آرشیف

2018-12-20

استاد محمود بی پروا

کشور آزاد

در یکی از خشکه های دنیا کشوریست آزاد. این کشور واقعا آزاد است. مثال آزادی آن دردنیا تاحال دیده نشده ونخواهد شد. آزادی دراین سرزمین طوری است که هرکس هرچه بخواهد کرده میتواند ومرجعی وجود ندارد که ازاو پرسان نماید. ازینروهرنوع عملی دراین سرزمین اجرا میشود چنانچه:

  • مردمش حتی از نظر جنسی بادختر، مادر، خواهر مقاربت جنسی بعمل می آورند ودراین راستا هیچ ممانعتی برای ایشان نمیباشد.
  • کشتن یکدیگر عمل نیک و.پسندیده است. هرکسی که بتواند هرنفری را بکشد ممانعتی درکارش نمی باشد. ازینرو روزانه حد اوسط 500 نفر دراین سرزمین کشته میشوند.
  • لواطت عمل بسیار پسندیده دراین سرزمین میباشد.لواط کاران با اجری این عمل خیلی افتخار مینمایند .
  • دزدی اصلا دراین سرزمین وجود ندارد چونکه هرکس به مال، ناموس ویا جایداد کسی چشم داشته باشد، آشکارا ودرانظار عام آنهارا به تاراج می برد.
  • رشوت دراین دیار به چور عموم مبدل شده است. گویند سالانه به ارزش بیش از چهار ملیارد پول رایج شان دراین کشور رشوت ته وبالا می شود.
  • فساد در این مملکت بحدیست که از هرسه کلمه حرفی که اززبان یک شخص می برآید، یک کلمه آن فساد است. فساد بی اندازه کار معقول میباشد. یگانه راه زیستن وزنده بودن دراینجا فساد است. فساد حرف اول است و روز را هرکس با کلمه فساد آغاز می نماید.
  • امنیت وآرامی در این کشور جرم پنداشته شده و هرجا که امنیت احساس شود، همه فورا درآنجا سرازیر شده وآنرا به آن واحد ازبین می برند.
  • دین دراینجا قسم است. اگر حرف از دین بمیان می آید فی الفور قسم وارد میدان میشود. ارزش قسم از هرچیز دیگر بالاست. اگر شخص باالفعل به جرمی گرفتار شود، قسم اورا درهمان لحظه برائت میدهد.
  • زور وزر تعیین کننده است. آنانی که از این دو نعمت برخوردار اند، درجایگاه اول یعنی دربهشت برین جا دارند.
  • مکتب ومعارف دراین دیار بی اندازه پیشرفت نموده است اما ازاینکه مردم همه مصروف چورکردن وچور شدن اند، کسی جرئت آنرا ندارد تا طفل خودرا به مکتب بفرستد از ترس این که اختطاف ویا کشته نشود اما درعوض تمام مرده های قبرستانها نام شان درحاضری مکاتب درج میباشد گویی درس وتعلیم بدرون قبرها عمومیت یافته باشد.
  • خانه های گلی مردم قراء وقصبات دراین کشور توسط زور وزر تخریب ودرعوض آنهارا بمساجد پخته ورنگ آمیز شدۀ شهری جابجا میسازند.
  • دراینجا هرقصبه از خود رئیس جمهور ومعاون دارد اما درسطح کشور پنج رئیس، بیست معاون وصدها مشاور دست بکار اند. باآنهم این تعداد درامور آزادی مردم رسیده گی نتوانسته قرار براینست که به تعداد معاونها ومشاورها به اندازۀ قابل ملاحظۀ افزودی بعمل آید.

اینست آزادی واینست مردم داری وعدالت .این آزادی و زنده گی باعث شده است تاتمام کشورهای دیگر متوجه آنجا باشند ودربارۀ آنها فکر کنند. جهان حالا جز از این کشور به دیگر چیزی نمی اندیشد زیرا اینگونه آزادی همه را تحت الشعاع قرارداده است.
 آیا چنین کشوری واقعا قابل ستایش نیست؟ بلی که است. 
شما دراین باره چه گفتنی دارید؟ 

والسلام