آرشیف

2014-12-15

استاد خیرالاحد غوری

رنج از غوریها، گنج ازدیگرا

 

افغانستان با داشتن موقعیت حساس جغرافیائی خویش همواره مورد حمله وتجاوزکشورهای دورونزدیک قرارگرفته است.هنگامیکه درسال 1357 تحت قیادت حزب دیمکراتیک خلق افغانستان تحول هفت ثوربه پیروزی رسید واولین رئیس جمهورکشورسردارمحمد داود خان با تمام اعضای خانواده اش با کمال تاسف به شهادت رسیدند وقدرت از خانواده آل یحیی به حزب دموکراتیک انتقال یافت. حزب دموکراتیک خلق با برنامه های عاقبت نا اندیشانه خویش ازیک طرف وعدم تجربه اداری وسیاسی ازجانب دیگرسبب شد تا به اقدامات عاجل، ناقص وتحریک کننده دست به زند که این حرکت غبار بد نامی ایشان را فراهم نمود وسبب ناخشنودی مردم وملت گردید وخاصتا با تهاجم اتحاد شوری، همسایه بزرگ شمالی درکشوربسترمبارزه برای ملت را آماده نمود تا علیه اشغال مسلحانه اتحاد شوروی دست به مبارزه مسلحانه به زنند. زیراهرعمل عکس العمل دارد مساوی ومختلف الجهت . 
درمبارزات حزب دیموکراتیک خلق برای سرنگونی رژیم وقت عده ای از روشن فکران غوری نیزسهم داشتند ودروفاداری خویش نسبت به حزب دیموکراتیک خلق ثابت قدم بودند. اما به هیچ نتیجه ای نرسیدند وعاقبت همه زحمت شان درهمان روزهاهم معلوم بود وامروزهم معلوم است که ضرورت به توضیح نیست. 
در دوران جهاد ومقاومت غوریهاهم مانند سایراقوام درصف جهاد ومقاومت مردانه وار ایستاده وازهیچ نوع فداکاری دریغ نکردند . هنگامیکه کشورعزیزما مورد حمله، تجاوز واشغال همسایه حریص ونا مرد ما ازجنوب قرارگرفت سرزمین غورومردم سلحشورآن مردانه وار در دفاع ازکشور، استقلال، تمامیت ارضی وناموس ملت قرارگرفتند. غوریها درحالیکه ازهیچ امکان مادی ومعنوی در داخل وخارج ازکشوربرخور دارنبودند با شکم های گرسنه پای برهنه اعلم مقاومت را برافراشته و درمقابل نیروی بربری دشمن متجاوزسینه سپرنمودند وسر زمین غور را در زیر پای متجاوزین به آتش تبدیل کردند. غوریهادردوران مقاومت واقعا حماسه آفریدند بردشمن خاک و وطن درهرگوشه وکنارغوروحتی ولایات هم جوارغورضربات حولناکی وارد کردند. این غوریها بودند که چهل ابدال ولی ودره ای شاداب مرغاب را سنگرتسخیرنا پذیرساختند وچندین حمله دشمن را مهارکردند وبا وارد نمودن ضربات سنگین وکمرشکن به دشمن چنان درس عبرت دادند که دیگر فکراشغال و تسخیرغوراز سر و کله شان خارج گردید.
به همه آشکاراست که غوردومین سنگرداغ نبرد، مقابله، مبارزه ومجادله علیه دشمنان استقلال، خاک و وطن بوده است. درحالیکه در80% خاک وطن صدای آزادی خاموش گردیده بود اما درسر زمین غور صدای نعره تکبیر به قوت و شدت طنین انداز بود . 
کسانیکه امروزلاف ازجهاد و مقاومت می زنند البته به ملت پوشیده نیست که تعداد بیشتری شان به کلاب خزیده بودند ویا دراطراف مشهد مقدس به عتکاف نشسته بودند وحتی امید شان به پیروزی ومقاومت از بین رفته بود. 
با پیروزی مقاومت ملت بزرگ افغانستان به یک بارگی ازگوشه وکنارکشور وبیرون مرزها به کشور سزازیرشدند، همه هست وبود کشور را به عنوان غنیمت دربین خویش تقسیم نمودند. کسانیکه همه ویا قسمتی ازامکانات نظامی دولت را به دشمن تسلیم داده بودند با پیروزی مقاومت مردم افغانستان در حالیکه مستحق چنین پاداش های نبودند امیرها شدند، وزیرها شدند به حساب فاتحین بزرگ لقب یافتند. اماازغوروغوریهاهیچ خبری نشد وفقط دراکثرمحافل ودید بازدیدها گفته میشد که (خداوند به شماغوری اجربدهد) واقعا ایشان راست می گفتند زیرا ثمره جهاد ومقاومت مردم غور را ایشان به جیب زدند، صاحب بلند منزلها، تجارت خانه ها، مارکیتها، آیرلاین ها، خانه های ایلاقی، استراحت گاه ها، ملکیت ها درداخل وخارج از کشور وغیره وغیره شدند. 
برعلاوه برسرحق غوریها یکدم اشخاص وافرادی ازمناطق دیگرکشورغوری وایماق شدند تا نمایندگی مردم غوررا به عهده بگیرند وگاهی هم بنام حوزه غرب وشرق ازغورنمایندگی کردند ومردم با دیانت غورنیزبه همه اشخاص وافراد باخلوص نیت لبیک گفتند بنابرین هرچه آنها خواستند کردند وبعدازینکه درمسند قدرت تکیه زدند «خویشتن را اسپ جرن نام نهادند وازغوریها خواستند تا به نوک سم شان برابرنشوند. گویا ایشان پس لگد دارند. »
شاید یکی ازاشتباه غوریها درین نکته نهفته باشد که همیشه با یک باورکاذب بدورهمین جرن ها جمع شدند به جای انیکه رهبری مقاومت غور را احترام گذارند، عده ای فکرمیکردند که همین جرن ها برای شان مفید ترخواهد بود. بدوربیگانه گان حلقه زدند. وبدین ترتیب قیمت جهاد ومقاومت خویش را به هیچ ضرب زدند.

 

رودکی بزرگ میگفت:

هرکه ناموخت ازگذشت روزگار 
هیچ نیاموزد زهیچ آموزگار

امروزبرهمه غوریها لازم است تا سری به گذشته خویش زنند وهمه مسایل ومشکلات پیش روی خویش را به تحلیل، تجزیه وارزیابی بگیرند، درپرتوسرگذشت غوریهای قدیم وامروزبلاخره تصمیم بگیرند وعملی کنند تاغوریها نیزجایگاه خویش را درنظام بیابیم تابه شمارشهروندان کشورمحاسبه شویم.