آرشیف

2015-1-25

علی عالمی کرمانی

حــــاشیه بیشتر از متن

 

واقعۀ جانخراش کویته پاکستان، این بار با پوشش رسانه ای گسترده ای همراه بود. تحصن ها و راه پیمایی های جهانی جامعه هزاره در سراسر دنیا به پوشش خبری رسانه ها ابعاد دیگری می دادند. 
هزاره ها در هرجایی از جهان که حضور داشتند، با نوعی از احساس مسؤولیت وجدانی به این واقعه نگریسته، با نوعی از خودمدیریتی برخاسته از منطق مدنیت همیشگی، صدای اعتراض خود را بلند کردند. کمتر جایی به نظر می رسد که با وجود مردم هزاره، صدای اعتراض و دادخواهی از آن جا بلند نشده باشد. در شهر ها و کشورهای مختلف مطابق با شرایط زمانی و مکانی خود، واکنشی در برای اعمال تروریستی لشکر جهنگوی نشان دادند.
اما، این اعتراضات همراه با دادخواهی ها در هرجایی، خالی از حواشی هم نبوده است. از آن میان در شهرهای مختلف استرالیا، با حاشیه هایی همراه بوده است.
در کلان شهرهایی چون سیدنی، ملبورن، آدلاید و …، که جمعیت پناهندگان زیادتر است، مسایل حاشیه ای به صورت طبیعی بیشتر تحت الشعاع موج اصلی قرار گرفته کمتر خودنمایی نمودند؛ اما، در شهرهای کوچک مثل نیوکسل علی القاعده، از اجرای خود موضوع، پردازش به حواشی بیشتر جلب توجه می کند.
در شهر نیوکسل که حدود 160 کیلومتر با سیدنی فاصله دارد، در گذشته ساکنان این شهر را بیشتر اروپایی ها تشکیل می دادند و پناهنده ای از قارۀ آسیا و آفریقا در آن زندگی نمی کردند. ولی این شهر در سال های اخیر، اول پناهندگان افریقا را پذیرا شد و از پارسال به این طرف، پناهندگان افغانستان و ایران را هم به خود جای داده است. 
تعداد پناهندگان افغانستانی در این شهر بیش از هفده خانواده نیستند که تعداد هفت خانواده آن از گروه قومی هزاره، چهار خانواده سید، یک خانواده تاجیک و پنج خانواده هم از گروه قومی پشتون (افغان) می باشند.
نظر به این که بیشتر این ها، روزهای اول زندگی را در نیوکسل تجربه می کنند و نیز به خاطر این که از نظر جمعیت بیشتر آن ها را مسلمانان شیعه تشکیل می دهند، امسال ده روز محرم را در یک جا مراسم داشتند و از اهل سنت بیشتر جوانان شان که به مسایل مذهبی زیاد به دیدۀ تعصب نمی نگیرند، در مراسم محرم شرکت می کردند؛ اگرچه سینه نمی زدند و سهم فعال دیگری در مراسم نداشتند. 
بعد از محرم، قرار بود که انجمن (Community) افغانستانی تشکیل شود که روی بعضی مخالفت های اعضای تشکیل دهنده، به نتیجه ای نرسید؛ ولی روابط همچنان به صورت نیمه جان در سطح بعضی از خانوارها جریان داشت.
اما، واقعۀ کویته و ایجاد موج جهانی اعتصابات و تحصن ها، صف بندی های گروه قومی و مذهبی را در شهر نیوکسل بیشتر آشکار کرد. یکی از عمده حواشی تحصن سه و نیم ساعتۀ شهر نیوکسل، صف بندی مذهبی و نژادی بود که ذکر آن برای خوانندگان خالی از بهره نیست:
1. هیچ افغان یا تاجیکی در روز موعود در صحنۀ تحصن شرکت نکرد،
2. هزاره ها تقریباً زن و مرد و کوچک و بزرگ شرکت نمودند،
3. از چهار خانۀ سادات، دو نفر از کلان از سران و کلان های دو خانواده به شمول کسانی که به صورت مجرد زندگی می کنند، در صحنه حضور پیدانمودند.
حاشیۀ دیگری را که تحصن روز بیست و پنجم فیبریوری به نمایش گذاشت، همکاری های بی دریغ مقامات محلی و دفاتر مربوط به امور پناهندگان، سازمان خیریۀ شهر نیوکسل و رسانه های جمعی این شهر بود که به صورت تمام و کمال و با نگرش به تمام معنا انسانی به محل حاضر شده، همکاری و راهنمایی های خیلی مؤثری را نمودند. همچنین هماهنگی های پولیس و شورای شهر نیز قابل توجّه بود که بدون کدام تعلل اجازه دادند که مردم در جای تعیین شده بست بشیند. 
تلویزیون، رادیو و روزنامۀ محلی نه تنها خبر را پوشش داد که حتی با شرکت کننده های آشنا به زبان انگلیسی مصاحبه هایی هم نمودند. دامنۀ کار تا سه روز بعد از ختم مراسم هم امتداد داده شد. 
حالا که پنج روز از تحصن افغانستانی های شهر نیوکسل (که عمدتاً هزاره ها بودند) می گذرد، احساس می شود، چهره های افغانستانی های این شهر کاملاً برای یک دیگر آشکار شده است. حالا دیگر، وطنداران خوب می دانند: "که چه فکر می کند؛" و این نتیجه ای است که حرکت مدنی مردم ما به ما به ارمغان گذاشته است.