آرشیف

2014-12-30

استاد خیرالاحد غوری

آیا از خــود پرسیده ایــــــم؟

 

درين هفته ها وروزها کابل تحت نام لویه جرگه ميزبان شخصيت هاي قومی وسياسي است، اين در جاي خودش با ارزش است و اهميت شخصیت های قومی وسیاسی را در حل مسایل مهم کشوری وتعاملات انتخاباتي نشان ميدهد، غور جز از افغانستان و خانه ي تمام مردم افغانستان است ،اما به اميد اينكه مردم شرافتمند و بخصوص جوانان سربلند خطه ي باستاني غور با درايت و هوشياري كامل به نفع شهر و ولايت شا ن كه جز لاينفك كشور عزيز ما افغانستان است، از روند ها و جريانهاي سياسي استفاده بهينه و مشروع نمايند،بر غوری زادگان آگاه و خرد مندلازم است در قدم نخست براي إيجاد همگرايي و همديگر پزيري در سطح ولايت شان كمر همت ببندند،كه وحدت و يك پار چگي مظهراراده مردم ونماد قدرت است، ( من اگر ما نشویم تنهايم، تو اگر ما نشوي خويشتني).
سالهاي گذشته اين تجربه را ثابت نموده است كه حمايت نا سنجيده از جريانهاي سياسي و أفراد يا اشخاص سياسي كه از مر كز به غور تشريف مي برند و از غور به کابل دعوت میشوند ، نتوانسته جايگاه واقعي مردم با عزت ديار كهن غور را در ساختار سياسي كشور در سطح كلان تثبيت نمايد، دليل آن هم به نظر من نگاه تاكتيكي و سطحي سياسيون و جريانهاي سياسي مركز نسبت به غور مي باشد كه در واقع يك نگاه اﻧﺘﺨﺎﺑﺎﺗﻲ راي محور است، و به أساس نياز به حمايت و رأي مردم نجيب غور مي باشد،
هميشه ما شاهد سفر هاي از شخصيت هاي محترم سياسي در استانه ي انتخاباتها در ولایات مختلف کشور و منجمله غور مي باشيم ، و هم چنان ناظر دعوت افراد و اشخاص از غور به کابل بوده ایم كه بنا بر سنت مهمان نوازي غوریان ,مهمان هاي از كابل رفته به بهترين وجه ممكن مورد استقبال و مهمان نوازي غوری زاد گان قرار مي گيرند، اما متاسفانه با فر وكش كردن تب و تاب هاي انتخابات مردم غور بدست فرا موشي سپرده ميشوند. ما غوریها همیشه چوب اعتماد هایی را می خوریم که به احساسمان کرده ایم ، کاش به عقل هم اندکی فرصت میدادیم .
آيا اگر يك عزيز غوری براي كمپاين انتخاباتي و فعاليت سياسي به يكي از ولايات كشور سفر نمايند مورد استقبال مردم آن ولايت همينقدر كه ديگران در غور مورد استقبال ومهمان نوازي قرار مي گيرند، قرار مي گيرند ؟ ، ما غوریها که در دو نوبت انتخابات گذشته رای مردم غور را فدای جناب محمد یونس قانونی و داکتر صاحب عبدالله ، عبدالله نموده ایم حتی یکبار هم عده ای از غوریها را به طور جمعی به حضور نه پذیرفتند تا به اصطلاح روی زمانه هم یک تشکری و ممنونیت از غوریها اظهار نمایند ، بار بار کوشیدیم تا با جناب مارشال صاحب از نزدیک ملاقات داشته باشیم که هرگز موفق نشدیم. حتی ایشان از ملاقات با غوریها عار دارند و ما غوریها هستیم که از هیچ کمتر بینی ایشان ننگ نکرده و همیشه در پی دعا گویی و پیروزی شان تلاش کرده ایم. از دیگران که ما هم اصلا کاری برای شان انجام نداده ایم گیلایه ای هم نداریم . 
امروز از برکت و لطف دموكراسي ديگه در انتخابات تانك و توپ و تعداد جنگًجويان نه بلكه رأي مردم است كه تعين كننده است ، رأي كه بيش ازنیم مليون آن در غور موجود است، آيا تا حال ما غوریها از (خود پرسيده ايم) كه با بيش از نیم مليون رأي ، در كجاي معادلات سياسي کشور قرار داريم،؟
چند تا وزارت خانه ء كليدي و غیر کلیدی داريم؟
