آرشیف

2015-1-15

استاد خیرالاحد غوری

بـه خانه مرد داری بـه کــوه از پلنگ نمی ترسی

بلاخره کابینه اعلان شد و دل مردم نیز قرار گرفت . طوریکه دیده میشود کابینه هذا هم نه چندان تخصصی است و نه هم ریشه در جامعه دارد . اما هرفرد از اشخاص جامعه ما از اعلان این کابینه برداشت خوده دارد . طوریکه ملاحظه میشود وطنداران هرات ، غور و بادغیس از همه کرده بیشتر شکوه و شکایت دارند . تا جای حق شان هم هست زیرا ازین حوزه بزرگ و تمدنی  مطابق حق اش ادای صورن نگرفته است . من به دقت کامل روی نظریات و حرفهای وطندارانم غوریهای روشنفکر و اهل صحبت و سیاست متوجه شده ام و تمام مراحل بحث های انترنیتی و دنیای مجازی  را مطالعه نمودم . ضرب المثل را بیادم آورد که گفته میشود ( کور خود بینای مردم) بسیاری از غوریهای عزیز فقط همه کمتر بینی ها را بگردن یک تعداد از دوستان انداخته و خود را به حاشیه میکشاند که گویا همه بار ملامتی از این فرد یا افراد است ومن درین مورد هیچ تقصیری ندارم . ویا اینکه کارکرد های خود را نا دیده گرفته و اجراات دیگران انگشت انتقاد میگذارند.
شکی نیست که مشارکت سیاسی حق غوریهاست اما بدست آورن حق هم  زحمت بکار دارد و ریاضت میخواهد و فرهنگ . از صرفا انتقاد و لعن و تن گفتن چیزی ساخته نیست . ایجاب مینماید تا در راه بر آورده شدن این امر بزرگ و خطیر گام سنجیده شده و منطقی برداشت .
تعداد از غوریهای سیاست مدار و چیز فهم ما در صفحات مجازی  و بعضی سایت های خبری بدون صراحت لهجه از بعضی ها گلایه دارند که بدون دور اندیشی و عاقبت بینی به خاطر یک لقمه نان بدور دیگران حلقه زده و گویا به نفع شخصی خویش تلاش نموده اند. اما عده که میگویند رای غوریها فروخته شده آنهم معلوم نیست که به کی ؟ و چطور فروخته شده؟ یا از رای غوری ها اشخاص و افراد به نفع شخصی خویش سوء استفاده نموده جای را نمیگیرد به جز اینکه ما بدست خود ، خویشتن را در انظار مردم و هم وطنان بد  و معامله گر جلوه دهیم کاری دیگری ازین حرفها ساخته نیست .
اما عده ایکه شکایت دارند که غوریها سر ندارند و سیاست مدار ندارند تا جای درست میگویند من به این عقیده ام که سر را مردم میسازد ورنه شخص به تنهایی خویشتن است . حال اگر می خواهید سر داشته باشید به فرمائید این هم گز و این هم میدان چطور می خواهید و چه کسی را میخواهید که سر جور کنید وارد میدان کار و زار شوید.
به یاد داشته باشید که در اوایل حکومت موقت برای نجات غوریها ازین منجلاب بد بختی اقدام صورت گرفت و بعد از بحث های زیاد بلاخره عوامل بد بختی غوریها تشخیص و راه نجات مردم غور تعین و مشخص گردید . که غوریها به جز اتحاد و اتفاق چاره دیگری ندارند . روی همین ملحوظ به تاسیس شورای تحت نام( شورای غور باستان) به فعالیت آغاز کرد به شان و شوکت افتتاح شد ، ماهنامه جام شروع به فعالیت نمود ، همه بخش ها تنظیم گردید و حتی مردمان از هرات، فاریاب ، بادغیس ، سر پل ، کنر ، گردیز ، نیمروز و سایر ولایات کشور دسته ، دسته به شورای غور باستان مراجعه می نمودند و صحبت ها وبحث های زیادی صورت میگرفت .
