آرشیف

2014-12-26

استاد محمود بی پروا

گیاهان میوه دار وزینتی

 

 
چکه بـــاشد هم تـــرش و با مـزه
میوه اش اما بخون خوب میخزه
از درخت تاغم بسیــــــــار خوب
میوۀ شیرین وهــم با طبع خوب
قجه دارد میوۀ گــــــــرد وشفاف
یــاد می آرد به آدم کـــــوه قاف
کشتۀ امروچه بیشک دلکشاســت
بهر اسهالات بیحد پــر بهاســت
از زلرک هـــرگـز نمیگویم سخن
میوه هایش هست ترش وپرزفن             
ارغوان را هست گل های قــشنگ
رنگ سرخ روشن آنهاسـت شنگ
مینماید ساحه را همچون عــروس
چونتو گوئی هست آن تاج خـروس
لاله ها دردشـــــت زار و تپه هــا
فوج در فوج اند هم بس پــــر بها
ســــرخ درصحرا گل دختر عیـان
اقتضای خصلتش باشــــد بــــدان
 
 

   گیاهان خوشبو

زمبیلک و دیکمه دیکک را شنــاس
بوی خـوش دارنــــد دایم از اسـاس
اولــی بس زیــب باشـد دیــــکچه را
چونکه دارد بـوی مطبوع ورســــا
برگ کاکوتی که گردد چــون پــودر
همرا ه  دوغ شاد ســازد هر جگـــر
زیـــــره دارد مــــثل طلا مشـــتری
چــون ازو آیــد مــفاد یک ســــری
مســتیاره هســــت یک نــوع دیگـر
هـــم بمانـــند درونــــــــــه بـا هـــنر
از درونــۀ آبــی و بابوی خــــــوش
هــر مشـامی را هـمی آرد به جوش
 

گیاهان داروئی

هست مسواک بهر دندان پاک کنـی
بــــود معـمول درزمـــان طالـبی                
یمه دارد یک مـرکب ایــن چــنین
درطبابــت هست نامش افـــــدرین
خستـــــۀ بــــادام تـلخ بــاشـــد دوا
چــونکه دارد یک مــرکب بـرملا
نـــام او باشد امیگ دالین درســت
درطبابت هست هم چالاک وچست
داکــــتران دانند آنـــــرا درمــطب
کاربردش با مریضان خوب به دب
کـــندل وگاوقن برویند هــــرکـــجا
شیــــرۀ کندل بهر زخمـــــــــی دوا
کفچ سنگی سبـــز گردد بین سنگ
مادۀ قیری ازواست شـــوخ وشنگ
آن زنــــان مهربـــان خانه دوست
سازد ازآن خـار یک کفچی درست
تا که باشد مــرحم ترکـــــید گـــی
روی دســـت و پای در بیچارگــــی
نام جمله زوف و بارتنگ آشــــــــنا
درمیـــــان مـــردمـان قــــــریــه ها
دانه هاشانســـت بــــهر طــفلــــکان
بیــــقین داروئی باشـــــد بــی زیـان
آب ســرش درسیـــاه لنگی شــــــفا
هر مریضـــی دارد آن را اقــــتضا
شرط آن باشد که جوش داد شـــــود
خوب ریزه گــردد و شـسته شــــود
مـــخ دوا با درد معده بـــس مفــــــید
بهتـــــرازآن کس دوائی را نــــدیــد
هست گل گاوزبان بــا او رفــــــــیق
درعلاج معـــــده هــا هـردو شــفیق
گــوش خــر آن یک گیاه دیگــرســت
درشـــفای زخم معــده بهـــــتر ست
خاکـــشیر آرد به آدم لاغـــــــــــری
گرتو هســـتی چاق، به او روآوری
انغوزه خوبــــست به دفع کــــــرم ها
دورسازد از مزارع جـــــــــرم هـا
پاک ســازد کشــت از خوف و رجــا
سبزی هارا او کند دور از بـــــــلا
شیرخشت مـــــشهور در ضد خنک
قیمتـش باشــد معــادل با ســــکوک
او کــه مــیسازد خنـــــکی را مــهــار
ایــن بــود از لــــطف ذات کــردگار
کاسنـی را خوب ازنزدیک شـــناس
هست تب بَُر برمریضان بــی قیاس
از غســــل کــردن به آب ایــن گیاه
تب پائین آیــد بحــد خـواستــــه هــا
گوشـــــت آدم راست بـــس نام نیکو
زانـکه دارد ریشـــه ئی مـثل کـــد و
ریشه اش انــدر طبابت پیــــــشگام
نــزد هـر صاحب نظــر، بااحتــــرام