چند تا جنرال در وزارت داخله و دفاع و أمنيت ملي داريم؟ به قول وزیر صاحب دفاع ملی چهار جنرال بیکار در وزارت دفاع داریم که از برکت حسن نیت ایشان از بست های جگرنی و دگرمنی معاش می گیرند. وقتیکه پای منفعت دیگران به میان می آید ما غوریها در دفاع از حق ایشان از خود آنها کرده فعالتر میگردیم .
چند تا سفير داريم؟ 
چند تا از غوریها والي هستند؟
چند تا قونسلگری از طرف غوریها اداره میگردد؟
چند تا ارتشه نظامی، کلتوری و اقتصادی در خارج داریم؟
چند تا شاروال داریم؟
چند تا معین در وزارت خانه ها داریم ؟ 
چند تا رئیس عمومی در ادارات دولتی داریم؟ 
چند تا رئیس معمولی و عادی در سطح وزارت خانه ها داریم؟
چند تا لا اقل مامور در اطاق تجارت داریم؟
چند تا مامور در اداره مبارزه علیه فساد و ارتشاء داریم؟
چند تا مامور در ستره محکمه داریم؟
چند تا مامور ، سارنوال در لوی سارنوالی داریم؟
چند تا قوماندان قل اردو داریم ؟
چند تا قوماندان لوا در سطح اردوی کشور داریم ؟
چند تا قوماندان کندک داریم ؟
چقدر بودجه انکشافی برای غور منظور شده ؟
چند باب مکتب ما صاحب تعمیر شده؟
چند نفر از استادان غور برای تقویه و انکشاف مسلک و تخصص به خارج فرستاده شده؟
چند تا قوماندان امنیه داریم ؟
چند تا آمر امنیت داریم؟
چند تا آمر حوزه داریم؟
چند تا قوماندان قطعه مستقل داریم؟
چند تا رئیس امنیت دولتی داریم ؟
چند تا پوهنتون در سطح ولایت غور داریم؟ 
چند تا از غوریها در کمیسون حقوق بشر داریم ؟
چند تا غوری در کمیسیون مستقل انتخابات داریم؟
چند تا غوری در کمیسیون مبارزه با فساد اداری داریم؟
چند تا غوری در کمیسیون مستقل اصلاحات اداری داریم؟
چند تا غوری در شورای عالی صلح داریم؟
چند متر سرک پخته داریم؟
چندتا میدان هوائی معیاری داریم؟
چند تا استدیوم ورزشی داریم؟
چند تا پروژه تولید برق داریم با همه آب فراوانی که داریم؟
چند تا فارم زراعتی دولتی داریم؟
چند تا پارک تفریحی داریم؟
چندتا فابریکه تولیدی به حمایه دولت داریم؟
چند تا شفاخانه و کلینیک معیاری داریم؟
چند تا بند آبگردان داریم؟
چند تا سناتور انتصابی از مجموع 30 نفر داریم؟
چند تا موسسه و نهاد غیر دولتی از غوریهاست؟
چندتا شرکت بزرگ تجارتی و ساختمانی از غوریهاست؟
چندتا قرارداد خارجی و داخلی به غوریها داده شده ؟
اگر این فهرست چند تا هارا ادامه بدهیم به صد ها چند تای دیگر میرسد.
در بورسيه هاي تحصيلي خارجي چند تا دانشجو غوری فرستاده شده؟
در مراكز مهم قدرت نقش ما چي است؟
چرا دارالمعلمین غور درطی ده سال گذشته هنوزبه پايه ي إكمال نرسيده است؟
در فلان ولسوالي فلان ولايت شفاخانه ي پنجاه بستر ساخته ميشود كه در جايش قابل تحسين است، چرا غور نبايد شفا خانه ي ده بستر كدري داشته باشد؟
آیا به ورزش غور در سطح كشور توجه شده است، آيا امتيازات در بين ورزشكاران منصفانه تقسيم ميشود، و نقش غوریها در كميته ملي المپيك و تربيت بدني چي است؟ به یاد باید داشت وقتی حرف راست میزنید فقط انسانهای از دست تان عصبانی میشوند که همیشه زندگی شان بر دروغ استوار است . 
تنها افراد و اشخاصی را که من می شناختم و ایشان را به ترتیب لست نموده ام ، فوق بکلوریا ، لسانس ، ماستر و داکتر در سطح ولایت غور بیشتر از 500 نفر است . ملا و مولوی اش را به جایش بگذار . محصلین که در پوهنتون ها مصروف فراگیری علم ودانش اند هم به جایش، اما ازین افراد و اشخاص هیچ کس سزاوار مقرری در هیچ پستی نبودند تا تعین شوند ، تا از درد دل ما غوریها نیز اندکی کاسته میشد. زمان شاهد است که حق مردمان حوزه غرب را در جریان سپری شدن حدود سه قرن شهروندان لوی کندهار ، لوی پکتیا ولوی مشرقی خورده اند . مگر در سه دهه اخیر بازهم حق مردم حوزه غرب را فقط همین کوچنی پنجشیر خورده است. اگر بحث رابه سطح حوزه غرب به بریم واضح است که حق مردم غور و بادغیس را هرات باستا ن خورده است.
