آرشیف

2014-12-12

نبی ساقی

نگاهي كوتاه به: حقوق زنان در اسلام

 
 
بسم الله الرحمن الرحمن
 
 ياايهاالناس اِتقوا ربّكمُ الذي خَلَقَكم من نفس ٍ واحده.   (النساء ، آيه 1 )
 ترجمه: « اي مردم  بترسيد از پروردگاري كه شما را از سرشت واحد آفريد.»
 
مقدمه :
خداوند خلاق  رحمان انسان ها را از سرشت وگوهر واحد خلق كرد وبه آنها كرامت انساني عطا نمود.  ( ولقد كرمنا بي آدم )  اين كرامت به خاطر انسانيت وآدميت بشر برايش بخشيده  شد نه به خاطر جنسيت، نژاد ، طبقه و يا چيز ديگر. خداي رحمان به انسان كرامت وشرافت ويژه اي ارزاني كرد چون شايستگي اين لطف وكرم را داشت واين كرامت برايش مي زيبيد ومي ارزيد:                             
                             
جلوۀ كرد رخت ديد ملك عشق نداشت
عين آتش شد ازين غيرت و برآدم زد
آسمان بار امانت  نتوانست كشيد
قرعۀ فال به نام مني ديوانه زدند      (حافظ)
 
سپس خداي رحمان اين مخلوق محبوب خويش را كه به احسن التقويم اش آفريده بود و ستاره هاي درخشاني چون محمد وموسي ، ابراهيم وعيسي ويوسف وسليمان‌(عليهم السلام) در ميان شان مي تابيد بيشتر بركشيد وخليفه وجانشين خويش در روي زمين انتخابش كرد و ازين تخليق و ازين بخشش و از اين گزينش به تعبير دكتور علي شريعتي خوشش آمد ودر وصف خود گفت كه : « فتبارك الله احسن الخالقين.» خداوند رحمانِ خلاق ، انسان را آفريد تا خدايي خودش را بنماياند و نورتجلي خويش را در تمام عالم برافروزد و برافرازد و انسان ، اين مخلوق زيبا وخليفۀ خويش را در روي زمين فرصت دهد تا معنويت خويش را بالا ببَرَد و به مقام و جايگاه خويش كمال بيشتري ببخشد و مسووليتِ بندگي خود را اداء نمايد. خداوند ، انسان را كه شامل مرد و زن هست به بهترين وجه آن از سرشت واحد ( نَفسٍ واحِده ) خلق نمود و براي هركدام شان وظايف ومسووليت ها و استعدادها و هنرهاي خاصي عطانمود كه « ولهُنَّ مِثلُ الّذي عَليهِنَّ»‌ وبراي ادامه و بقاي  اين نسل « وَاللهُ جَعَل لكُم مِن اَنفُسِكُم اَزواجاً وَجَعَل لَكُم مِن اَزواجِكُم بَنينَ وَحَفَده » ( نحل ، 72) يعني «خداوند از خود تان براي شما همسراني قرار داد و ازهمسران تان براي شما فرزندان و نوادگاني» سپس به مردان خطاب كرد كه : « وعاشِروهُنَّ بالمَعروفِ» يعني با زنان خويش به خوبي زندگي نماييد و گفت كه « والمومِنونَ‌ والمومناتِ بعضَهُم اَولياءِ بَعضٍ » ( توبه ، 71 ) يعني «مردان و زنان مومن دوستان وهمكاران همديگراند.»
پيامبران نيزكه فرستادگان و برگزيدگان و نمايندگان خاص خدا در امور زمين و امور بشريت بودند، با آوردن كتاب هاي از جانب خدا و بايك لطف ودستگيري ديگرِ پرودگار ، آيات خداوند را براي سعادت ونيكبختي بشر در دنيا وآخرت و براي معنويت بخشيدن وكمال يافتن انسان به زمين آوردند و به انسان كمك كردند تا به راهنمايي اين چراغ هاي درخشان خدايي ، راه را از چاه تشخيص بدهند و نقش خلافت خويش را به خوبي در زمين خدا  و در خانۀ خويش ايفا نمايند. با بعثت پيامبران وسرانجام با ظهور خاتم انبياء حضرت محمد مصطفي و نزول قرآن مجيد ، پروندۀ فرود آمدن وحي از جانب خدا براي بشر پايان يافت وگفته شد كه « اليوم اكملتُ لَكُم دينُكُم».  هرچند پروندۀ نزول وحي براي بشر خاتمه يافت اما خداوندِ رحمان، با فرستادن كتب آسماني وپيامبران بزرگوار به ويژه با نزول قرآن عظيم الشان ، راه هاي هدايت وضلالت را نشان داد و به خليفۀ خويش فرصت داد تا اين موجودِ «فعالِ مختار» به انتخاب خودش راه خود را ادامه بدهد وبه هر مسيري كه رفت برود؛ اما در آخر بايد حساب كارهايش را پس بدهد كه «‌فمَن يَّعمَل مثقالَ ذرّةٍ خيراً يّرَه ومَن يَّعمل مثقالَ ذرّة شراً يّرَه »
پيامبر بزگوار اسلام چون با منبع وحي وصل بود و از آن درياي بي كران بادۀ معرفت مي نوشيد ، آنچه را كه در قرآن آمده بود با تفسير وتفصيل براي مردم بيان مي كرد « وَماينطق عَنِ الهَوي » . ودر مورد روابط زنان و مردان تاكيد مي كرد كه « بهترينِ شما كسي است كه براي زنان ودخترانش رفتار نيكو داشته باشد و من از اين لحاظ بهترين شمايم» يعني بهترين، رفتار وكردار را با همسران وخانواده خويش دارا مي باشم. ونيزمي فرمود كه « هركه با خانواده وهمسرش رفتار خوب كند ، خداوند به عمرش مي افزايد» ومي فرمود كه :‌« هركس همسرش را بيازارد ، نماز و هيچ كار خيرش پذيرفته نيست و اولين نفري هست كه به دوزخ مي رود»                                                             
سرانجام پيامبر بزرگوار اسلام در حالي كه كتاب خدا و احاديث گهربارخويش را به جامعۀ بشري به ارمغان گذاشته بود عاقبت رحلت كرد كه « كُل شَي ءٍ هالِكٌ الا وَجهَهُ» واين مسووليت بزرگ ِ معنويت بخشيدن به انسان و رسانيدن بشر به خير وسعادت را در روشنايي اخلاق وآداب اسلامي به علماي بزرگوار وعقلاي قوم سپرد كه « العلماء ورثة الانبياء »                                                       
                                           

