آرشیف

2015-10-7

استاد محمود بی پروا

گفتگو میان مسلمان ومسیحی: بخش ششم

موضوع مورد بحث: عشق

(به ادامه بحث گذشته)

مسلمان – باشنیدن سخن های عاشقانه ودسترسی به دختر وج نس مخالف از دهن مسیحی، بفکر عشق و لذات شهوانی  افتاد. غلبۀ شور جوانی و شهوت پرستی او را غرق تفکر ساخت و تمام حواس و هوش خود را متوجه عشق ورزی  و خیالات عاشقانه گردانید. در اینحالت مغز خودرا همچون چرخ گردانندۀ فیلم سینما ساخته وشروع به نمایش فیته های عشقی کرد.  اولین فیته ویا نوار عشق بیاد آوردن این بود که قابل  برادر خود هابیل را کشت وخواهر خودرا که به نکاح او بود باخود گرفت وبدامن کوه حبرون برد ودرآنجا اورا مورد شهوت رانی قرارداد و زندگی را بااوشروع کرد. دومین فیته خسرو پرویز شاه بادبدبۀ ایران بود که 12 هزار زن دراختیارخود داشت واز جملۀ آنها 3 هزار آنها صرف آزادانه ویرا درعشق ولذت بخشی اندام خودها مشغول داشتند. بعد نوارهای دیگررا یکی بعد دیگری بیاد می آورد ومرور میکرد. او بخاطر آورد که سلیمان پیامبر 300 زن درنکاح و 700 کنیز دراختیار خود داشت وازآنها بطور متناوب ودوامدار لذت جنسی می برد بخصوص عشق بلقیس اورا مجذوب کرده ودرگرو شهوت خود انداخته بود. بیاد آورد که این عشق زیبا پسندی خان کبیر مغل را به این واداشت تاهر دو- سه سال یکمرتبه به تعداد 30- 60 دختر را گلچین، انتخاب وبه آنها بحساب 3 دختر در24 ساعت شهوت رانی نماید. بیاد آورد که درتفسیر کابلی خوانده بود که پیامبر بزرگوار اسلام دارای آن اندازه قوۀ شهوانی بود که میتوانیست دریک شب 4000 مرتبه بازنان شهوت رانی کند، سرانجام بیاد آورد که امام حسن نواسۀ پیامبر اسلام درمدت 40 سال 200 زن را  به حباله خود آورد وباآنها مصروف عشق وشهوت رانی بود. پس به این نتیجه رسید که زندگی بخاطر دسترسی بعشق است. ازاینجا بیادش آمد که روزی درجایی خوانده بود که تمام انسانها بخاطر رسیدن به سه هدف تلاش وکوشش بخرچ میدهند: شهوت، قدرت، ثروت. این سه هدف انسانهارا به تحرک انداخته ومسیر حیات را به آنها روشن میسازد. پس او هم از همین انسانها است وباید بفکر این سه هدف باشد. بناء حال وقت آنست که از این فرصت بدست آمده استفادۀ اعظمی نماید ودیگر پشت اسلامیت وجهاد وگپ های اضافی نگردد زیرا اینجا افغانستان نیست که بخاطر رسیدن به سه هدف زندگی، اسلام را وسیله قراردهد.
مسیحی –  متوجه شد که عشق جنس مخالف مسلمان را بی اندازه غرق تفکر کرده واورا دردنیای دیگری برده است. او فهمید که سر نخ زندگی مسلمان را بدست آورده  ومقصد اورا از اسلام واین وآن دریافته است. پس اورا بحال چرت زدن گذاشت وسررا به بستر خواب پیچاند. بعد از 4 ساعت استراحت از خواب بیدار شد ودید که مسلمان تاهنوز بفکر عشق و لذت گیری از زن ودختر غرق است . از حرکات اندامش فهمید که شوق شهوت ویرا بکلی دیگرگون ساخته است. تاآنجا که خواب وخور راازیاد برده وفکر دیگری جز بوسه زدن  وشوخی ومستی با یک دختر، چیز دیگری بسر ندارد. حتی نمیداند که گردش عقربه های ساعت روی کدام لحظات زمان قراردارند. دراین اثنا به او فهماند که وقت ادای نماز صبح است آیا  قصد دارد که نماز بخواند یا خیر!
