آرشیف

2015-8-24

استاد محمود بی پروا

گفتگو میان مسلمان و مسیحی: بخش سوم

(به ادامه گذشته)

مسلمان چپ شد و چیزی گفته نتوانیست. شاید حرفی برای گفتن در ذهنش نگشت. بعد لحظات چند به مسیحی گفت که ضرورت بفکر کردن دارد تا بخاطر بیاورد که چه باید بگوید. دیری گذشت ولی حرفی از دهن مسلمان نبرآمد. بناچار مسیحی باردیگر شروع بحرف زدن کرد بشرح زیر:
خوب آقای مسلمان ! تو گفتی که چقدر کفر دردرون حکومت شما نفوذ کرده است! هر رشوه خور، فاسق، خودخواه، منافق ، ظالم خداناترس و بدکار خودرا بدرون دولت جاداده تا ازطریق آن بالای مردم مظلوم وبینوای این کشور ستم وجفا نمایند. درصورتیکه حرف شما درست باشد، پس اینهمه کافر وخداناترس از کجا شد؟ اینها درکجا تحصیل کافری را کردند وبکجا حلقۀ خدمت کفررا درگوش نمودند تا خودرا به این جایگاه ها رساندند؟ تا جایی که من خبر دارم اکثر اعضای قضات شما ملاهای تحصیل کرده درمساجد افغانستان هستند و درمقامات عالیۀ دولت آن قضاتی قراردارند که درپوهنتون الحضر مصر تحصیل نموده اند ونیز سارنوالان شما که از جمله رشوت خوران معلوم الحال شمااند ، همه درداخل افغانستان تحصیل نموده اند وزادۀ خیزش اسلامی افغانستان اند. تمام آنها ادعا دارند که درخدمت جهاد بوده اند تا اسلام را درافغانستان پیروز بسازند. حال پیروزی اسلام در کشور شما باعث پیروزی ظلم وفساد وستم بحق بینوایان شده است واین اسلام است که این همه ظلم وبی عدالتی را ببار آورده است ووطن تانرا در جایگاه نخست فساد وقاچاق تریاک ومواد مخدر قرارداده است.پس روی کدام دلیل ادعا مینمائید که آنها کافر واز طریق و درقطارماحساب میشوند؟! اینگونه قضاوت کردن دور از واقعیت است ومبنای حقیقی ندارد.شما مثالی از همچو فسادت را که افغانهای شما سرمشق زندگی دارند بیکی از کشورهای مسیحی بیابید وبعد بما بگوئید که به فلان کشور مسیحی خویش نگاه کنید. درحالی که همچو چیزی را یافته نمیتوانید، لازم نیست که ادعای پوچ نمائید.هکذا مرا درطول صحبت هایت کافر خطاب کردی وبارها گفتی که شما کافرها وما مسلمانها ! آیا به زعم تو کسانی را که دردرون دولت نام بردی کافراند؟ درحالیکه من از زبان هیچ قاضی، سارنوال، فاسق ودزد، آدم کش وبدکار نشنیده ام که از کافر بودن خود چیزی گفته باشد بلکه همه ادعا دارند که مسلمان اند وکاری نمیکنند که از نظراسلام بد باشد. دراینجا فهمیده نمیشود که حقیقت درکجا پنهان شده است. به گفتۀ شما افغانان که میگوئید : صاحب خانه میگوید  هله دزد را بگیرید و دزدهم میگوید که هله دزد را بگیرید اما کس نمیشناسد که دزد کیست تاگرفتار گردد.دزد هم دزد میگوید وصاحبخانه هم . علاوتا آیا ما کافر هستیم! منظورت از کافر بودن چیست؟ میشود گفتار منطقی دراین ارتباط داشته باشی وبرایم بگویی! درحالیکه قرآن شما میگوید که مسلمانان وپیغمبر آنها بخدا، فرشتگان، کتب وپیامبران باور دارند ومیان آنها فرق قایل نیستند. درضمن شما میگوئید که بخدا، فرشتگان، کتب آسمانی، پیامبران،روز آخرت، زنده شدن بعد از مرگ واینکه خیر وشر از جانب الله پاک است، باور کامل دارید. در انجیل ما هم همین احکام است ولی ما به آن باور داریم از همین رو به پیروان تمام ادیان آسمانی بدیدۀ احترام می نگریم وبکسی حقارت را نمی پسندیم. شما هم اگر راست میگوئید آیا کتاب ما که همان انجیل است وپیامبر ما که حضرت عیسی است شامل این باور شما نمیباشد؟! به باور ما کافر کسی است که گرفتار پنج عمل خسیسه وپست میباشد: ظلم، منافقت، تکبر، فسادت وشرک آوردن بخدا یعنی مقاصد زندگی خویش را از غیر خدا خواستن واین پنج گروه درکتاب خدای شما خیلی بد تعریف شده اند وخداوند گفته که آنهارا دوست نمیدارد وجای این گروه ها دوزخ است که خیلی جای بد وناپسند میباشد. بهمین خاطر ما مسیحیان از این پنج خصلت بد نفرت داریم واین شما مسلمانان قلابی هستید که این پنج خصلت را سرلوحۀ کاروبار خویش قرار میدهید. ازینجاست که اعمال شما با نظرتان بکلی متفاوت است. چیزی که به زبان میگوئید به دل باآن باور ندارید وچیزی که به دل دارید درزبان آورده نمیتوانید از ترس اینکه اسلامیت شما افشا ورسوا نشود وبیکدم کافر شناخته نشوید.