نمايش چهرۀ واقعي و زيباي اسلام:

پيامبر بزرگوار اسلام از ميان ما رفت و وظيفه و مسووليت تبليغ دين ومعنويت بخشي به انسان و فراهم آوري سعادت بشر را به علما وعقلاي قوم سپرد. حالا ما هستيم كه در جهان متمدن وپيشرفتۀ امروزي چه تصويري از خود و ازجامعه اسلامي در ذهن ساير انسان ها در اين كرۀ خاكي به نمايش مي گذاريم.                                                                                                                               
تعداد بسياري از علما و محققين با درد  و دلسوز در جوامع اسلامي به اين باور اند كه در دنياي پركشمكش و پر رقابت امروزي و باتوجه به وسايل تبليغي كه رقيبان در اختيار دارند ، مهمترين مسووليت ما مسلمانان اين است كه از اسلام چهرۀ زيبا و واقعي وانسان دوست آن را به نمايش بگذاريم. آيا شايسته است كه مسلمانان فقط با ترور و تفنگ وانتحاري تعريف شوند؟ آيا شايسته است كه مسلمانان دشمن زنان و دشمن تحصيل وكار طبقۀ اناث قلمداد شوند؟ آيا درست است كه يك زن در  وزارت خارجۀ آمريكا به عنوان وزير كارنمايد ودر كشور اسلامي خواندن و نوشتن را هم كه (واجب الاهي است) بلد نباشد؟ آياشايسته است كه انگيلا مركيل در آلمان صدر اعظم باشد و زنان ما باجهل وخرافه در درون آشپزخانه فال غلبيل بگيرند و اين را به نام اسلام ختم نمايند؟ آيا پسنديده است كه دختران در ديگر ممالك كمپيوتر بياموزند واقتصاد و فلسفه بخوانند ومديريت فرا بگيرند وطبابت نمايند و امر آموزش وپرورش را به عهده بگيرند اما ما ، درمكاتب دخترانۀ خويش يك معلم باسواد هم نداشته باشيم؟ آيا درست است كه ما دين رحمت و دين معنويت را  از طريق كيبل ودُره وچادري  به مردم دنيا معرفي نماييم؟ آيا شايسته است كه ما گوش وبيني زنان مان را ببريم وديگران دوباره آن را جراحي پلاستيكي نمايند؟ آيا پيامبر ما از اين رفتار ما خوشنود خواهد شد؟ وآيا اسلام در ميان مردم دنيا با اين وضعيت، خريدار وطرفداري خواهد يافت؟ چرا فراموش كرده ايم پيامبري را كه قوم جاهل هرچه آزارش مي دادند در مقابل،  براي شان دعا مي كرد و از خدا مي خواست كه آنها را به راه راست هدايت نمايد. اسلام كه دين رحمت ،دين برادري ، دين عدالت، دين معنويت ، دين خدمت ، دين عبادت ودين احساس امنيت است ، چرا توسط اعمال و رفتار جاهلانۀ مشتي نادان  بدنام شود؟ چرا ما هيزم كش دستگاه هاي تبليغاتي ديگران شويم و آب به آسياب دشمن بريزيم و مردم دنيا را از خودمان متنفر بسازيم؟ نه ، اينها به نفع ما و به نفع اسلام نيست. بياييد به اسلام رجوع كنيم وچهرۀ واقعي وعزيز ودلرباي اسلام را كه  در پردۀ جهل و بي سوادي وخرافات وتعصب كوركورانۀ ما غبارش زده ، كشف نماييم و به ديگران نشانش بدهيم و با حكمت وموعظه مردم دنيا را به سبيل خدا دعوت نماييم.                                                                                                       
 

