آرشیف

2015-1-20

استاد خیرالاحد غوری

حکومت عدل و انصاف از دیــد سعدی :

سعدی با اشارت ها وحکایت ها به گونه مستقیم وغیرمستقیم پادشاهان و زمامداران را به عدل و انصاف فرا می خواند وبه دستگیری از افتاده گان تشویق میکند. پایایی اورنگ جهانداری در پویایی انسان دوستی میداند زیرا شاه و رعیت در تداوم فکری فزیکی همدیگر به گونه همسنگ کارایی دارند وهر گونه دگر گونی در تعادل این دو به زوال ملک می انجامد.
« پادشاهان به رعیت پادشاه اند پس چون رعیت بیازارند دشمن ملک خویش اند»
در تکیه و تاکید به این هم آهنگی ارزشمند شاه و رعیت، سعدی با آوردن مثال زیبا تا سرحد نوعی پرخاش پیش می تازد:
« پادشاه هان سرند و رعیت جسد پس نادان سری باشد که جسد خود را به دندان پاره کند»
ازسود مندی های دیگرمهر ورزی با رعیت جلب همکاری مردم برای تعالی حکومت است، به ویژه هنگامیکه سر زمینی ازبیرون تهدید میشود.
« سلطان خردمند رعیت را نیازارد تا چون دشمن بیرونی زحمت دهد ازدشمن اندرونی ایمن باشد»
«پادشاهانیکه مشفق درویش اند، نگهبان ملک ودولت خویش اند، به حکم انکه عدل واحسان وانصاف خداوند مملکت موجب امن واستقامت  رعیت است وعمارت و زراعت بیش اتفاق افتد»
سعدی درپیامد گفته های بالا با شگردی دوگونه که هم پایه مادی دارد وهم مایه معنوی پادشاهان را به پاسداری عادلانه ازنظام مملکت وانسجام اجتماع دعوت میکند. نتیجه مادی رعایت رعیت، انکشاف بازارگانی ومسافرت های سرشار ازعواید وفواید است که هم درآبادانی مملکت نقش دارد، هم بنیه اقتصادی سلطنت را تقویت میکند وهم درتجهیزوتمویل لشکریان موثراست، ازنگاه بهره مندی از«نام نیکو» وثواب اخروی پی آورد، داد ودهش فرمانروایان خواهد بود « پس نام نیکو و راحت و امن و ارزانی غله ودیگر متاع که به اقصای عالم برود وبازرگانان ومسافران رغبت نمایند و قماش وغله و دیگرمتاع ها بیاورند وملک و مملکت آبادان شود وخزاین معمور ولشکریان وحواشی فراخ دست، نعمت دنیا حاصل وبه ثواب عقبا واصل، واگرطریق ظلم رود برخلاف این »

ظالم بمرد وقاعده زشت ازوبماند
عادل برفت ونام نیکواختیارکرد

همین گونه سعدی به نقل ازحکما «مزید ملک ودوام دولت » را در«رعایت بیچاره گان واعانت افتاده گان » میداند.
ازمسولیت های دیگری شاهان دسگیری از زمینگیران، بیوه زنها، نیازمندان وغریبان است که بدون در نظرداشت آن فرمانروا «سروری را نشاید ونعمت براونه پاید»همین گونه آنانیکه ازنگاه اداری وسیاسی برسر زمینی فرمان میرانند برای یتیمان حیثیت پدر را دارند وباید درپرورش آنها هم مانند یک پدر غمخواری کنند .
« پادشاهان پدریتیمانند بید که بهترازآن غمخوارگی کنند مریتیم را که پدرش :»
سعدی با درنظرداشت پیوندهای کاری واداری روزگارخود کنش های یاد شده را مسولیت پادشاهان میداند، ما می توانیم دایره را گسترده بسازیم واین مسولیت ها را دردایره دست اندرکاران مملکت وحتی درحوزه ای کرداری هرانسان آگاه تعمیم بدهیم .
یکی ازفجایع دیگرگونی ساختاردولت ها فرا روی درکینه ورزی های سیاسی، نظامی است. این افراط از سرحد قتل عام ها گرفته تا مرزنا بودی تمامی بنیادهای مادی ومعنوی کشورها سقوط کرده است.  به گونه نمونه درکشورما جنگ های متداوم گذشته از ریختن خون « انسان » درافسردن «انسانیت» تاثرات ناگوارزیادی داشته است.
درنبردهای خونین که سالها برگرده خاک خسته ما شلاق زد مکاتب وموسسات گوناگون علمی و اقتصادی با ملحقات آنها به خاطر تشدید ضدیت ها طمع حریق گردید. کتیبه ها ومناره های را که تجسم تاریخ ما بوده اند برانداختند وبا این کنش های انتقام آمیزخواستند به اصطلاح آثاردشمن را فروریزند و ازهم به پاشند. سعدی با توجه به این فجایع ازفرمانروایان می خواهد تا آثارخیرپادشاهان پیشین را از تصادم وتعصب پاسداری کنند تا کارکرد های نیک آنان بررواق روزگارچنان قندیلی وشکوهنده بدرخشد.
«(پادشاه صاحب نظرباید) اثارخیرپادشاهان قدیم را محو نگرداند تا اثارخیراوهم چنان باقی بماند»
درکنارمساله بالایی کناره گیری ازانتقام لفظی درقسمت دشمنان مغلوب نیزاندرزداده شده است زیرا انگیزه لغزش های زیادی درنظام سیاسی، اجتماعی میتواندشد:
«سکندررومی را پرسیدند دیارمشرق ومغرب به چه گرفتی که ملوک پیشین را خزاین وعمر ولشکربیش ازین بوده است وچنین قسمت میسرنشد گفتا بعون خدای عزوجل هرمملکت را که گرفتم رعیتش نیازردم ونام پادشاهان جزبه نیکویی نبردم .

بزرگش نه خوانند اهل خرد
که نام بزرگان به زشتی برد

از بحث فوق بالاخره به این نتیجه میرسیم که برای ملت وجامعه درد رسیده ما که دردرازنای تاریخ پر معمای خویش وخاصتاً در طی چهاردهه روی آرامش وآسودگی را ندیده اند وامروزازبرکت جهان متمدن  وترقی پسند به این فرصت دست یافته اند تا رهبر وزعیم آینده کشور را بدست خویش تعیین وتثبیت نمایم  همه جانبه فکرکرده  و به ضم خویش برای تیم داد خواه ، با انصاف وعدل رای دادند تا آینده اولاد این سر زمین درپرتوی رهبری ایشان تضمین شود، تاهرحق دار به حقش برسد وعدالت برسر زمین کهن ما که همواره در زیر ساتور بی عدالتی به سر برده  برای همیش مستقر گردد. تا دیگرحقی کسی تلف نشود، صدا وناله بیوه زنی، یتیمی وغریبی به آسمان بلند نگردد.
اما با کمال تاسف بعد از 105 روز کابینه ای به ملت معرفی میگردد که پولیس انترپول به تعقیبش است و یا دارای تذکره های چندین ملیتی هستند . لازم است تا با در نظر داشت وصایای سعدی بزرگوار به تعیین خادمان ملت همت گمارند تا در آینده نزد خدا و رسولش و ملت بیچاره ما شرمنده وسر افگنده نشوند.

با عرض حرمت
نوشته: استاد خیرالحد غوری
29 جدی 1393