2014-11-18
عبدالله فرحمند
هر صبح
من شفق را برایم میشویم
تا دست های من و خورشید به هم برسد
من هر صبح جاده ها را
از خون و تکه های قلب میشویم
تا لبخند فراموشم نکند
آری
من در کرانه های شکسته شهرم
هنوز لبخند میزنم
و از پنجه های نا پاکت نمی ترسم
زیرا در دنیای پاره پاره من
دگر یک زهرخندی
من هر روز وحشتگاهت را می پیمایم
من از کنار دست های پلیدت عبور میکنم
و من از کنار ژولیده های عشق عبور میکنم
هرشام چشم هایم را از تو میشویم
هرشام قلب آزرده پرنده پشت دریچه ام را میبوسم
تا ترا فراموش کند
هرشام افق وداع خورشید را
از سیاهپایه های دودی که برپا میکنی
میروبم
من هر شام به تو لعنت میکنم
تا به رویا های شهرسرایت نکنی
فردا باز از کنار تو خواهم گذشت
و جاده ها را از تو خواهم روفت
من از تو سخن نخواهم زد
من بتو نخواهم دید
عبدالله فرحمند
– 29 جنوری 2011 –
کابل افغانستان
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
برای جالوت