آرشیف

2015-6-22

احمد شکیب حمیدی

ماکیاول قرن بیست یــــک خواهد شکست

شاید هنگامیکه برای نخستین بار آقای قانونی در رادیوی بی بی سی اسم حامد کرزی را به عنوان یگانه شخصیت ملی مطرح نمود هیچکس در افغانستان حتا فکرش را هم نمیکرد که روزی روح نیکولاس ماکیاولی در روح و روان این کاتب نگون بخت دهه هشتاد دفتر جهانگیرآباد حضرت صاحب که در سراسر افغانستان پیروانش به یک مینی بس نفر نمیرسید اینگونه خانه خواهد کرد! شاید کسی فکر هم نمیکرد که همین آدم بی نام و نشان روزی بتواند شاه کلید قدرت در کشور گردد و با بازی های ماکیاولی حتا با ریش بابا هم بازی نماید. شاید آنزمانی که امرالله خان ایشان را جمع کننده افغانستان خواندند فکر هم نمیکردند که این آدم ماکیاولی برعکس متلاشی کننده افغانستان خواهد بود نه جمع کننده آن. 
میگویند نیکولاس برناردو ماکیاولی در ابتدا یک شاعر و نمایشنامه نویس بود سپس به آهنگسازی رو آورد، او بر عکس آقای کرزی شیفته و عاشق میهن خود( ایتالیا) بود، تولد او را ویکی پیدیا سوم ماه می ۱۴۶۹ در شهر فلورانس میگوید و وفاتش را ۲۱ جون ۱۵۲۷ در همین شهر 
موصوف کتاب معروفی دارد بنام ( شاهزاده) که دو سال پس از مرگ وی اقبال چاپ یافت و آنرا تمامی‌ شاهان و سلاطین، رئیس جمهورها و رهبران کشورها و دولتها و احتمالآ حامد کرزی هم خوانده و بسیاری از توصیه های وی را که برای به اسارت کشیدن مردمان زیردست عوام خود است مو به مو اجرا و از آن سود جسته‌اند. به همین سبب اسم او را در ذهنیت عامه خیلی بد جلوه داده اند در حالیکه طوریکه در بالا تذکر داده ام او با آنکه شیفته قدرت بود عاشق کشورش هم بود ! در حالیکه سیاستمداران ما این شهامت را کمتر داشته اند ! من بطور نمونه یک پراگراف کتاب شهزاده را در اینجا نقل میکنم که مینویسد:(داشتن صفات خوب چندان مهم نیست. مهم این است که پادشاه فن تظاهر به داشتن این صفات را خوب بلد باشد. حتی از این هم فراتر می‌روم و می‌گویم که اگر پادشاه حقیقتاً دارای صفات نیک باشد و به آنها عمل کند به ضررش تمام خواهد شد! در حالی که تظاهر به داشتن این گونه صفات نیک برایش سودآور تراست) بنابرین از دیدگاه تاریخ پنهان نخواهد بود که رفتار و اعمال ولسمشر ما در سیزده سال گذشته بر بنیاد همین اصل ماکیاولی (تظاهر- تفرقه) رنگ گرفته است! نمیخواهم به حاشیه بروم زیرا در مورد تقلبها و تخلفها در انتخابات افغانستان در همین چند دوره نوشتار های زیادی در تارنماهای انترنتی و مطبوعات داخلی باز تاب کسترده داشته است فقط سخنم را به کنفرانس مطبوعاتی اخیر حامد کرزی جمع بندی میکنم که با چشمک زدنهای پیهمش با تظاهر گفتند : به کاندید صاحبای محترم احترام دارم! معاون صاحبای محترم از طریق خود ای مشکله حل کنن ! و سازمان ملل اگه میانجی باشه استقبال میکنم! ) همین سه جمله ای بظاهر کودکانه به اثبات میرساند که هرشب این مداری کتاب شهزاده را میخواند. و همان گفته پنج سال پیشش ایلا دادنی نیست!
تاریخ گذشته میهن ما گواه است که اخلاق اربابان قدرت همیشه با توصیه‌های ضد اخلاقی‌ ماکیاولی در می‌‌آمیخته و برای رسیدن به قدرت حتا اخلاق و روابط عاطفی استاد شاگردی و حتا خانواده‌ گی را به زیر پا گذاشته اند و بر گرده مردم حکومت کرده اند تا ثبات خویش و جایگاه سیاسی خود را در اجتماع محکم سازند 
اما این خطاب عالمانه ولسمشر در این قرن ۲۱ درست شبیه توصیه های ماکیاول در قرن پانزدهم است که در کتاب( شاهزاده‌ی) خود خطاب به حاکم فلورانس مینویسد 
(خیلی خوب است که انسان دلسوز، وفادار، باعاطفه، معتقد به مذهب و درستکار جلوه کند و باطناً هم چنین باشد. اما فکر انسان همیشه باید طوری معقول و مخیر بماند که اگر روزی بکار بردن عکس این صفات لازم شد به راحتی بتواند از خوی انسانی به خوی حیوانی برگردد و بی‌رحم و بی‌عاطفه و بی‌وفا و بی‌عقیده و نادرست باشد)
من فکر میکنم حالا ولسمشر میخواهد همین پاراگراف ماکیاول را پیاده سازد در ظاهر آدم معقول و مخیر و در عمل عکس آن ! از تبصره های حاشیوی ارگ نشینان هویداست که آنها به رآی و قوت مردم اعتنایی ندارند! غافل از اینکه این میتود های ماکیاولی دیگر در قرن ۲۱ نمیتواند جوابگوی تمام نیازمندیهای آنها باشد! زیرا او سرقوماندان آن مراکز قدرتی‌ هست که فاقد قدرت مردمی‌اند و مرده ای هست که فقط خودش نمیداند که عمر‌ش به پایان رسیده است چرا که انسانهای امروزی با در دست داشتن قدرت ارتباطات میتوانند اخبار را در طول چند ثانیه در اختیار یکدیگر بگذارند و دست سیاه کاران را باز نمایند.(دیو چو بیرون رود فرشته درآید)