آرشیف

2014-11-23

زینب علم

سلام وجهان سپاس

سلام وجهان سپاس از تک تک راد مردان شجاع وقهرمانان سرزمین آریانای بزرگ. چه خرسندم که این بار فرهنگیان وادب پروران به اعظمت شما دریچه یی از امید را به رویم گشودند ویک بار دیگر مرا به اوج احساس وبه عمق عاطفه بردند تا باشد که بسرایم و بار گران ملتم رانقل کنم . افتخار می کنم که هنوز کسانی پاه بر جاهستند و باگوش خود می شنوند . . .
امروز با تمام معنی شرق را دوست دارم وبا هم کیشانم صادق می مانم فقط  نیازبه تشویق دارم . در این محیط که من زنده گی می کنم کسی به جز انتحار وانفجار جیزی را نمی دانند . اگر می دانند نمی شنوند سخت است کسی حرفت را نداند باوجودی که در یک راه با تو باشند .دیگر از ملتم هستم نمی خواهم مدیحه سرا باشم .
روز های نهایت دشواری را سپری کردیم همه ملت بیچاره ما گرفتارتعصب های قومی نژادی ولسانی…هستند به خصوص زمانی که در دانشگاه بودم از این موضوع رنج می بردم  . در طول عمرم همه تجربه بود که می آموختم.و حال می دانم چه گونه مردم دیارم را به زبان عشق وامید دعوت کنم تا دیگر نشکنیم ودرآسمان ما پرنده های صلح و در زمین ما گل های محبت بروید .
گفتنی بسیار است ولی زمان کم بنا آرزو دارم مرا یاری نماید تا ثابت قدم تر از گذشته باشم وجادارد که ازهریک دوستانم نام بگیرم وتکرار تکرار تشکری کنم به خصوص از برادر عزیزم سید محمد نبی عندلیب علوی تشکری میکنم که شعری با معنای را برایم فرستادید . به امید دیدار تان هستم هر جا هستید موفقیت تان آرزوی من است و در نهایت کوشش می کنم که پیام های دیگری با شما داشته باشم . و واپسین سخن این که
 
دیگر سردی فصل این زمستان را نمی خواهیم
دل روبه یی بز دل را سر وسامان نمی خواهیم

 
شایداگر زنده گی باشد  در سیمینار فرهنگی غوری هاشعرم را  کامل بسازم و با زبان وحدت و محبت تقدیم تا ن کنم الله حافظ تان در کانو ن گرم خانواده گی شاد باشید.
نرگس سروری