2014-11-23
زینب علم
شاید شود که روزی دلاسا کنی مرا
از غم سرای عشق تو پیدا کنی مرا
اکنون در آسمان تو من ابر گشته ام
ای آتشین هوس که تو مینا کنی مرا
من از هوای سرد خزان دل گرفته ام
روزی رسد که فصل زسودا کنی مرا
برگ میان کوچه شدم زیر پاه مکن
افتیده ام که خوب تماشا کنی مرا
تادر کمین صید دلت نقشه می کشم
هنگامه می شوی که تو رسواکنی مرا
تکرار غصه های تو لبریز گشته است
ترسم روی وبحر معما کنی مرا
آیینه گشته ام که ببینی به من دمی
پر موج تر ز ساحل ودریا کنی مرا
متن کتاب بسته یی ناخوانده ام ولی
تا در دو چشم خویش تو معنی کنی مرا.
6/10/1390
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
معما