درین مرحله البته اقدامات خورد کوچکی نیز انجام شد تعداد  از افسران وزارت دفاع ملی و داخله به رتبه های جنرالی نایل آمدند و یک عده مامورین رده های متوسط و پائینی نیز در بخش های مختلف به همکاری همین شورا تعین و مقرر گردیدند . دیر نگذشت که سبوتاژ از جانب تعداد از هم وطنان ما علیه خودی ما آغاز شد تا اینکه سر انجام نشریه جام غور از چاپ باز ماند ، یکی ادعا داشت که این شورا شواری داکتر ابراهیم ملکزاده است و دیگری سخن از ین داشت که شوری کمونستان است، عده هم شوری او روی بند نام داد. وهم زمان همه شروع نمودند به ساختار های موازی در جنب شورای غور باستان . در حالیکه ما می خواستیم متحد شویم اما با کمال تاسف متفرق شدیم ، به نهادهای خورد و کوچک تقسیم بندی شدیم و خود بدست خود تیشه به ریشه زدیم و بدین ترتیب راه را برای مداخله دیگران باز کردیم . اگر کسی هم در غور تعین و مقرر گردید به سر نوشت محترم عید گل عازم و عبد الله هیواد گرفتار شد به قول یک تعداد از دوستان که امروز و دیروز در سایت های مجازی نوشته اند در غور به خاطر بر طرفی غوریها از مقام های کوچک شان خروار ها قروت، روغن زرد و گوشت لند مصرف شد. پس از کی باید گلایه داشت ؟
جای شک نیست که غوریها اولاد های خوده گاهی فدای بچه های پنجشیر، بدخشان، زمانی از تخاز و قندوز ، پروان ، هرات و امروز بامیان نموده ایم . پس شکوه از کی داریم ؟
ما هم وقتی جوان بودیم و تلاش کردیم تا عنان را از ارباب قشلاق بگیریم تا زمینه برای متفکرین غور مساعد گردد ، تا ازین طریق زمینه بهتر شدن وضع غور وغوریها را فراهم نمایم . واضح است که درین راستا اهل علم و دانش موفق به اهداف که در پیش روی داشتند نشدند. دلایل آن روشن است که همان بی اتفاقی و بد روا داری بالاخره اهل فهم و مکتب را به زانو در آورد.
شکی نیست که جوانان نیروی بالنده و تواناست ،امروز که جوانان تحصیل کرده غوری از هر گوشه و کنار مملکت صدا بلند میکنند خوش آیند است اما به خاطر داشته باشید که از حرف چیزی ساخته نیست باید وارد عمل شد تا، با الهام از آنچه که در گذشته بدست نیامده بدست آید. سوء ذهن وبد گمانی نسبت به سال خورده ها نیز راه بیرون رفت از معضلات نیست . راه بیرون رفت از معضلات امروزی غوریها فقط در پرتوی افهام و تفهیم درست و ایجاد اعتماد  در بین غوریها میسر است.
واضح است که حق گرفته میشود، حق بناله و زاری بدست نمی آید، انتقاد درست است اما همیشه موثر نیست. برای حصول حق لازم است تا ابزارحصول آن آماده گردد. البته از دیدگاه من این ابزار فقط اتحاد و اتفاق است .
سر زمین غور و قلب پرتپشش فیروز کوه خانه مشترک همه غوری تباران است . پس باید همه چیز از آنجا آغاز گردد. تعداد از غوریهای که در پای تخت و یا شهر های دیگر زندگی دارند نمی توانند که در همه موارد صدای رسا داشته باشند . پس اگر در فیروز کوه مرد باشد دیگران در نقاط دیگر کشور از پلنگ هم نمی ترسند.در حالیکه امروز ما از شغال ولگرد هم بیم داریم چون ما در خانه مرد نمی بینیم . امید ازین اظهارات من دوستان آزرده نشوند.  
حرف آخر اینکه هیچ کس با رای غوریها معامله نکرده زیرا هیچ غوری به غوری اعتماد ندارد و نسبت بی اتفاقی رای غوریها بازار چندانی هم ندارد. این وضعیت را همه سیاستمداران کشور میدانند . باز هم اگر کسی از غوریها به خاطر منفعت فردی خویش ویا به قول بعضی ها به خاطر یک لقمه نان با رای غوریها معامله کرده باشد رویش سیاه باد .
 
نوشته: استاد خیرالاحد غوری