غورهم یک مقدار عوايد كشور را تأمين مي كنه ، چند تا پست مهم و غیر مهم در وزارت ما ليه داریم ،؟
بجا خواهد بود كه ضمن احترام گذاشتن و مهمانً نوازي از سياسيون كه بخاطر رسيدن به قدرت با مردمان حوزه غرب و منجمله غوریها دید وباز دید میکنند و یا به آنجا سفر مي نمايند كه در سال های گذشته هم به قدرت بودند سوال شود كه در ده سال گذشته براي غوریها چكار نموده اند تا در آينده كه دو باره به قدرت میرسند كاري را انجام دهند؟ فراموش نشود اگر همه چیز تان را بکسی میدهید و او هنوز نا راضی است ، با آدم بی لیاقتی طرف هستید. 
منار جام غور بنای تاريخي منحصر به فرد است و متعلق به مردم افغانستان است، و در طول سالهاي سال يك فیصد محصول گمركي از تجار حوزه غرب و مالیه دهندگان غور براي حفظ اين بنای تاريخي أخذ نشد ، یک فیصد پولی که برای حفظ مسجد جامع هرات از تاجران هرات در گذشته جمع میشد از چندين سال به اين سو توسط يكي از وزرای ماليه كه فعلا هم كانديداي انتخابات ریاست جمهوري هستند جمع آوری آن پول قطع شد، بار ها غوریها از بابت منارجام و هراتيان از بابت مسجد جامع هرات و منارهای مصلا فرياد زدند كه اين بنا ها از بين ميرود ،آيا صداي مردم غور وهرات را كسي شنيد؟
منارجام در شرف سقوط است با قطع یک فیصد عواید تاجران هرات که در گذشته ها برای ترمیم و حفاظت از مسجد جامع هرات و مقبره سلطان بزرگ غور غیاث الدین غوری جمع میشد این بنا نیز فرو خواهد ریخت ، منارهای مصلای هرات نیز به زودی سر به سجده خواهند گذاشت ، با وصف این همه بی تفاوتی ها، عدهء از روشن فکران غوری و هراتی در پیشا پیش مهمانان انتخاباتی به خاطر آینده شخصی خویش قمبر وار در رکاب شان در حرکت اند و در سر هر چوک و چارسو به نفع این نامردان تاریخ در حوزه غرب با گذشتن از سر و مال خویش درتلاش و تپش اند . پس بی پروایی و بی تفاوتی را چطور میتوان تعبیر و تفسیر کرد؟
من به اين باورم تا غوریها به همگرايي وهمديگر پذيري دست بدست هم ندهند، تا هم نوایی و همگرایی تمام ولایات حوزه غرب تامین نگردد ، تا صداي واحد را بوجود بياورند، و متحدانه با انسجام آرأ و استفاده درست از راي خود، در رده هاي بالا ي قدرت قرار نگيرند نمي توانند به حقوق حقه شان مطابق به قانون اساسي كشور نائل آيند ، حتی اگر اول نمره عمومی کانکور غریب بچه شکم گرسنه و برهنه پای از دیارغورکهسارو کهن باشد همه به یک صدا در سراسر کشور میگویند که اگر اول نمره کانکور از غورباشد منصفانه نیست. فراموش نباید کرد که همین مفکوره ها ، بصیرت ها و بینش های دیگران در مورد غور و غوریها سبب گردیده تا به هیچ حساب هم نشویم . زیرا اگر در آینده کدام غوری در لست کابینه و یامقام دیگری قرار گیرد باز شورای ملی ادعا خواهد کرد که از غور اگر کسی در کابینه باشد غیر منصفانه خواهد بود . حتی عده از چنین طرز نظر و بینش خود حیا هم نمی کنند و از خود نمی پرسند که در غوریها چه کم بودی وجود دارد که همه چیز برای دیگران غیر منصفانه نیست اما برای غوریها غیر منصفانه است. بعید از احتمال نیست که اگر چنین وضعیت پیش آید نمایندگان خود غور هم آنرا غیر منصفانه خوانند. چون بی باوری و بی اعتمادی در مورد ما غوریها به نقطه زیر صفر تقرب نموده است. مگر خوشبینی هم آهنربای خوشبختی است، اگر مثبت بمانید اتفاقات و آدم های مثبت به سمت شما جذب میشوند. 
