2014-12-13
حبیب سرود
به حرمان گفتمش كاي يار كم نوش
بياور مي كه سرها ر فته از هوش
زعشقت آتشی بر دل گرفته
ز جام وصل خود بنماي خاموش
ازآن چشمان شوخ و دلفريبت
بدانستم كه عشقت مي زند جوش
به يك سيلي كه كردي دل ربودي
تمام عمر را كردم فراموش
گراز عمق دلت بامن رفيقي
بده بوس از لبان و گردن و گوش
نگاه داغ و گرم و آتشينت
ز قلبم برده فكر و طاقت و هوش
فراموشم مکن جانا كه داني
به غيرت كس ندارم من درآغوش
به وقت خنده ات شرمنده ، پسته
لبانش چون تو كي باشد شكر نوش
زمژگان قشنگت مي چكید دُر
به آن رخسار زيبا ديده ام دوش
عقيق از نو چكاند بر لبانت
خدا از فضل و رحم و خلقت خوش
كنون صد پاره گشته قلب زارم
زعشق يار خود گشتم سياه پوش
تابستان 87 فيروزكوه(چغچران)
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
نگاه داغ