آرشیف

2020-3-2

نبی ساقی

مردی در میانِ مردم

(زندگینامه و کارکرد حسن حکیمی)

معرفی
در پاییز سال 1364 خورشیدی در حاشیۀ شمالی هریرودِ خروشان، کودکی در منزل معلم صفدر خان، دیده به جهان گشود که نام‌اش را محمدحسن گذاشتند. روزگار، روزگارِ جنگ و جبهه و جهاد بود. خانوادۀ معلم صفدر از قریۀ «قُطُس»به منطقۀ «خاکبادک نرکوه» بیجا شده بود و در پهلوی جبهه وسنگر زندگی می کرد. بعد از تولد این نوزاد، از قضا شرایط  زندگی در «نرکوه» برای مردم سخت‌تر و دشوارتر شده بود. معلم صفدر خان ناگزیر شده بود از « خاکبادک» ابتدا به «جرچُقُر» وبعد از آن به منطقۀ «گُلوانه» مهاجر شود. فشار و نفوذ حکومت در میان مجاهدین روز به روز بیشتر می‌شد. حسن حکیمی به یاد می‌آورد که  در اواخر دهۀ شصت، خانوادۀ او مجبور شد در یک شب سرد زمستانی از «گلوانه» رهسپار قریۀ «کوشکک» غلمین شود. در این محله  بود که حکیمی به سن آموزش رسید و برای نخستین بار نزد خطیب شمس الدین یتیم، که ملا امامِ قریه بود، به یادگیری خواندن و نوشتن پرداخت. بعد از پیروزی مجاهدین در سال 71 خانوادۀ حکیمی از «غلمین» به روستای آبایی خود «قطس» پس آمد. حالا هم کم کم نزد ملاهای قریه آموزش می دید و آهسته آهسته با خواندن و نوشتن آشنا می‌شد. حکیمی  به سال  1373 به مرکز ولایت غور آمد و باتوجه به آموزش‌های که در مسجد فراگرفته بود، شامل صنف دوم متوسطه قطس  مکتب گردید. حوادث تلخ و ناگوار دوباره قد کشیدند. طالبان  در بهار 1374 غور را اشغال کردند و مکاتب را مسدود ساختند. حکیمی بعد از مدتی به  مدرسه علوم دینی مرکز ولایت برده شد و روزی چند در آنجا سپری کرد، اما سرانجام مدرسه  را رها کرد و به قول خودش  تا سال 1380 در همان سنین کودکی مصروف کارهای خانه و کشت وزراعت گردید که برای یک کودک، کار شاقه به حساب می‌آمد. حالا طالبان به تعدادی از مکاتب پسرانه اجازۀ فعالیت داده بودند. حکیمی در همین سال با شماری از بچه‌های هم‌روستای خود به فیروزکوه آمدند و با عبور از روندِ امتحان سویه دوباره به صنف هفتم لیسۀ سلطان علاالدین جذب شدند. یک سال بعد حکومت سیاه طالب سقوط کرد. شرایط بهتر شد و تعلیم و تربیه رونق دیگری یافت. حکیمی از صنف نهم مکتب (سال 1383) همکاری خویش را با «رادیوی عدالت» که تازه تاسیس شده بود آغاز کرد و تا صنف یازدهم به مکتب ادامه داد. او در مکتب و هنگام دید و بازدید مقامات دولتی از کم‌کاری‌ها و نابسامانی‌ها به شدت انتقاد می‌کرد و باعث ناراحتی و خشم مسوولین می‌شدسطح قانون پذیری و تحمل حکومت به دلیل تازگی نظام بسیار پایین بود و به همین خاطر، حکیمی دوسه باری به صورت کوتاه مدت از سوی مقامات بازداشت هم شد. فشارهای مسوولین دولتی باعث شد که حکیمی  در سال 1384غور را  رها کند و به کابل بیاید. در کابل حکیمی در انستیتوت افغان – کوریا شامل کورس حرفه‌ای یک ساله  در رشته برق شد. انستیتوت  لیلیه و امکانات بودوباش خوبی داشت. او از این فرصت استفاده می‌کرد و در کنار درس‌های انستیتوت به کورس‌های آموزشی نیز ثبت نام کرده بود.
 در همین زمان بود که  حکیمی «انجمن جوانان وطن» را در کابل با تعدادی از دوستان خویش اساس گذاشت. انجمن با وزرا و معینان ملاقات‌های انجام می‌داد، شخصیت‌های تاثیر گذار را می‌دید و برای بهبود وضعیت غور تلاش می‌کرد. اولین فعالیت‌های رسمی حکیمی در چوکات یک نهاد مدنی از همین جا آغاز شد. انجمن با وزارت  صحت عامه دیدار و ملاقات‌های ترتیب داد و تلاش کرد « مرکز تداوی معتادین » به غور اساس گذاشته شود. این خواسته تحقق پیدا کرد  و حکیمی با شناخت و ارتباطاتی که به وجود آورده بود در این مرکز در ولایت غور به حیث کارمند اجتماعی وظیفه گرفت. مصروفیت در این مرکز زمینۀ  سفر به مناطق مختلف غور را برای او مساعد کرد و شناخت و درک بهتری از زندگی مردم به دست آورد.
در همین دوران حکیمی از طریق کانکور به رشتۀ علوم اجتماعی  دانشگاه جوزجان کامیاب شد و رهسپار شمال گشت؛ اما بعد از دو هفته اقامت در شهرشبرغان، از ادامۀ تحصیل منصرف شد، به غور برگشت و به فعالیت‌های مدنی خود ادامه داد. حکیمی در سال 1389 در برنامۀ داخل خمت، شامل تربیه معلم غور گردید و بعد از دوسال آموزش از رشتۀ علوم اجتماعی فارغ التحصیل شد. حکیمی سرانجام وارد دانشگاه شد از دانشگاه رابعه بلخی از رشته حقوق و علوم سیاسی فاروغ گردید.