اسلام وحق تعليم وتربيۀ زنان:

در اسلام زن مانند مرد حق آموزش و پرورش  وتعليم وتربيه دارد. خداوند رحمان در قرآن مجيد مي فرمايد: « هَل يَستوي الذينَ يَعلَمونَ وَالذين لايَعلَمون؟» همين طور اولين كلمۀ نازل شده از جانب پروردگار به پيامبر ما واژۀ «‌اقراء‌» است به معناي بخوان. اين مسأله اهميت موضوع تعليم وتربيه و نوشتن وخواندن را در اسلام به صراحت تمام بيان مي دارد. همچنان پيامبر بزرگوار اسلام مي فرمايد: « طلبُ العلم فريضه علي كلِّ مُسلِمٍ ومسلمهٍ» يعني آموزش برزن ومرد مسلمان فرض است.               
در كتاب « فقه خانواده درجهان معاصر» تاليف دكتور وهبه زحيلي دانشمند بزرگ جهان اسلام آمده است : « لازم است شوهر همۀ توان خود را براي آموزش مسووليت هاي ديني و فرهنگي و اخلاقي به همسرش به كاربرد» يعني برعلاوۀ اينكه پدران و مادران وظيفه دارند دختران خويش را تعليم وتربيت نمايند ، زماني كه دختر به خانۀ شوهر مي رود ، شوهر نيز مكلف است كه زمينۀ فراگيري علم ودانش وترقي وپيشرفت را براي خانمش مهيا نموده ودر راه رشد او  همرايش كمك نمايد. از نعمان بن بشير روايت شده كه رسول خدا فرمودند: « بافرزندان خويش به عدالت رفتار كنيد» واين جمله را سه بار تكرار نموده مورد تاكيد قرار دادند.( احمد، ابوداود و نسايي) معناي  حديث اين است كه ما ميان فرزندان خويش چه از لحاظ جنسيت وچه از ساير ملحوظات تفكيك وتعصب قايل نشويم و تمام زمينه هاي كه براي پسران خويش فراهم مي سازيم براي دختران مان نيز آماده نماييم.                      
امروزه خانم ها با گذشته ها تفاوت بسيار پيداكرده اند. زنان علم ودانش يافته اند و در رشته هاي مختلف علمي تحصيل نموده ومهارت به دست آورده اند و به كمك علم شان، مقام ومرتبۀ شان را بالا برده اند. ما نبايد امروز آنها را با معيار هاي ماقبل اسلامي يا دوران بي سوادي هاي گذشته مورد قضاوت قرار بدهيم. خداوند در قرآن مجيد سوره مجادله آيۀ 1 مي فرمايد: «يَرفع اللهُ الّذينَ آمنوا منكم والذين اوتو العلمَ درجات» «خداوند به كساني از شما كه ايمان آورده وبهرۀ از علم دارند درجات بلندي بخشيده است.» بلي امروزه مقام زنان توسط علم ودانش شان بالا رفته است وآنها به كمك دانش ومعرفت خود جايگاه خاصي در تمام عرصه هاي اجتماعي ، سياسي ، اقتصادي و فرهنگي براي خويش كمايي كرده اند و روز به روز رو به ترقي وپيشرفت دارند واين به خير وصلاح جامعه اسلامي مان خواهد بود.
                                                                                                 