مسلمان –  ای مسیحی نافهم! چرا مرا ازخواب بیدار کردی؟ چی یک خواب نازنینی بودم ! وچی خوب خوابی دیدم که شیرینی اش تا زنده باشم از یادم نمیرود! بسا افسوس که تو احمق مرا از این شیرینی محروم ساختی ومرا بحال خودم نگذاشتی. چشم هارا بهم زد وبه مسیحی گفت که هنوز وقت نماز نشده بناحق اورا ازخواب بیدار ساخته است. کاش! این احمق مرا ازخواب بیدار نمیکرد. چکنم! اگر افغانستان می بود، کله کنکش میکردم اما حالا کاری از دستم نمیشود.
مسیحی – مسلمانان دیگری که دراین طیاره اند همه از جاهای خویش برخاسته ودرتلاش وضو ونماز خواندن اند، فکر کردم که تو هم باید همینطور کنی اما ازکجا میدانستم که ترا خواب نازنینی ملاقات داشته،  ازکجا که این خواب بتو لذت بخش بوده است. حالا بمن راست بگو که این خواب از خاطر چی برایت اینقدر شیرین وبامزه بود؟ اگر خواب شیرین باشد، نمازی بکار نیست؟ اگر چنین می بود ومیدانستم ، گاهی سبب بیدار ساختن تو از خواب نمی شدم.
مسلمان –  راستی! تو عشق را دروجودم شعله ور کردی وغرایز جنسی را در من بیدار ساختی. همینکه از عشق دخترها وزنان امریکا بمن چیزی گفتی، تمام اعضای وجودم را به لرزه درآوردی وبمن این مفکوره را زنده ساختی که باید بفکر لذت بردن شهوات خویش باشم وتاامکان باشد خودرا از وجود جنس مخالف خویش درامریکا بهره مند گردانم. بهمین فکر بودم که تو مرا سیخ زدی واز این خیال ها منحرفم گردانیدی. او باخود میگفت که چندان که خارجی ها درافغانستان از وجود مردان، زنان ودختران فیض بردند، حالا نوبت از من است که باید دست به این کار بزنم تاازیکطرف انتقام افغانهای خودرا بگیرم واز سوی دیگر از قطار دیگر مردمان قوی الشهوت عقب نمانم. آخر هرچه باشد من هم یک مرد ودارای شهوت وتوانمندی جنسی ام. اگر چنین نکنم جواب نفس خودرا درآخرت چه بدهم. اینرا شیطان برایش گفته بود که اگرقوۀ جنسی خودرا بکار نیندازد درآخرت جزای سخت می بیند وبرایش بسیارگناه میباشد چونکه بحق نفس خود ستم کرده  است.
مسیحی – آقای مسلمان! تو راست میگوئی ودراین باره حق بجانب هستی. حالا حدس میزنم که کم کم بسوی زندگی عاشقانه میل پیدا میکنی. زندگی بمعنی عشق  است. جنس مخالف برای لذت وشهوت رانی مردان افریده شده است. مردم امریکا ودیگرکشورهای مسیحی اینرا خوب میدانند که به مانندغذا به رفع شهوت وعشق ورزی با زنان محتاج اند ازینرو دراین راه ازآزادی کامل برخوردارمیباشند وهیچ قانون ومرجعی مانع ازاین حق شان نمیشود وزن ومرد دارای عین حقوق آزادی واستفاده جنسی اند. تنها چالش بزرگ راضی ساختن دختریا زن مورد نظر میباشد. باید متوجه باشی که از خصلت حیوانیت افغانی خود کارنگیری ورنه اینجا پولیس قدرت دارد وترا بجزای این خوی حیوانیت میرساند. تو باید دراینجا بصفت انسان با اناث رفتار کنی نه بمانند یک حیوان. اگر دختری را راضی ساختی تا باتو به رضا ومیل خود حاضر شهوت بازی