مسلمان باشنیدن این حرفهای مسیحی بی اندازه به قهر وغضب شد وبا سائیدن دندان ها و کف دست ها بهم،  آه واف بسیار کشیده و بی اندازه افسوس خورد که چکند که الآن کاری کرده نمتواند ورنه  بیکدم سر این مسیحی را می برید وخونش را می مکید وبعد تنش را آتش میزد چنانچه جسد فرخنده را آتش زدند. با مشاهدۀ این حال مسیحی گفت که باز هم ازعهد خویش عدول کردی وبه قهر وغضب متوسل شدی. او چنین ادامه داد:
مسیحی – آقای مسلمان! لطفا به قرآن خود مراجعه کن وبقسمی که برایت هدایت داده به گفتگو به پرداز! آیا به قرآن شما تصریح نشده که بااهل دانش به نیکی رفتار کن، با جاهلان سلام گفته از نزد ایشان بگذر وبا کج بحث ها وخودخواهان بگو که وقتی قبول نداری ترا دین ورفتارت ومرا دین ورفتارم. درکجای قرآن آمده است که همینکه جواب درست نداشتی از قهر وخشونت کار بگیر! درحالیکه قرآن شما به باوردارنده گانش بوضاحت گفته که درهنگام مباحثه وگفتگو باید بسیار محتاط ودقیق باشید تا به دین دیگران الفاظ رکیک وپوچ را استعمال نکنید ورنه آنها هم به دین شما گفتار بالمثل انجام میدهند. از ابتدای مباحثه من یکمرتبه هم احساساتی نشدم اما تو هر دفعه که حرفی نداشتی بدامن خشونت وقهر پناهنده شدی. این هم بیانگر اینست که مسلمانی شما  یعنی بکار بردن قهر وخشونت.
مسلمان –  شما کافرها شیطان ندارید که شمارا سیخ زند وبه غضب آورد اما ما کی شیطان داریم ، اومارا انگیزه میدهد تا باشما کافران ازراه قهر پیش آمد کنیم.
مسیحی –  باز هم برایت میگویم که به قرآن خود رجوع کنید وبه دقت به بینید که درلابلای آن بیش از ده ها بار ذکر شده که از شیطان اطاعت نکنید که او دشمن آشکار شما است ومیخواهد شمارا از راه خدای تان منحرف گرداند وباخود یکجا دردوزخ اندازد. چرا به این تاکیدات خدای خود جامۀ عمل نمی پوشید وهر گپی که شد میگوئید شیطان مارا اینطور وآنطور فریب داد. شما خدارا می پرستید ویا شیطان را! اگر خدا معبود شما باشد پس به شیطان اعتنا نکنید وبحرفش وقعی نگذارید. اگر شیطان آفریدگار شما است، درآنصورت برای ما جای بحث نیست زیرا ما روی اسلام وعملکرد آن صحبت داریم. آیا برمسلمان شرم بزرگی نیست که خدای خودرا نادیده بگیرد وبحرف شیطان عمل کند!؟
مسلمان – شما هم دایم بحرف شیطان میکنید وبخاطر اجرای احکام او هر چه ازدست تان بیاید دریغ نمی ورزید. به بین! همین دموکراسی که شما بما آوردید وهمین نوع حکومت ورژیمی که شما بالای ما مستقر ساختید، نمیتواند جز اندیشۀ شیطان چیزی دیگری باشد. اسلام اینگونه دموکراسی را بهیچ کس نگفته و این طرز حکومت داری دوقدرته را درهیچ نظام اسلامی جایز ندانسته است. اسلام همچو حکومت های فاسد و تبه کار ونفس پرست را بکلی حرام مطلق و دور از روش انسانیت میداند. قبلا هم بشما گفتم که شما کفررا علیه اسلام حمایت ونیرو می بخشید تا دست آوردهای اسلام که جنگیدن علیه ظلم وبی عدالتی وفرعونی است ، کاملا از بین بشر نابود شود وجای آنراکفر والحاد بگیرد تا هرکس هر نوع ستمی را که میخواهد بحق دیگران بکند. به بینید! طالب وداعش هرعمل غیر اسلامی را که می بینند فورا مرتکبین را بجزای که اسلام گفته میرسانند اما دولت دست نشانده وگدیگک شما بکسی هیچ کار ندارد. نه دزدرا محکوم میکند، نه رشوت خور، نه آدم کش، نه زنا کار ولواط پیشه ونه ظالم وخداناترس را ونه تطبیق اعدام را. بازهم تو جناب آمده وبما و اسلام انتقاد میکنید. شما کور خود هستید وبنای مردم.
مسیحی –  این کارهای ما نیست بلکه خود شما افغانها هستید که همچو فجایع وبدکاری را تحت نام اینکه مسلمان هستید، به میدان عمل پیاده میسازید. من ازابتدا تاحال یادآور شده ومیشوم اینکه قرآن شما حقایق وواقعیت هارا مکمل ومفصل وبسیار درست تشریح کرده است اما این شما هستید که به این گفتارها واندرزهای نازنین هیچ عمل نمی کنید یعنی خودتان این گفتۀ خدای خودرا نادیده میگیرید که بشما بجدیت گفته است که نزد او بسیار ناپسند است اینکه بگوئید ونکنیدوتاکید کرده است که چرا میگوئید آنچه را که نمیکنید بناء به بینید که تا چه اندازه از حکم خدای خود سر می پیچید. اباورزیدن از احکام خداوند کار نادرست وناپسند شما است نه ازما. این ما هستیم که دساتیر خدای خودرا که درانجیل بما داده است مراعات وعملی میسازیم بهمین مناسبت ما آرام وآسوده خاطر اما شما پریشان وذلیل ودرجنگ وقتیل هستید. (ادامه دربخش چهارم).
محمود بی پروا، شهر فیروز کوه، اسد 1394