2019-1-8
زینب علم
قله ها آفتاب می گویند
چشمه ها آب؛ آب می گویند
من و تو در سراغ همدیگر
همدیگر را چه ناب می گویند
آسمان خسته زه مروارید است
تن من همچوساقه بید است
غزل شاد عاشقانه من
پس از این جمله یی نامید است
ای زن ای صید تیر مغبچه گان
ای زن ای پیکر طلسم جوان
ای زن ای مادر ای فرشته چرا ؟
انتظار داری روشنی نهان
کس ترا در سفر نمی گیرد
کس ترا بی ثمر نمی گیرد
کس ترا گرچه باز ماه شوی
باخبر باش چون که می دانم
آسمان باهمین بزرگیش
تا سحر؛ تا سحر نمی گیرد
نرگس (سروری)
1/9/1392
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
روشنی نهان