فعالیت های مدنی
 مدتی بعد از تأسیس « انجمن جوانان وطن» حکیمی از طریق انتخابات آزاد به حیث مسوول ولایتی دفتر «ارگان ملی جوانان» نیز انتخاب شد و مدت‌ها در این نهاد که در تمام ولایات دفتر داشت فعالیت کرد. ماهنامۀ 21  که در هشت صفحه و به صورت رنگه چاپ می شد، به صاحب امتیازی ارگان ملی در سال 1390 شروع به فعالیت کرد که حکیمی سردبیری آن را به عهده داشت و داغ‌ترین مقاله‌ها در این نشریه به قلم سردبیر به نشر می‌رسید. «موسسۀ اجتماعی انکشاف ملی جوانان افغانستان» دارای مجوز از وزارت اقتصاد و «نهاد اجتماعی انکشاف ملی جوانان » که از وزارت عدلیه در سال ١٣٩۰جواز گرفته بود نهادهای هستند که به مسوولیت و مدیریت حکیمی تاکنون در ولایت غور ت فعالیت دارند. حکیمی سه سال  به حیث معاون «دفتر مجتمع جامعه مدنی افغانستان» نیز  کار کرده است و مدت یک سال به عنوان مسوول « دفتر ولایتی موسسۀ  توسعه و هماهنگی برای افغانستان» ( CRDSA ( مشغول بوده است. محمدحسن حکیمی در سال  2013 به عنوان عضو «برنامه رهبران نوظهور جامعه مدنی افغانستان» از ولایت غور انتخاب شد و به مدت شش ماه از طریق این برنامه، آموزش‌های مختلف رهبری و مدیریت را فرا گرفت و از سوی همین پروگرام سفر آموزشی کوتاهی هم به هند داشت. در این سفر وضعیت و تجارب نهادهای مدنی هند به اشتراک کنندگان شریک ساخته شد و با سازمان‌های مدنی آن کشور دیدارهای صورت گرفت. حکیمی طی این سال‌ها  در ده‌ها کنفرانس و نشست جامعه مدنی، رسانه‌ها وجوانان در شهرهای مختلف کشور اشتراک نموده و تظاهرات‌ها، راهیمپایی‌ها، کنفرانس‌ها، میزگردها وجلسات  بسیاری  برای دادخواهی به خاطر غور در داخل و خارج ولایت برگزار کرده است. او همچنان  مسابقات ورزشی، مسابقات ذهنی برای شاگردان ،  پاک کاری محیط زیست، ایجاد فضای سبز وغیره برنامه‌های اجتماعی فراوانی سازمان داده و به خاطر مبارزه بافساد،  تبلیغ علیه مواد مخدر، حاکمیت قانون و حمایت از نظام به تمام ولسوالی‌های غور سفر نموده و از سطح محل  تا مرکز و تا سطح بین المللی برای بهبود وضعیت غور دادخواهی کرده است

