آرشیف

2014-12-13

حبیب سرود

شوق

تا زوزه کشی در بدنم مثل گرگ‌ها
ای شوق غضب‌ناکِ تنم، مثل گرگ‌ها!
بی‌باک شو از ترسِ سگِ گله و چوپان
یک حمله ببر از دهنم مثل گرگ‌ها…
ای شوق سلامی بده بر زنده‌گیِ من!
تا مسخره گردد همه‌ی بنده‌گیِ من!
وحشی‌ست چرا این سخنم مثل گرگ‌ها؟
هر جا که دلم خواست نفس می‌کشم ای شوق!
بی‌مرزم و هم بی‌وطنم مثل گرگ‌ها
این قافله مشغول چه‌اند؟ ام‌شب و فردا…
هی! پاره نکن پیرهنم، مثل گرگ‌ها!

 

16/3/1393
دره‌ی کشرو

http://habibullahsurood.blogfa.com