اسلام وحقوق اجتماعي زنان:

اگر ما به تاريخ درخشان اسلام نگاه كنيم ، مي بينيم كه درتمام عرصه هاي اجتماعي زنان حضور چشمگير و قابل توجهي داشته اند ودر همۀ امور دوشادوش مردان در راه ترقي وپيشرفت اسلام گام گذاشته اند. مشهور است كه اولين كسي كه به پيامبري آن حضرت ايمان آورد يك زن بود كه عبارت از ام المومنين خديجه رضي الله عنها باشد. خدمات و زحمات اين زن بزرگوار، در تاريخ اسلام براي هيچ كسي پوشيده نيست. همچنان به روايت تاريخ ، اولين شهيد راه اسلام بازهم «سميه» يك زن است. زنان در صدر اسلام در تمام جبهات جهاد حضور چشمگير دارند و در جنگها عملا سهم مي گيرند. آنها زخمي ها را مداوا مي كنند، مردان را به رشادت ودليري تشويق مي نمايند وهنگام فرار مانع شوهران شان مي شوند وآنها را سرغيرت مي آورند. مسلم از  ام هشام دختر حارثه بن نعمان روايت مي كند كه گفت: « سورۀ ق والقران المجيد راه از زبان مبارك رسول خدا كه هرجمعه برمنبرتلاوت مي كردند ، آموختم» اين خانم مانند سايرخانم ها در نمازهاي جمعه وجماعت حاضربوده وحتا يك سوره را فقط در اوقات نماز از زبان پيامبر بزرگوار فرا گرفته است. حضرت ام المومنين عايشۀ صديقه (رض) بيش از دوهزار حديث روايت نموده است كه نشان مي دهد ايشان درفعاليت هاي اجتماعي وآموزشي چه اندازه دخيل بوده واحاديث گهربار پيامبر را به مردم مي رسانيده و وظيفۀ تبليغ ودعوت را به عهده داشته است. وقتي كه خداوند در سورۀ آل عمران آيۀ 159 مي فرمايد: « وشاوِرهُم في الَامر» يعني در امور با آنان مشورت كن، در زبان عربي ضمير « هُم» هرچند براي مذكر است ؛ اما در اينجا مفهوم عام دارد وشامل مرد و زن مي شود. يعني در كارها  با مومنان ( زنان ومردان) مشوره كن. امروزه نيز درميان مسلمانان خانم ها به كمك علم ودانشي كه به دست آورده اند به جايگاه و مقام هاي بلند اجتماعي سياسي دست يافته اند ونمونه هاي بسيار از فعاليت ها وكاركردهاي نيك آنها وجود دارد كه در اين فرصت مجال پرداختن به آنها ميسرنيست.                                                                                                      
 

اسلام وحقوق مدني زنان :