گردد، هیچ نیرو ومنبعی مانع این عمل شما شده نمیتواند درغیر آن نام انسان را کس بالای تو نمی ماند. دراین اثنا خبر های صبحانۀ یکی از تلویزیونها بود ومسیحی متوجه شد که درخبر تذکر یافت که یک قاضی درسمنگان از سه سال قبل با دختر اندر خود شهوت رانی داشته وازاثرشهوت رانی قاضی دختر اندرش بچه یی زاییده است که حالاسه ساله میباشد. پولیس قاضی را دستگیر وبه چنگال قانون سپرده است. او این خبررا به مسلمان بازگو کرده گفت که شما حتی با دختران خود نیز جماع میکنید؟ شما چه عجیب مردمی هستید. اسلام اینرا بشما اجازه داده است؟
مسلمان –  این گپ دروغ است. قاضی های ما مردم مسلمان وبادین وایمان هستند، هرگز این کاررا نمیکنند. شاید گویندۀ خبر اشتباه کرده باشد. باز هم اگر راست باشد بیقین که او مسلمان خیلی خوبی بوده ازینرو شیطان بجانش شله شده تااورا به این گمراهی آورده است. قبلا هم برایت گفتم که ما مسلمانیم وشیطان همیشه بما گمراهی را سبب میشود.
مسیحی – ای مردم به ظاهر مسلمان وبه باطن شیطان! شما فقط نوکران سرسپردۀ شیطان اید. چندی قبل نیز دریکی از ولسوالیهای غور یکی از طالبان مادر بادیگارد خودرا زیر ضربۀ شهوت خویش قرارداد وبادیگارد همینکه این عمل رابچشم سر دید، افشا نمود بعد طالبان اورا به اتهام اینکه به آنها تهمت بسته است، بهلاکت رساندند. این موضوع از طریق فس بوک به تمام دنیا پخش شد. هر عمل فجیعی که بکنید، شیطان را ملامت میسازید. فقط همین است دلیل شما وبس. چرا اینرا درموقع گمراهی بیاد نمی آورید که خداوند بشما تاکید کرده تا دنباله رو شیطان نباشید.
مسلمان – تو نیز از عشق وشهوت رانی آزادانه گپ میزنی. بامن میگویی که دردول مسیحی عشق آزاد است، شهوت رانی آزاد است، هرکس بهر زنی دسترسی کرده میتواند وبهر اندازه خواسته باشد لذت برده میتواند حتی شنیده ام که دختری اگر بچه ایرا به پسندد، اورا درخانۀ خود برده ودرآنجا پیشروی والدینش با بچه میخوابد و شهوت میراند. علاوتا شنیده ام که فلم های شهوت رانی تهیه وبمردم نمایش داده میشود. زمانی شنیدم که یک دختر بعد سن 16 سالگی درظرف یک سال دوصد نوار فیلم سکسی را تهیه وبه بازار عرضه کرد وبا این کار خود بسیار می بالید که اولین ریکارد را درجهان قایم کرده است. شما ازاین خباثت ها نمیگوئید وهمینکه شمه یی از خطا وبدکاری به افغانستان یافتید، آنرا به رخ ما میکشید. اینرا شما هم میدانید که آدم های شهوتی حتی با مادر ، خواهر ودخترخود هم جماع میکنند.
مسیحی –  حرف من روی شهوت رانی نیست بلکه متوجه شهوت رانی با دختر وخواهر وبستگان نزدیک است. من درقرآن شما  نخوانده ام که جماع بادختر اندر، خواهر، مادر، خواهرزاده،برادرزاده در دین اسلام جایز وروا باشد.تعجب من دراینست که مسلمانی شما از کجا سرچشمه میگیرد واز کدام کتاب آسمانی الهام میگیرید. قرآن شمارا ازفسادت هشدار میدهد اما شما جز فسادت دیگر کاری نمیکنید. گویا شما جماعتی هستید که برضد رهنمودهای قرآن عمل مینمائید. آیا بشما شرم نیست که تحت نام اسلام از بدترین حیوانات ناپسندیده تر عمل میکنید! وای بحال شما! وای به اسلامیت ودین تان!
