آرشیف

2015-7-10

دیپلوم انجینیر عبدالعزیز اویانی

سلطان رضیه غوری را از شمار غوری ها کشیدیم!

پس، سلطان غیاث الدین غوری کیست؟

با هزاران درودم، دانشمندان غوری ام را!

به شادانی های دیروزه مان و هم، به سیه روزی های امروزه غور و غوری مان سوگند که نمی خواستم چیزی بگم به ارتباط  تاریخ خوانی های بزرگواران که نمیتانید بگید «کیستی خودت!؟»؛ «شناسه اتنیکی خودت کدامست!؟»؛ اما رضیه را از غوری، بیگانه می سازیم و یا  سلاطین غوری را، نیروی مستقل  افغانستان می شناسانیم. 

یکی از ما ( استاد ساقی) میگه «سلطان رضیه، غوری نیست»؛ دیگری از ما ( استاد محمود) میگه «نیرو های ترک – افغان» و یا  « در قرن ششم هجری قمری،  مطابق به 12 میلادی، امپراطوری غوریان، تنها سلاطین مستقل و نیرومند افـغــــــــانـســتــان بشمار میرفت».   
 
واقعن، اینگونه غوری های مان  با اینگونه غوری بودن ها، باید (شاید هم) مدال باران شوند  و نشان های قهرمانی و وطنپرستی  در راه مبارزه  برای «تداوم و تحکیم  وحدت ملی» افغانی  و در تفاهم با «پان ترکیزم» بگیرند، از دست ارگ اوغان  و اتا ترک اردوغان!  و یا هم، رایگان  در خدمت هر دوی آن!!
 بگونه نمونه:

  • استاد ساقی فرموده اند: «سلطان رضیه، غوری نیست؛ او تُرکست».

پس، غوری کیست؟
غوری،  یعنی کی؟

  •  استاد بزرگوار محمود در بالا  می فرمایند:

«قبل از همه باید گفت که غوری شاخصه قومی و ملی نبوده بلکه محتوای انتساب دارد . تمام باشنده گان ولایت غور غوری اند اما از نظر قومیت یکسان نیستند . در این ولایت اقوام تاجک ، پشتون ، هزاره و چندتای دیگر است؛ که در کل غوری اند».  
درست آنچیزی را  بخ زبان و خامه دارند که میل و  کارازار  برنامه «تبار کشی» چند سده فرمانروایی افغان و دوره افغانی ی این سرزمینست.
من می پندارم:

  • زمانیکه میگیم «غوری، شاخصه قومی و ملی نبوده، بلکه محتوای انتساب دارد.  تمام باشندگان ولایت غور …….؛ در کل، غوری اند»، به مانند خوستی، وردکی، لوگری، پنجشیری، نورستانی و یا …؛ این سخن ما، می گوید که ما از  کیستیی شهروندی گپ داریم.    

  • زمانیکه میگیم «سلطان رضیه، غوری نیست؛ او تُرکست»؛ این سخن ما، میگوید که ما روی  کیستیی اتنیکی گپ داریم.

 
این هر دو  سخن و هر دو  اندیشه – بیانیه، درست و بخوبی، پیاده ساز  راهبرد برنامه  دیرینه و همیشه  فعال و هر روز در کار  و  در کل، اتنیک کُش  افغان – ترک در افغانستانست. اینکه کدام «اتنیک» را می کشند، همه ما میدانیم.
اگر این سخنان و اینگونه بیانات را از یک ترک و یا افغان، می دیدم  و  میخواندم من، واکنش من، این نبود  که  از شما بزرگوان غوری ام، خواهانم.
 
پرسمان «شهروندی» را بگذاریم، خواهش دارم، بجایش؛ اما، پرسش همیشگی ام از بزرگواران مان:
 
«اتنیک» شما (هر یکی) و همه ما، به نشانی ی باز ماندگان  سلاطین غوری، کیست و یا کدامست؟
 
میگید سلطان رضیه «تُرک» ست!
اما؛  شما کیستید و من و  همه ما، کیستیم؟
 

رضیه را شناختاندیم؛ اما، فکر می کنم خیلی مهمتر و ضروری ترست که  خود را نیز، بشناسیم و بشناسانیم!!