میگن لکژری 
دهکده موهومیی که در ان ورود آدم های بدون شاخ ممنوعست
هجوم بیخود مخلوط بیچاره ارواح و اجسام آدم ها
به شمال، به جنوب
پس به شمال، پس به جنوب
وز وز احمقانه موانع سیمخاری اطراف فرودگاه، دادگاه، نام نویس گاه
خوردگاه، خوابگاه که به برق متصل استند
وای که عرض احمقانه دیوار قوماندانی پولیس
چرخش احمقانه تایر های کالسکه پلاستیکیی رییس جمهور
و جاده های که پشت هم به اردوگاهی مبدل میشوند
آشویتسی در فضا
آشویتسی در عمق یک متری همه جاده ها
که دران اجساد همه قربانیان جنگ و قربانیان باران های سلفوریکی
آهسته آهسته پهلو میگردانند
و به جهانیکه می اندیشند
جهان سمی که یک متر بالا متردد ادامه دارد
هوای تیره ای که ادامه داشت
مثل علایم سقوط اجسام نا زمینی
مثل هشدار شکل گیری ابر های ثقیل سلفری
در لا منفذ های اعصاب دوپاهیان
چون سرطانی نیش میکشد
و تششع بیهوده خورشید
شانرده هزار تن سرب و ذرات قلیایی معلق را گرم میکند
و صدای بیم آور بوق هشدار
که آسمان بزمین خواهد خورد
ولی ای کاش آسمان بزمین میخورد
من در برابر آن حس شهوتناکی دارم
من به آن حس پناه آورده ام
از کابوس ریزش متداوم آدم ها از درون آدم ها
از جسد های کثیف و خون آلود حیوانات
که در پشت وترین ها میاویزند
من پناه برده ام و به اختراعی می اندیشم
که زمین را به مرگبار ترین سیاه چال خواهد برد
من به رسالتی می اندیشم
که راه های شب و روز به ملاقات هم می آیند
و آدم های احمق
از وحشت رنگ لعنتی پوست شان را فراموش میکنند
و نیروگاه مسخره هستوی شان را فراموش میکنند
و عرض بیخود دیوار قوماندنی پولیس را فرموش میکنند
و چرخش بیهوده تایر ها را فراموش میکنند
و شاخهای شان را فراموش میکنند
من در برابر جهان جادویی مرگ
و نوشابه تلخ قیرگونش
حس شهوتناکی دارم
و به مخلوط شیمیایی زمین و آفتاب 
که در پایان ان صرف به تعداد گورهای دسته جمعی دست خواهیم یافت
و تعداد استخوان های انگشتان را خواهیم شمرد
من به معجره سیاه خدا پناه برده ام
که جنس هیدروجن سلفیدی اش
محیط مسخره سرطانی کاینات را
تعقیم خواهد کرد
و بران من و همه گورهای دسته جمعی
و همه استخوان ها ایمان داریم

عبدالله 5 فبروری 2013