            دردول مسیحی عشق ورزیدن با نزدیکان کاملا ممنوع است. کسی درجهان نشنیده که یک جوان مسیحی با نزدیکان خود تقرب جسته باشد. ازدید ما اینکار خیلی بد است. از نگاه علم جنیتیک نیز شهوت رانی با نزدیکان ممنوع میباشد زیرابزرگترین مشکلات اجتماعی را بار می آورد وباعث انتقال امراض مادرزادی چون کری، کوری، گنگی، شلی وکور مغزی به اولاد میشود. پیشتر بحال من افسوس خوردی که قرآن را میخوانم اما چرا مسلمان نمیشوم. حالا درجوابت میگویم که مسلمان شوم تا به وابستگان، دختر اندر، خواهر، مادر اندر وامثال اینها همبستر شوم! نخیر! هرگز همچو مسلمانی شده نمیتوانم. درامریکا افغانها زیاد اند بشمول نزدیکان خودت اما کوشش کن که عمل قاضی را دراینجا نیز تکرار نکنی ورنه مردم درکوچه ها علیه تو دست به  اعتراض زده وسنگ بارانت خواهند کرد.
مسلمان –   ما دربین خود یک ضرب المثل معروف داریم که میگویند: یک گاو ریخوک نام تمام گاوهای گله گاورا بد میسازد. عمل یک قاضی باعث بدنامی همه ما شده است. درهر جامعه اشخاص بدکار وپلید وجود دارند. پلیدی یک شخص نباید سبب بدنامی دیگران شود. قضایای واترگت وگوتر گت امریکا را نیز بیادداریم. اینرا نیز خوب میدانیم که درانگلستان بچه ها به نکاح مردان آورده میشوند. درکشور ما نیز هستند تعدادی که این خصلت را می پسندند ودر پی آنند تا بااستفاده از فرصت از این کارها تقلید کنند خصوصا بچه های آنعده افغانانی که درانگلستان اند، به این اعمال آغشته بوده وهمینکه روزی برافغانستان برگردند، اینکاررا سرلوحۀ زندگی خویش قراردهند. لکن شاید نیروی اسلام زمانی بتواند این خباثت هارا جلوگیری کند. درحالات بحرانی هرمغرض آب را خت ساخته وبه نفع خود ماهی میگیرد، هرگرگ پوست گوسفندرا بتن کرده داخل رمه میشود تا دیگر گوسفندان را بدراند. این گونه اشخاص تحت نام مافیا درتمام دنیا وجود دارند. ازکجا بدانیم که این قاضی عرب الاصیل نباشد زیرا این اعراب اند که همچو بدکاریهارا میکنند. یقین دارم که اینگونه اشخاص افغانی نبوده بلکه دست پروردۀ شما غربی ها اند که بتن خود پوست افغانی پوشیده، داخل جامعۀ افغانی شده تا مردم این کشوررا به نحوی از انحاء نابود سازند. چنانچه این مطلب را آقای سیاف درهر گردهمایی بصراحت بیان مینماید.
مسیحی –  باور کنید که شناخت شما از عهدۀ هیچکس نیست . دل وزبان شما بهیچ وجه یکی نمیباشد. بیقین آنچه دردل دارید، بزبان اظهار نمیسازید وآنچه بزبان میگوئید درقلب تان نمیباشد. از این حرفها بگذریم، به امریکا نزدیک شده ایم واحتمال دارد که طیاره حامل ما یک ساعت بعد به میدان هوائی واشنگتن نشست نماید. باز برایت خاطر نشان میسازم که اینجا امریکا است ، آزادی حاکم است، ممانعتها وجود ندارد ، همه چیز مطابق قانون پیش برده میشود. هنوز تا خارج شدن از طیاره وقت داریم که باید بسیاری موضوعات را برایت واضح بسازم.

( ادامه دارد).

محمود بی پروا، شهر فیروز کوه، سنبله 1394