 

توضیحات:

(1)  – درماه ثور مردم قریه رمه را از طرف چاشت برای دوشیدن به قریه اجازه میدهند . درروز اول چوپان کمبل، نوروزی ومندلق از تپه ها زیاد با خود می آورد و همینکه وارد قریه شد، طفلان برایش گندم بریان سوغات می برند واو به آنها ازاینها میدهد که باعث خوشی های زیاد چوپان واطفال میگردد.
(2)  – مندلق به نوک ریشه خود ساختمان گوشتی دارد با شیرۀ شبیه قطره های شیروبا پوست سیاه پوشیده. زنان ودختران پوستش را سوراخ میکنند وهمینکه شیره بیرون آمد ، اورا درکنار آتش میگذارند تا سخت شود وبعد اورا جدا کرده وبا دهن میجوند تااینکه یک دهن ساجق خوب ازآن بدست اید. تقریبا از 30-50 دانه مندلق یک دهن ساجق درست میشود. این ساجق خیلی با ذوق زنان وبالخصوص دختران وزنان کوچی برابر میباشد ودراثزجویدن آن دندانها ثابت ودهن از بوی نا مطبوع پاک میگردد.
(3)  – سرش بهترین دوا برای مرض سیاه لنگی میباشد. مرض سیاه لنگی اشخاص نادار وغریب را از ماه های عقرب یعنی بروز سرما  تا پیداشدن این گیاه دراوایل ماه حمل بسیار رنج میدهد ومریضان این حادثه تمام ایام زمستان را بستری میباشند و از گشت وگزار میمانند. آب جوش دادۀ سرش فی الفور مریض را شفا میدهد واز بستر بلندش میسازد.
(4)  کدوگک درسال قحطی 1350 هجری شمسی جان بسیاری را ازخطر مرگ ناشی از قحطی نجات داد. ریشه آردی دارد وبعد از پاک کردن اورا کمی می جوشانند تا تلخی آن کم شود وبعد با دوغ ویا بدون آن میخورند. مدت سیری را دوام میدهد ووجودرا تسکین میگرداند.
(5)   مراد ازآن ویتامین  Cمیباشد که دررواش بوفرت موجود میباشد.
(6)  فلار ریشه ضخیم گوشتی دارد آنرا ازخاک بیرون آورده وسفید میکنند دروقت کالاشوئی انرا پارچه پارچه نموده بین آب دیک می اندازند وجوش میدهند. کالارا بهتر از صابون صنعتی پاک میسازد ونیز جرم زدا میباشد.
(7)  این گیاه ریشه ضخیم وطویل گوشتی دارد واز چندین ورقه تشکیل گردیده است. تا پیش از سال 1360 مردم فقیر قریه جات ریشۀ اینرا تناب میساختند ودرجمع آوری هیزم از کوه ها ازاین تناب ها استفاده میکردند. بعد ازاینکه تناب های نایلونی دربازار عرضه شد، استفاه آن متروک گردید چون ساختن تناب آن ایجاب کار بیشتر می نماید.
(8)  پوست ریشه بادام تلخ یا کوهی بهترین رنگ طبیعی برای چرمگری میباشد درگذشته با آن پوست گاورا رنگ میدادند وازآن لجام اسپ، غمچین، چارق ودیگر چیزها میساختند . حالا زنان مشک های دوغ وماست را که ازپوست بز وگوسفند درست میکنند ، با این رنگ داده تا باعث خوب نگهداری ماست ودوغ شوند.
(9)  مردمانی که این گیاه درمحل ایشان میروید، آنرا ازکوه ها جمع آوری کرده ومی سوزانند وخاکستر آنرا کلچه نموده وخشک مینمایند ومردم دیگرجاها آنهارا خریداری ودرساختن صابون وآش دهی چرم کار میگیرند هکذا ازآن یکنوع غذای بامزه می پزند که بنام خلاوک اشخاری معروف میباشد چونکه کلچه های خاکستر این گیاه را اشخار مینامند.
(10)          از ناوده های اسکیچ که بسیار محکم وانحنا پذیرمیباشد، درگذشته بشکل دروازه می بافتند و بحیث دروازۀ اتاق وطویله های حیوانات استعمال میکردند . اکنون نیز درمناطق غربت نشین غورغند و پسی بند این دروازه ها دیده میشوند. از سبد برای علف دادن بحیوانات درزمستان کار میگیرند.
(10)   نام انگلیسی تلخک Russian Knapweed میباشد.

 

خـــــــتم
محمود بی پروا
چغچران، عقرب 1390 برابر با نوامبر 2011.