آرشیف

2015-6-22

احمد شکیب حمیدی

واکنش مرحومان سیاسی در برابر تــــرور فرماندهان مقاومت

هرچند در توافقنامه بن از سران مقاومت, ظاهرآ به عنوان قهرمانان آزادی کشور نام برده شده است اما, در حقیقت تهدید, تضعیف و حذف این قهرمانان از همان روز های نخست در دستور کار دشمنان قرار داشت! چنانچه  با  چسپانیدن این قهرمانان در مدار حکومت مستعمراتی آنها را قسمآ تطمیع و تبدیل به مردگان سیاسی نمودند! مرحومانی كه ظاهرا" هنوز نفس مي كشند! و  با اينكه هنوز هم   نقشي در قدرت دارند، و   جز از «رجال سياسي زنده» محسوب مي شوند، اما از نگاه جامعه کاملآ يك «مرده سياسي» میباشند.بسیاری از آنها ديگر حضوري در جامعه زندگان ندارند و در كهكشان فكري مردمشان حتي به اندازه يك ستاره دوردست هم نوري نمي افشانند!! اما در این میان هستند و بودند فرماندهانی جوانی چون شهید سید مصطفی کاظمی , شهید فرمانده سید خیلی , شهید جنرال خانمحمد خان و شهید جنرال داوود که خیلی زیرکانه از ارزشهای انسانی کشورشان پاسداری مینمودند و به همین دلیل به عنوان خار چشم دشمنان قرار گرفته بودند و سرانجام دشمن جبون توانستند  آنها را یکی پی دیگر هدف قرار داده و به سهولت از سر راه شان بردارند. 
بنظرم یگانه دلیلی که  دشـمـنـان  میتوانند با جرئت در قلب ما نفوذ و عزیزترین فرماندهان ما را به سهولت از ما گیرند اینست که نخست آنها کاملآ امـيـدوارنـد که روزى دوباره به  قدرت برمیگردند و نیات شيطانى خود را دوبـاره از سـر میگـيـرند، سالهاست که این باور به آنها القا و هر لحظه از سوی برادران خویش از داخل ارگ چراغ سبز  میگیرند.  ثانیآ وجود مرحومان سیاسی که همانند يك  سایه سر پالیز  بيروح در گوشه عاطل و باطل که کار دیگری جز  چاپلوسی به بادار و فخر فروشی بر ملیت و گروه خودشان ندارند دشمنان را جسور و بیباک تر نموده است . این مرحومان از دنیا بیخبر در طول ده سال گذشته گاه گاهي  اگر چیزی به ذوق خودشان  نبوده  همایشی را براه مي اندازند و با گله و شکوه از  به حاشیه راندن مجاهدان و ملت سخنان انتقاد آمیزی در مذمت حکومت مي گويند و شبح وار مي روند،  اما همینكه اين مرحومان سياسي،میفهمند که در حال  از دست دادن  قدرت خيالي و توهمي خویشند،حاضرند حتا بر مردگان چهار طرف و همرزمان دیروزی خویش هم لگدي  زنند. بیخبر از اینکه دشمن  نعش تمام مردگان سیاسی را یکسان لگد مال خواهد کرد تا مطمئن گردد هیچ زنده ای در میان جماعت نیست و اینکار پلانیزه شده است چنانچه جنرال حمیدگل رئیس اسبق استخبارات پاکستان  پس از سقوط طالبان طی مصاحبه با سی ان ان امریکا گفت : امریکا یک گروه جنایتکار را حذف و گروه دیگری از جنایتکاران را در افغانستان بقدرت رسانیده است ! چنین گستاخی از یک دشمن شناخته شده ملت ما چیزی تازه و دور از تصور نبود اما آنچه همه را شگفت زده کرد این بود که همین قهرمانان آزادی نه تنها کوچکترین واکنشی در برابر اظهارات مغرضانه  یک دشمن شناخته شده  خویش نشان ندادند بلکه به عنوان مرحومان سیاسی روزانه عین اظهارات حمیدگل را که دیکر تبدیل به یک وجیزه افغانی شده بود از حنجره عوامل داخلی آنها به تکرار میشنیدید و خمی به ابرو نمی آوردند!!  
 
روشن است که دشمن  با بکار گیری از  ابزار های  چون  تـطـمـيع ، تهديد و تبليغ توانسته است  موفقانه در بیخ گوش ما جا گیرد  و اکنون نوبت به حذف فزیکی رسیده است  . و این هم بر همگان هویداست که  نقش مستقيم را در اینگونه ترور ها عوامل داخلى ايفا مى كنند.تا مسير دموکراسی را در کشور  مـنـحـرف و رژیم قرون اوسطائی را در کشور حاکم سازند . اما در این میان آیا مردم خواهند توانست کاری را انجام دهند؟ آیا مردگان سیاسی باز هم منتظرند تا گوساله وار با رضایت کامل به مسلخ روند ؟؟ آیا زمان آن فرا نرسیده تا این مرحومان سیاسی و اقعیات و حقایق را بپذیرند؟تجربه نشان داده آدمهای که حقیقت را بشناسند دیگر محال است به دگماتیسم رو آورد. چون وقتی آدم راهی را بلد باشد دیگر بجائی رهپیمائی در عالم خیال میتوان بر زمین با قدم های استوار گام نهاد مطمئنآ آنرا میگزیند.
اما ای مرحومان سیاسی بدانید و آگاه باشید  که : خوشبختانه دایره دید مردم با دیدن حقایق زندگی  هر روز باز تر میگردد و مردم دیگر مثل انسانهای مسخ شده   در برابر حقایق قرار نخواهند گرفت . اگر پس از این شما ها به هر دلیل که دارید  در برابر هر نوع حقیقت چشمهایتان را  ببندید  و خود را از مخمصهء قبول آن برهانید . تا در  درون  دیوارهایی که ایجاد کرده اید احساس راحتی کنید. و مانع از تابش آفتاب حقایق شوید. و در برابر امواج هم به هر نحوی بیاستید مطمئن باشید که ره بجائی نخواهید برد .