آرشیف

2015-6-27

عصمت الله راغب

هر کـــــه را در این عالم نوبتی است!

می گویند خانم جوینده وکیل منتخب غور در پارلمان افغانستان، از سوی رهبران حکومت وحدت ملی بحیث آستاندار، آستان غور تقرر حاصل نموده است که این موفقیت جوینده، درعالم مجازی (فیسبوک) تا جای مخالفین و موافقین  زیادی را با خود همراه داشته است.
اما حرف من اینست!
دوستان عزیز کوتاه اینکه، به نظر من، خیلی بجا نیست که پیشا پیش واژه های نا مأنوس مثل این که بگوییم، خانم جوینده درایت ومدیریت ندارد، جوینده فهم سیاسی ندارد، جوینده چنین است وچنان… ازیک طرف که این حرف یک حرف قطعی نیست که ایشان منظوری گرفته باشد  و از سوی دیگر حکم این حرف های بعضی برادران در دل این خانم چی آستاندار شود چی نشود، مدام العمر باقی خواهد ماند… به نظر من تجربه مادر علم است، جوینده ممکن از ماموریتهای قبلی خویش نسبت به خدمتگذاری به ملتی در جغرافیای غور آموخته باشد، شاید درک فکری اش در راستای رهبری سالم وکارا نیز بلند رفته باشد، در چنین شرایط ممکن با کمک دوستان، مطالعه خوبی از اوضاع فعلی غور داشته که موجودیت خویشتن را هم خود وهم حکومت وحدت ملی در آن آستان لازم دیده است، بگذارید یک بار این خانم هم چانس مدیریت خویش را بیازماید، بسیار بی مدیریت ها وبی دانش‎دوخته ها آمد وبر ما حکومت راند و از سوی بعضی دوستان صاحب درایت ونیک نامی شد، اما ما بودیم که با ستایش های غیرحقیقی خویش آنها را از موجودات زمینی مبرا دانسته به عالم ملکوتی بالابردیم، فکر نکنم خانم سیما جوینده پس زمینه وسابقه بدتر از آنهای که یک عمر را توام با جنجالها ونارضایتی ها برما حکومت راندند، داشته باشد، اما خوب است که صبر داشته باشیم، واجازه دهیم که جوینده هم به سلسله همان فرشته ها یک بار چانس خود را درعرصه خدمت گذاری بحیث نماینده حکومت مرکزی درغور بیازماید، درصورت که بعد از مدتی در کرسی ماموریت، از خود درایت وشایسته گی نشان نداد در آن زمان یکجا صدا بلند نموده وخواهان استعفای آن می شویم. علی الرغم فرمایشات بعضی دوستان، من آستاندار شدن خانم جوینده را در آستان غور"قطع الرجال" بودن تلقی نمی کنم، بلکه این اقدام حکومت وحدت ملی را همان گام عملی می پندارم که رهبران این حکومت برای تحقق مشارکت سیاسی زنان درحکومت وحدت ملی قدم عملی برداشته اند. شایان ذکر است که من با خانم جوینده هیچ ارتباط وآشنایی ندارم اما بدون شک گفتن بعضی کلمات را که تا هنوز به وصف این خانم غوری تبار ازسوی بعضی دوستان نثار شده قضاوت پیش از وقت وتوهین آشکار بیش نمی دانم، زیرا به نسبت برداشت های شخصی خود قضاوت مطلق روی شاخصه ها وویژه گی های یک فرد وآن را مطرود ومحدود قرار دادن قطعاً کاری عقلانی ومنطقی  نخواهد بود.
از سوی دیگر اینکه درست نخواهد بود که من وشما خود را عقل کل بدانیم وتنها قضاوتهای خویش را روی قضایا وچالش های موجود درغور درست تلقی کنیم، جای شکی نیست که درجامعه سنتی غور هنوز کسانی هستند که خودرا همه چیز می دانند، قضاوت وفهم ما را جز نوشتن و بروی یخ ماندن دیگر چیزی بالاتر از آن ارزش قایل نیستند. بجا می دانم که درعرصه موقف گیری در اکثر قضایا باید خاضعانه وفروتنانه مطابق به روحیه جامعه خویش عمل کنیم، به رغم آنکه ما هنوز موجود عاجز وبی صلاحیتیم اما بعضی دوستان آنقدر از بلندی به ملت غور نگاه می کنند که فکر می کنید سرنوشت تمام غور بدست آنهاست، دلشان خواست اخطار می دهند، دلشان خواست می بخشند، درحالیکه چنین نیست؛ همانطوریکه شما ملت خویش را از بلندی، کوچک می بینید وارزشهایشان را نادیده می گیرید، قطعاً ملت هم شمارا موجودی میکروسکوبی بیش نمی بینند. برادران عزیزم! این جامعه هضم افراطیت بیش از حد را تحمل کرده نمی تواند، خوب است که خود را هم قطار با ملت بی بینیم نه فوق ملت!
من مخاطب خاص ندارم، فقط برادرانه منظورم را نوشتم، امید است که سخت نرسد. پوزش…
 راغب
کابل**1394/4/5