آرشیف

2014-12-31

دیپلوم انجینیر عبدالعزیز اویانی

هــــــــدف از بیقـراری های محـمد حسـن حـکـیمی چی است؟

 

       از نوشته های برادر محترم ما مـحمد حسـن حکیمی در وبسایت جام غور، طوری معلوم می شود و فکر می شود  که این فرزند بیدار و پر تلاش غور، در کدام جائی ، در کدام نهاد مسلکی ( آموزشی ) در کدام کافدرای مخصوص؛ رُتبۀ متخصص جسور ، لایق و فعال را در ساحۀ مطالعه و ارزیابی شخصیت و عملکردهای  والی غور، بد ست آورده باشد.  ما، همگی می بینیم و می خوانیم که برادر گرامی و هشیار ما – حکیمی، بجزً در بارۀ والی غور، هیچ حرف و یا مطلب دیگری به روی ما نمی کشد.  گوید که مسئول همه رنج ها و محرومیت های طولانیي مان فقط والی است و بس.  منی نا فهم اصلآ منطق و مفهوم این طرز تفکر و اندیشۀ سیاسیی برادر عزیز ما را ، نا توانم درک کنم.  والی غور، مانند همه والی و همه انسانها، جنبه های مثبت و جنبه های منفی دارد، ولی در مجموع از خود است.   من که از تولک غورم و در راه دفاع از افغانستان ( قهرمان؟ )  رنجهای بسیاری – روحی و جسمی دیده ام، واقعآ ( باور کنید !) این حالت حاکم بر افکار غوری هایم که در آن بجای اینکه یک حُسن نیَت، همدلی و همسوئی، اتحاد و احترام بخود و غیره خواص و صفات که یگانه راهیست برای نجات ما از عقب ماندگی های سیاسی و اجتماعی، محرومیت های تحمیلی – تاریخی و عقب گرائی ها گوناگون؛ همیشه( و تا چه وقت؟ ) بیگانه بهتر از خود، اتهام های  رنگارنگ علَیهی  یکد یگر، تفرقه اندازی و حتی  توهین و تحقیر و تنفر به یکدیگر  بی نهایت مرا رنج می دهد. امروز یک ارسالیه ای از برادر خوب ما – حکیمی زیر عنوان " تقاضا نامه مردم غور و نمایندگان مردم  در شورای ملی" در صفحۀ جام غور دیدم که در آن والی غور را نا مطلوب خوانده  و خواستاربر طرفی آن اند.  بعد از مرور این نوشتهً شان، پرسشهای دارم از برادرغوری ام حکیمی (چون از نام مردم غور نوشته اند )  که  جوابخواه اند:   آیا، حکیمی  با عدۀ ناراضی از والی غور، در انتخاب و یا انتصاب والی غور کدام نقش و یا صلاحیتی دارند؟  اگر( شاید !) صلاحیت و یا نقشی دارند، آیا  کاندید عوَضی به مقام ولایت دارند؟   آیا برادر ما حکیمی صلاحیت پخش  این گونه  اعلانات را از نام مردم غور واز نام نمایندگان ( شکر خدا زنده، فعال و دارای صلاحیت های قانونی ) مردم دارند؟  بسیار جای تعجب است، چرا ما غوری ها نمیخواهیم ببینیم که حدود عنقریب سه صد سال است که از حق انتخاب و از حق داشتن شرایط بهتر زندگی محروم گذاشته شده ایم.  ما باید بدانیم، تا زمانیکه همه غوری ها مانند یک فرد غوری ( حکیمی )  بیندیشیم و عمل کنیم؛ همه آنچه علل رنج های ماست، یخن گیر ما خواهد بود!  تاریخ نشان می دهد  ( امید حکیمی لایق ما زندگی مفصل غور را ارزیابی توانسته باشند) که والی نا خوش آیند و زادۀ غور بطور قطع بهتر ( برای غوری ها) از والی خوش آیند و لی بیگانه است. از غوری های با درک و بیدار ما معذورانه خواهش دارم  قبول زحمت نموده روی درست بودن و اهداف این نوشته ها آگاهی دهند. ما غوری ها بایدیم اقرار کنیم که گرفتار مرض " خود را ترد کردن" ایم و شدیدآ ضرورت به تداوی وعلاج داریم. تا چه وقت مصروف خود کُشی خواهیم بود؟  چه وقت ازین خواب سنگین عقب ماندگی  سیاسی – اجتماعی بیدار خواهیم شد؟  با عرض معذرت و حرمت!    24/10/1390