هرخدمت که برای شهروندان غیر غوری ما تا کنون انجام شده ، و هر امتیازی که برای وطنداران غیر غوری از طرف مقامات حکومتی و دولتی در نظر گرفته شده است هرگز ازغوریها نشنیده ایم که گفته باشند غیرمنصفانه است برای روشن شدن بیشتراین مطلب به ناچار به چند موضوع زیر اشاره نمایم :
1- در زمان صدارت آقای کشتمند به تعداد 300 نفر از جوانان هزاره جهت فراگیری علوم ودانش معاصربه بهانه اینکه در هزاره جات کادر های محلی کم است به خارج فرستاده شدند آیا از دهان دوخته ما غوریها شنیده شد که غیر منصفانه است ؟
2- بعد از جلوس دوست دیرینه من جناب داکتر صاحب رنگین دادفر اسپنتا بر سریر کرسی وزارت خارجه به تعداد 15 نفر از جوانا ن هزاره به بهانه اینکه هزاره ها در دستگاه دیپلوماسی کشور کم اند به یک بارگی جذب گردیدند آیا از دهان غوریها اعتراض شنیده شد که غیر منصفانه است ؟
3- به تعداد یک کم 70 نفرجنرال از دهکده پنجشیر همی اکنون مصروف ایفای وظیفه در قوای مسلح کشورند کدام غوری اعتراض نمود که غیر منصفانه است ؟
4- 30% قدرت تمام کشور همی اکنون به دهکده وردک تعلق دارد از دهان قند ما غوریها کی اعتراض صورت گرفت که غیر منصفانه است . اما غریب بچه از غور به زور بازی خویش با اتکا به فهم ، استعداد و دانش خدادادگی خویش مستحق 333 نمره گردیده از هر گوشه و کنار کشور صدا های بلند است که اگر اول نمره کانکور ازغورباشد غیر منصفانه است. از همه بد تر اینکه هنگامیکه چیز های اندکی راجع به حق و حقوق غوریها نوشته شود ویا راجع به اتحاد و اتفاق غوریها چیزی بیان شود باز صدای از خودی غوریها می براید که در خواب مقاله نوشته نکیند . تذکر میدهم که درین لحظه که مصروف تایپ این نامه می باشم کاملا بیدارم، از صحت و تندرستی کامل بر خودار و از عقل سلیم بهره مند .
با توجه ، به همه مسایل که بگونه نمونه در بالا تذکار داده شد (آیا از خود پرسیده ایم)؟ که این همه مشکلات ، نا برابری ها ، بیچارگی ها، بی غوری ها، بی توجه ئی ها از کجا سر چشمه و منشاء می گیرد و ریشه در چه دارد؟ . اگر فهمیده ایم باید برای رفع این مشکلات، نواقصات و کمبودی ها راه و چارهء به سنجیم و اگر نه فهمیده ایم لازم است تا درین مورد تحقیق نمایم ، دانش و تعقل خود را بکار بندیم تا به درک همه این معضلات نایل آیم .
اما یک چیز واضح وروشن است که آن هم عدم اتفاق و هم دلی و همنوایی ما غوریهاست شاعر شیوا بیان ساغر جناب شیر محمد هجری ساغری درین مورد چه خوش سروده است .

 

اتفاق

می شکافد ای برادر کوه آهن اتفاق
میکند در هر کجا بنیاد دشمن اتفاق

مورکان همدست گردند پوست شیرا میدرند
غالب است بازور وبازوی تهمتن اتفاق

گر به تنهایی ترا هست قوت اسفندیار
بهتر است ای جان من از زور صدمن اتفاق

کار دنیا را اگر با دسته جمعی میکنید
می نهد بر هرکدامش زر به دامن اتفاق

دست وحدت لعل را از سنگ میسازد بیرون
میکند خارزار را گلزار و گلشن اتفاق

کی بودی در خاک میهن نقش پای خارجی
گربودی بر جمله سر داران میهن اتفاق

هجری زاده ام من عندلیب گلشنم
بسکه میدارد بمن این طبع روشن اتفاق

 

به اميد غور سر بلند و آزاد و افغانستان متحد و عاري از تبعيض و تعصب .
وسلام