فعالیت های رسانه ای
حکیمی در کنار فعالیت‌های مدنی پیوسته در امر اطلاع رسانی نیز به شدت فعال بوده است. او در سال 1386 به مدت یک سال در «خبرگزاری وخت» گزارش تهیه کرده و بعد از آن برای  هشت سال به حیث خبرنگار «خبرگزاری پژواک» در ولایت غور کار کرده است.  حکیمی چنانکه یادآوری شد در سال 1390 با دوستان فرهنگی خویش ماهنامۀ 21 را راه اندازی نموده و خودش سردبیری آن نشریه را به عهده داشته است. او همین طور با خبرگزاری «رویترز» نیز همکاری داشته و از سال 2011 تا حال، مسوولیت برگزاری مناظره‌های انستیتوت جنگ و صلح یا ( IWPR )  و گزارشگر تحقیقی این نهاد در ولایت غور نیز به عهدۀ او بوده است. حکیمی طی این مدت به خاطر بازتاب و انعکاس مشکلات مردم غور به اکثریت رسانه‌های داخلی و بین المللی، عکس، ویدیو و صدا ارسال کرده و با آنها همکاری داشته است. او همچنان به صفت  رییس «اتحادیۀ ژورنالیستان غور» و رییس «انجمن ژورنالیستان آزاد افغانستان» در غور و به صفت عضو رهبری «اتحادیه ژورنالیستان افغانستان» کار کرده است. حکیمی  در شبکه‌های اجتماعی نیز همیشه  فعال بوده و از این فرصت نیز برای وارد کردن فشار به مقامات دولتی و برای  تأمین عدالت وتحکیم قانون استفاده کرده است. بی بی سی فارسی، آی دبلیو پی آر، روز نامه اطلاعات روز و رسانه (     ) مربوط کشور سویس از نهادهای معتبر بین المللی هستند که در مورد فعالیت‌های مدنی و رسانه‌ای حکیمی گزارش‌های مفصلی به نشر رسانده‌اند.
منیر مهربان، ویراستارِ گزارش های پژوهشی در IWPR  در مورد حکیمی می گوید: «حکیمی مردِ خاصی است. جرأت و خطرپذیری او مرا شگفت‌زده ساخته است. یکی از مهارت های وی کشف فساد است و این مربوط به روابط رسمی و غیررسمی اش با مردم عام می‌باشد. او در ولایت غور از شهرت و نفوذ زیادی برخوردار است. اگر از مردم غور در بارۀ  والی این ولایت بپرسی شاید یکی یا دو نفر او را بشناسند، اما اگر در بارۀ حکیمی بپرسی همه مردم می‌شناسند. آنان حکیمی را «صدای غور» صدا می زنند
نظر این خبرنگار در مورد حکیمی دقیق است. زمانی عبدالله هیواد والی غور نیز به یکی از کارمندان دولتی گفته بود که « اگر کارهای خود را منظم انجام ندهی تو را به حسن حکیمی معرفی می کنم» این جملۀ کوتاه، تاثیرگذاری و نقش حکیمی را در عرصۀ فعالیت‌های مدنی به وضاحت بسیار نشان می‌دهد.

سفرهای خارجی
اولین سفر خارجی حکیمی به پاکستان بود که از سوی وزارت صحت عامۀ افغانستان صورت گرفته بود.  او در سال 2011 به نمایندگی از جامعه مدنی زون غرب در «کنفرانس توکیو» در جاپان اشتراک کرد و در سال  2013   در ترکیب  اعضای «برنامه رهبران نوظهور جامعه مدنی» به مدت ده روز سفری در هندوستان داشت و با نهادهای مدنی و مقامات دولتی آنجا ملاقات‌های سازمان دهی شده بود. همچنان در سال 2014 به نمایندگی از جامعه مدنی زون غرب در «کنفرانس لندن» حضور داشت. او در سال 2016 از طریق وزارت خارجه آمریکا در «برنامه رهبری آمریکا برای بازدیدکنندگان بین المللی» (IVLP) به آمریکا رفت  و حدود یک ماه  در آنجا برنامه‌های متعدد داشت. حکیمی در سال 2019 بعد از دریافت «جایزه گل لاله » از سوی سفارت هالند در کابل، به کشور هالند به صورت رسمی مسافرت کرد و ضمن این سفر رسمی، از کشورهای آلمان، دنمارک، سویس ، فرانسه و ترکیه نیز دیدن نمود و با افغان‌های مهاجر و فرهنگیان افغانستانی مقیم اروپا ملاقات‌های داشت.

جوایز و تقدیرنامه‌های داخلی و بین المللی
حکیمی طی این سالها بار ها از سوی پارلمان افغانستان، دفترسیاسی ملل متحد یا یوناما، رییس  مشرانی جرگه, ولسی جرگه,مقام ولایت غور، شورای ولایتی، شورای صلح ، شورای‌علما، کمیسیون حقوق بشر دفتر ولایتی غور و همچنان از سوی سکرتریت  جامعه مدنی افغانستان تقدیرنامه دریافت نموده و در نهایت در سال جاری جایزه «گل لاله » نیز از سوی سفارت کشور هالند در افغانستان به حکیمی اهدا شده‌است.