اسلام تمام حقوقي مدني اي را كه براي مردان قايل شده به زنان نيز اعطاء نموده است و زنان مانند مردان صاحب تمام حقوق مدني خويش از قبيل: حق حيات، حق تحصيل وتعليم، حق كار، حق ازدواج ، حق داشتن دارايي ، حق شهروندي وغيره حقوق خود مي باشد.                                        
آيات واحاديث بسياري وجود دارند كه در مورد حق مالكيت و ارث زنان و دارايي هاي آنان سخن مي زنند. موجوديت شهود هنگام ازدواج به خاطر آن است كه كسي نتواند حق ازدواج زنان را به ناحق غصب نمايد. يا مسالۀ ايجاب وقبول كه به صراحت وبداهت نشان مي دهد كه بدون ايجاب وقبول كه حق زن وهمين طور حق مرد است ، اصلا ازدواج صورت گرفته نمي تواند. درمورد حق كار بيرون از خانه در كتاب فقه خانواده در جهان معاصر آمده است كه : « از نظرشريعت اسلام كاركردن زنان در محيط خارج از محيط خانه حق مشروع آنهاست وآنان مي توانند كارهاي مانند كشاورزي ، تجارت، كارهاي صنفي ، واشتغال در ادارات حكومتي، به ويژه در عرصه آموزش وپرورش ، بيمارستان ها و درمانگاه ها [وظيفه] انجام بدهند »  سپس علاوه  مي شود كه اين كار بايد به مشوره ولي ياشوهر و درهماهنگي با آنها باشد وبايد شغل مشروعي باشد وخانواده به آن كار ضرورت داشته باشد كه البته اين مساله در مورد مردان نيز صدق مي كند.                                      
  

اسلام وحقوق سياسي زنان :

مشخص ترين صحنۀ حضور عملي زنان در امور سياسي « بيعت گرفتن » حضرت پيامبر از زنان مي باشد كه درتمام كتاب هاي تاريخ ذكر شده است. مؤلف مشهور ، جرجي زيدان در كتاب معتبرخويش « تاريخ تمدن اسلام» متن اين بيعت نامه را كه پيامبربا زنان در عقبه انجام داده است چنين ذكر مي كند:‌ « بيعت مي كنيم كه به خدا شريك نياوريم، دزدي نكنيم، زنا نكنيم، فرزندان خويش را نكشيم ، به كسي بهتان وافتراء نزنيم و از كارهاي نيك سرنپيچيم» سوگندنامۀ بيعت نشان مي دهد كه به اين صورت زنان با پيامبر بيعت مي كنند تا از قوانين جامعۀ اسلامي پيروي نموده وآن را در عمل تطبيق نمايند. از طرف ديگر اين بيعت حضور واشتراك زنان را در مسايل اجتماعي وسياسي در دوران پيامبر به صراحت نشان مي دهد. همچنان مشهور ترين چهرۀ سياسي زنان در جامعه صدراسلام ، ام المومنين عايشه است كه در زمان خلفاي راشدين ومخصوصا در واقعه جمل وحوادث بعد ازآن  درتمام امور سياسي ونظامي اشتراك فعال دارد ويكي از طرف هاي مهم قضايا به حساب مي آيد. 
درمورد كارهاي سياسي وتقنيني زنان،  مؤلف كتاب فقه خانواده مي نويسد: « پرداختن زنان به كارسياسي مانند اشتراك در انتخابات شورا ها و مجالس وحق انتخاب شدن وكانديدا شدن از نظر شرعي هيچ گونه مخالفتي وجود ندارد ومي توانند با توجه به قوانين مملكت وبا حفظ اصول وموازين ديني به تشكيل جمعيت ها واحزاب سياسي اقدام نمايند. انتخاب شدن زنان به عضويت مجالس قانونگذاري و مشاركت در تهيه لوايح وقوانيني كه با احكام وارزشهاي اسلامي منافات نداشته باشد ، بلامانع است ؛ زيرا زنان نيز همچون مردان از حق واستعداد ‌« افتاء واجتهاد» برخوردارند» كه البته مردان نيز در تهيه لوايح وقوانين در جامعۀ اسلامي مكلف اند در روشنايي احكام وارزشهاي اسلامي به امر قانونگذاري مبادرت ورزند.                                                                                                
در دنياي معاصر خانم هاي مسلماني مانند بي نظير بوتو، صدر اعظم كشور اسلامي پاكستان و امثال او نشان دادند كه مي توانند به خوبي در جوامع اسلامي به امور سياسي بپردازند و مورد حمايت وپيشتيباني مردم مسلمان خويش قرار گيرند.  همين طور در كشور خود ما،  خانم هاي مانند مسعوده جلال، حسن بانو غضنفر، كه در امور زنان وزارت كردند يا خانم  ثريا دليل و يا خانم صديقه بلخي ويا خانم حبيبه سرابي و يا فاطمه گيلاني و يا فوزيه كوفي كارنامه هاي درخشاني از خود به جا گذاشتند و نشان دادند كه زنان هم مي توانند مانند مردان مشاغل مهمي را پيش ببرند ودر جامعۀ اسلامي شان با حفظ مقررات اسلامي استعدادهاي خويش را به نمايش بگذارند وبراي مردم خود مصدري خدمتي شوند.                                                                                                                                   

