آرشیف

2015-5-23

دیپلوم انجینیر عبدالعزیز اویانی

تنها راه رهایی کشور ما از چنگ جنگ و تفنگ و یگانه امکان جلو گیری از پارچه شدنش، همه پرسی “رفرندوم” است!!

چند پارست که می غریم  و یکدیکر را با  شمشیر و جولان می کـُـشیم  و پشت سر میرویم –  بسوی تاریکی.  
بیایـیـــمیکــروز بینـدیشیـم و یکدیگر را با تدبیـر و زبان بپرسیـم و به پیش رویمبسوی روشنی
آزمون های دست داشته مان از سر گذشت (تاریخ) بسیار تلخ  و خونین  افغانستانیی سرزمین ما، بخوبی نشان می دهند  و صریحن گویا اند که نبود برنامه ملی  و نا برابری های حقوقی ( سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و …) شهروندان،  سبب  بروز انبوه  مشکلات  کشوری  و بین المللی ما و  باعث به  پس  روی ی پیوسته افغانیِ ما بوده و خوب می دانیم که این همه،  ناشی از فرمانروایی خود خواهانه  شخصی و گروه های اتنیکی، بر جامعه بوده و هست  که  همواره  تاریک اندازی دارد و خون می ریزد و جان می گیرد  و کشور را به پشت سر  و به  سوی نا بودی می برد.

برای خاتمه دادن به این  فرمانروایی خود سرانه؛  برای «نه» گفتن به این همه  برادر کشی  و وطن فروشی ی  دوامدار؛  برای بیرون رفتن ما از این  سیه ترین  سیه روزیی  بی مانند در تاریخ بشریت؛  برای راه کشایی  بسوی روشنی و  یکدیگر پذیری و همزیستی  و در فرجام، برای  «ملت سازی» و «دولت سازی» و  برای تامین  حقوق  و عدالت سیاسیاجتماعیفرهنگیاقتصادی  برابر، بی هر گونه تردیدی، مواد  زیر باید در همه پرسی مردمی گذاشته شده و  رای و خواست مردم گرفته شود و در عمل  پیاده گردد، تا نباشد و باور داشته باشیم که دیگر نخواهد بود  هیچ جنگی و هیچ انتحار و هیچ آتش و  هیچ  سر بریدن هایی.  

 به باور اندیشمندان آگاه،  در صورت بر گزاری همه پرسی و گزینش این شمار  ضرورت های مشکل کشا، برابر با خواست و رای همه شهروندان، کشور و مردم ما از بند این همه  زمامداران  خود خواه  و تبعیض گر و از گودال خونریزی ها و  ویرانگری های  دوامدار شان،  رها خواهیم یافت:

1 –     نام کشور.  
چون، میلیونهای زیادی از شهروندان ما، در درازای تمام عمر افغانستانی ی خود،  با نام موجود  کشور ما، سازش نداشته اند، همسویی  ندارند و دچار  رنجش اند  و ما خوب میدانیم که  این،  یکی از چند سبب  برجسته، آشکارا و روشن  خونریزی های  دوامدار  و خشونت های  واضحن تحمیلی  و ویرانگرِ هر نوع امکان  موجودیت  روابط  مسالمت آمیز بین مردم ما بوده و هست  که  باید  از میان بر داشته  شود؛  یعنی  نام  کشور، از راه همه پرسی ی شهروندان مان، بر گزیده  شود (آریانا، خراسان، باختر،  افغانستان). 

2 –     زبان.
همچنین؛ ما خوب میدانیم که این پرسش  خیلی درد ناک  و حیاتی نیز، عمری بسیار درازی دارد و  یکی  از  چند  سبب  تهدابی،  بر جسته و مهم  خون ریزی ها و نا سازگاری های  دلخراش  شهروندان  ماست  که  برای  حل بهتر و تهدابی تر مناقشه ها و کشمکش های جان گیر ناشی ازین  نا  برابری،  باید  یک  زبان  رسمی و همگانی؛ یک  زبانِ که برای  پذیرش و گویشش، هیچگاه، هیچ ضرورتی به کارگیری ی هیچ  زور و تفنگی نباشد، از راه  همه  پرسی ی مردمی، بر گزیده شود (فارسیدری؛  پشتو، ازبکی).

3 –      نوع حکومت.
برای رهایی از بند فرمانروایی تبعیض خواهانه و ستمگرانه  زمامداران  و  گروه های اتنیکی ی آغشته به خود  پرستی ( به شیوه سده های ابتداییو برای  تهدابگذاری  یک  حکومت  –  دولت مردمی، باید سیستم حکومتداری، برابر با خواست و رای  شهروندان و از راه همه پرسی ی  شهروندان مان، انتخاب گردد (ریاست جمهوری،  پارلمانی، فدرالی ).

4 –      بخشبندی واحد های اداری.
 
برای تامین عدالت اجتماعی  و دستیابی درست شهروندان به حقوق  ملیکشوری شان، باید عادلانه و با پیریزی  حقوق هر شهروند کشور، واحد های اداره کشور از راه همه پرسی و رای خواهی شهروندان ما، تعیین گردد  (به  اساس سنجش های  مساحت، نفوس و یا اندازه  درآمد).

5 –       سیستم اقتصادی.
 برای تامین برابر حقوق اقتصادی شهروندان  ما و همچنین، با هدف سهم دادن  عادلانه  آنها و اشتراک  و بکار اندازی فعال و مثمر شان  در روند باز سازی و رشد اقتصاد  کشورمان، باید  چگونگی سیستم  اقتصادی مان، از راه  همه پرسی و رای خواهی شهروندان مان،  تعیین  گردد  (مرکزی،  آزاد، آمیخته).
افزون بر این،  باید بدانیم که  شماره گیری ی نفوس کشور،  تهدابی ترین و مهمترین پرسش و مشکل  فرا راه  «ملت سازی»  و «دولت سازیست» که پس از همه پرسی ی مواد یاد شده، باید در قدم نخست، پاسخ یابد و حل گردد.
از همه دوستان عزیز؛ از همه هم میهنان گرامی؛ از همه آن کسانیکه  صلح و آرامش  و راه های حل مشکلات  کشور ما را می جویند؛ از همه شهروندان اندیشمند روشنی خواه؛ از همه کسانیکه واقعن از جنگ و خونریزی و عقب رفتن های افغانی ی مان،  درد مند و خسته اند،  خواهش میشود، این پشنهاد را هر چه بیشتر و همگانی تر،  با همه امکانات دست داشته مان،  به همه  رسانه های گوناگون، در همه برگه های «فِس بوکی» پخش کنیم  و برای همه مردم ما و بویژه، به بگوش "اولیای" امور کشور،  برسانیم
زمامداران ما، سرانجام، باید  و حتمی اند بدانند که دیگر همه  "چال" های افغانی و با پیریزی و یاری ی  بیگانگان؛ همه نیرنگ های  سیه کارانه انگلیسی؛ همه و هر گونه  زور های تبه ساز و خانمانسوز؛ همه شمشیر ها و تفنگهای های کشتار همگانی و در همدستی با همه و انواع  نیرو های اهریمنی،  بی تاثیر و نابکار مانده اند در امر تداوم  حاکمیت انواع  تبعیض و ستم  بر جامعه ما و دستگاه حاکم، ناگزیر است و  باید به خواست انسانی  مردم مان تن در دهد  و برابر با میل  و برای آرامش شهروندان ماا، کار کند!! 

این سدا از غور است؛ از دل کشور مان!!
سدای زبان!!
پیشنهاد گفتمان!!
سدای خسته از تفنگ فرمانروا و از ستم نا روایش در خانه ما!!