ارتباطات و هماهنگی
حکیمی در سال‌های کار و فعالیت مدنی و رسانه‌ای، ارتباطات وسیع و گسترده‌ای با رسانه‌های ملی و بین المللی و همچنان نهادهای حقوق بشری و تعدادی از سیاسیون افغانستان، مقامات برجستۀ دولتی، جوانان و نهادهای مدنی در سرتاسر افغانستان شکل داده‌است. او همچنان با برخی از نهادهای بین المللی در بیرون از افغانستان نیز مجراهای ارتباطی گشوده است. حکیمی  در غور نیز با مردم محل، مقامات دولتی، گروه‌های مختلف اجتماعی از هنرمندان گرفته  تا اتحادیه‌های صنفی، علما، اهل کسبه ، ورزشکاران وغیره ارتباطات نیک، حسنه و دوام‌داری دارد.

تجارب کار در دولت
در چوکات وظایف دولتی حکیمی مدتی به شفاخانۀ تداوی معتادین  به حیث کارمند اجتماعی و همچنان در کمیسیون انتخابات به عنوان ناظم ساحوی و مدت هشت ماه  در کمیسیون سمع شکایات انتخاباتی به عنوان مسوول آموزش کار کرده است.

روش کار و فعالیت
حرکت و اصلاحات گام به گام، ایجاد ارتباطات وسیع با اقشار مختلف و درنظر گرفتن شرایط موجود جامعه  برای تغییر و تحول روش کاری حکیمی را تشکیل می‌دهد. او در دوستی‌ها و رفاقت‌ها پایدار و مستحکم است؛ اما فکر می‌کند که عدالت و قانون مهمتر از رفاقت و مسایل شخصی‌است. حکیمی می‌گوید من آدم انعطاف پذیر و با گذشتی هستم، اما به خاطر عدالت و انسانیت هیچگاه از موقف و موضع خود عدول نمی‌کنم.

آرمان‌ها و آرزوها
حکیمی صلح و آرامش و پیشرفت افغانستان را از خواسته‌های اساسی خود می‌داند. از نظر او بسیار مهم است که افغانستان با جامعۀ جهانی رابطۀ محکم  و مفید داشته باشد و از این فرصت برای سازندگی و آبادانی افغانستان استفاده شود. او مشارکت سیاسی واجتماعی زنان را خیلی مهم و حیاتی می‌داند و فکر می‌کند که زنان باید در عرصه‌های  سیاست، کار، تحصیل، تامین عدالت، محو تبعیض و کاهش و محو خشونت، دست آوردهای بسیاری کمایی کنند  و خود زنان به عنوان انسان‌های مستقل و توانا اقدام نمایند و وضعیت موجود را تغییر بدهند. بهبود وضعیت اطفال نیز از دغدغه‌های دیگر حکیمی است. او در مورد تحصیل و زندگی بهتر اطفال تلاش و علاقه فراوان دارد و می‌گوید باید در این زمینه کارهای بسیاری صورت بگیرد که تا  هنوز صورت نگرفته است و زمینه‌های مساعد شود که تاهنوز مساعد نشده‌است
حکیمی درک و پذیرش تفاوت‌ها و  همدیگرپذیری با وجود موجودیت تفاوت‌ها را برای یک زندگی سالم و مسالمت‌آمیز بسیار مهم وحیاتی می‌داند و موضوعات مانند غرور کاذب و باور دروغینی مثل غیرت قومی  وغیره را نیازمند تغییر و اصلاح می‌داند. از نظر وی  مردم باید با دولت همکاری همه جانبه دشته باشند. فقط از مسیر یک دولت باثبات و قدرتمند است که مردم می‌توانند به حقوق خود دست پیدا کنند.
رشد جامعه مدنی از دیگر آرزوهای است که حکیمی برای تحکیم آن تلاش می‌کند. از نظر حکیمی، بدون جامعه مدنی قوی و بدون آزادی بیان  و حاکمیت قانون کشور به رشد و توسعه نمی‌رسد. بهبود زندگی کودکان از دیگر آرزوهای حکیمی است. او می‌گوید حتا در داخل خانواده خودمان اطفال از کودکی به ازدواج سوق داده  می‌شدند. من در برابر این عنعنه ایستادگی کردم. مشکلات و جنجال‌های را تحمل کردم و سرانجام وضعیت را تغییر دادم. او می‌گوید دوست دارم تمام اعضای خانوادۀ ما از دختر وپسر لااقل تا سطح ماستری تحصیل داشته باشند. برادرانم یکی تازه ماستری گرفته‌است و دیگرش هم، دورۀ لیسانس را به پایان رسانده و در صدد ادامه تحصیل می‌باشد. حکیمی فکر می‌کند که این مساله برای تمام مردم یک ضرورت اساسی است.