آرشیف

2014-11-23

زینب علم

بهار:

ای آخرین امیدم.
برس وسکوت سال کهنه را بشکن
درتوهوای شعرم جاریست
درتو قناری های خاطراتم زنده می شود
خاموشانه صبگاهان
دروازه یی باغ پاییزیم رابگشای
وطراوت وجودت را
درگل بته های خشک وخاموش باغم بسپار
بهار
بهار ای تازه تر ازعروسکان بهشت
بهارای فضای عشق
ای سبوح تازه
جامم را تو لبریز کن
و چهره ام زردم را تو سبز گردان
ای آخرین امید
که من در انتظارت تشنه ام
من را در شهرزیبایت  پناه دی
بهارای پاکتر ازنفس کودک تازه نفس
از هوای تو نفس می کشم برس
براهت چشم در راه ام
دلم سخت آرزو دارد
که آی در دیار ما
ومن چون لاله ها در دشت زسودایت برآرم سر
برس زیبا ترازسال دگراین جا
که من جان می گیرم درگرمی اقلیم پربارت.

سلام تقدیم دوست داران وعلاقه مندان سایت جام خرسندم باززمانه ساز گاری کرد تا متن به زیبای یک بهار بنویسم واز عمق قلبم فرا رسیدن سال نورا برای تان تبریک بگویم از خداوند لایزال سال بر ازسعادت خوشی وصلح وبرادری وهم بستگی…برای تمام ملت غیورم آرزومی کنم.همیشه روزتان نوروز باشدو همای خوشبختی درسمای خانه های تان  به نیازآید.