اسلام وحقوق اقتصادي زنان :

خداوند متعال در قرآن عظيم الشان مي فرمايد كه « وَلِلرّجالِ نَصيبٌ مِمّااَكتَسَبوا ولِلنّساءِ نَصيبٌ مِمّااَكتَسبنَ» ترجمه: «براي مردان از كارهاي اقتصادي شان بهره اي است و براي زنان نيز بهره اي.» يعني هركس اعم از زن و مرد،  مزد دست خويش را مي خورد و از آنچه كسب مي نمايد و به دست مي آورد استفاده مي نمايد. همين طور مالي كه از جانب پدر و ازجانب شوهر و همچنان از طرف فرزند به زن به ارث مي رسد و در قرآن وحديث صراحت دارد نمونۀ ديگري از داشتن حق مالكيت ودر نظرگرفتن حقوق اقتصادي زنان در اسلام مي باشد. هكذا مسألۀ «مهريه» نيزكه از يك جهت تضميني براي بقا واستحكام كانون خانواده مي باشد از طرف ديگر به رسميت شناختن حق اقتصادي ودارايي شخصي زن مي باشد. مثالهاي بسياري ديگري نيز در اين باره مي توان علاوه كرد كه فعلا مجال يادآوري آنها در ظرفيت اين مقاله نمي باشد.                                                                      
 

خلاصه ونتيجه :

دين اسلام براي سعادت و نيك بختي انسانها اعم از زن  ومرد نازل گرديده وتمام آنچه كه به خير و سعادت وصلاح و فلاح انسانها در دنيا وآخرت تمام شود مورد تاييد وتاكيد اسلام مي باشد. اسلام از مسلمانان مي خواهد كه جامعه وافراد خود را يك جامعۀ قوي وتوانا وعالم بسازيم،  كه مومنِ  قوي از مومن ضعيف در اسلام مقام بلندتري دارد. مسووليت ما مسلمانان در دنياي معاصر اين است كه برداشت و فهم ودرك ما ازمتون بايد دقيق وعميق وعلمي ومفيد وموثر باشد و نشان دادن چهرۀ زيباي اسلام و قدرت وتوانمندي مسلمانها در شرايط كنوني جهان بايد از مهمترين دلمشغولي ها ودغدغه هاي ما مسلمانان باشد. ما بايد يك جامعه اخلاقي ، نيرومند ، انسان دوست ، بردبار وخدا محور داشته باشيم و رفتار وكردار وگفتار ما به خير وصلاح وسعادت بشر منتهي گردد ونام اسلام چنان كه واقعا هست در دنيا باافتخار يادگردد ومسلمانان در دنيا با نام نيك ودر رفاه وسعادت زندگي نمايند.
                                                                                                                            
 نويسنده : نبي ساقي
12 حوت 1389
 
 
 
منابع ومآخذ:
 1-  زيدان جرجي، تاريخ تمدن اسلام، ترجمۀ علي جواهر كلام، انتشارات اميركبير،  چاپ دهم، تهران ،   1382
2- غزالي محمد ، مسايل زنان بين سنتهاي كهن وجديد، ترجمه مجيد احمدي، نشر احسان، چاپ دوم، تهران ، 1381
3- زحيلي وهبه ، فقه خانواده درجهان معاصر، ترجمه عبدالعزيز سليمي، نشراحسان، چاپ دوم ، تهران ، 1385
4- سروش عبدالكريم، آيين شهرياري ودينداري، موسسه فرهنگي صراط، چاپ دوم، تهران ، 1384
5-  انصاري خواجه بشيراحمد، زن در ميزان فقه سياسي اسلام، انتشارات ميوند، كابل، 1386