آرشیف

2014-12-12

نبی ساقی

نکته های در باب امنیت ِ غور

یا سخنانی با والی جدید

روشن است که مردم غور می خواهند آیندۀ بهتر ، آرام و مرفه تری در انتظار شان باشد. تفکر طالبانی و اندیشۀ ویرانگری ، به نظر نمی رسد در میان مردم غور به صورت عموم، ریشه و پایگاه اجتماعی داشته باشد. مردم این سرزمین تاحال، غالباً از برنامه های دولت به گرمی استقبال کرده اند و در حد ممکن، از آنها حمایت و پشتیبانی نموده اند. سالهای اول نظام کنونی، در غور سالهای خوبی بود. امنیت تأمین بود و مردم به کار وبار روزمرۀ خود مصروف بودند. هرکس تلاش می کرد راه تازه و شیوۀ بهتری برای نان پیداکردن خود جست و جو نماید. در این دو سه سال اخیر اما؛ روز به روز اوضاع امنیتی بد تر شد. درست است که تحولات کُل کشور و کوشش های دشمنان افغانستان، در این میان کاملا بی تاثیر نبوده است اما؛ به نظر من، عمده ترین علت نابسامانی اوضاع را باید در حکومتداری بد و مدیریت نادرست اوضاع ، از سوی مدیران دولتی و تا حدودی هم عدم همکاری و مشکل تراشی های برخی از متنفذان محل رد یابی کرد. برای بهبود این وضعیت در چند عرصه می توان تلاش کرد که من سعی می کنم در این نوشتار پراکنده و گذرا به برخی از آنها به صورت بسیار مختصر اشاره کنم:

ارادۀ تامین امنیت:
برای تامین امنیت، اولین شرطی که لازم است، این است که دولت و همین طور بزرگان محلی برای تأمین امنیت و حاکمیت صلح و آرامش، ارادۀ محکم داشته باشند. اینکه ما به زبان و در شعار بگوییم که امنیت می خواهیم و آرامی می خواهیم اما؛ در عمل هیچ اقدام مفید ومؤثری انجام ندهیم و اصلا اراده ای ، برای این کار نداشته باشیم نمی شود که امنیت به صورت خودکار تأمین شود. دولت باید اراده تأمین امینت را خودش به صورت قوی باخود داشته باشد وکوشش کند که این خواسته و این مسوولیت را به شیوه های مختلف و با شگرد های گوناگون در دل بزرگان محلی نیز ایجاد کند.

بی طرفی و قاطعیت دولت:
دولت و مدیران دولتی باید همیشه و ازتهی دل و در گفتار و رفتار ، کارمند دولت باشند، نه عضو فلان حزب و وابستۀ فلان قوم و پسرخالۀ فلان قوماندان. طرفداری مدیران دولتی و در رأس شان والی ولایت، مردم را شدیداً نسبت به دولت بی باور می سازد و سوء تفاهمات و بدگمانی های بسیاری خلق می کند که نمی شود آن را به آسانی از میان برد. اگر قوماندانان محلی یقین کنند که دولت به آنها احترام دارد و همراه شان روابط دوستانه دارد و درعین حال، از جناح مقابل شان هم حمایت نمی کند ، دیگر دلیلی ندارند که با دولت مخالفت کنند و به ناامنی ها دامن بزنند. دولت باید طوری رفتار کند که هیچکس خود را بیگانه و در حاشیه احساس نکند و در عین حال هیچ کس باید والی را همگروه وهم پارت خود و طرفدار جناح خود احساس نکند که در آن صورت به سادگی کار به جسارت وگستاخی می کشد و به کارهای خراب بسیاری دامن زده می شود. اگرشخصی یا ارباب محلی، واقعا کار بدی می کند ، دولت باید دربرابرش از قاطعیت کار بگیرد و با روزگذرانی و وقت تلف گری ، باعث چشم سفیدی کسانی نشود که منافع مردم و منافع دولت برای شان ذره ای ارزش و اهمیتی ندارد.

مبارزه با فساد اداری:
فساد اداری و حکومتداری بد، بدون شک یکی از عوامل عمدۀ نارضایتی مردم و گسترش ناامنی می باشد. برای تأمین امنیت غور، اولا باید رهبری ولایت خودش از فساد و اختلاس پاک باشد و به مردم این باور را بدهد که شخص حیف ومیل ساز و معامله گری نیست وبه دارایی بیت المال و و مال دولت خیانت روا نمی دارد. ثانیا در سایر ادارات دولتی هم ، باید راه های مشخص و چشمگیری برای مبارزه با فساد در پیش بگیرد و از موجودیت روز افزون فساد جلو گیری نماید. رهبری ولایت، در این باره می تواند با نهادهای مانند محکمه ، شورای ولایتی و دادستانی( سارنوالی) جلسات مشورتی بگیرد. فساد اداری با امنیت رابطۀ تنگاتنگ دارد و بنا براین به خاطر تأمین امنیت، همکاری نماینده های قوای مجریه و قضاییه وشورای ولاییتی خیلی ضروری می باشد. اگر والی ولایت در این مورد از زاویۀ ارتباط تامین عدالت وتأمین امنیت وارد قضایا شود و با ریاست محاکم هم در کنار سارنوالی مذاکرات مشورتی داشته باشد ، نمی توان اسم آن را تداخل قوا گذاشت ، بلکه این کار، به عنوان مساعی مشترک تمام قوا ، به خاطر تأمین عدالت وتأمین امنیت مفید و مؤثر پنداشته خواهد شد.

همکاری مردم:
مردم غور در سالهای اول و تاحدودی همین حالا هم ، با نظام همکار بوده اند اما؛ دل دردی های بجای آنها ازحکومت و کم کاری های دولت ، باعث شده است که همکاری مردم روز به روز کم تر کم وتر شود. دولت باید از یک طرف با بزرگان مردم رابطۀ نیک و حسنه ایجاد کند و از آنها همکاری بخواهد و احترام شان کند تا نقش میهنی و وظیفه ایمانی خویش را به نحو احسن انجام دهند واز طرف دیگر باید به عنوان دولت و مسوول نظم عامه با متخلفان واخلال گران برخورد قاطع وروشن داشته باشد. متاسفانه در سالهای اخیر ، نادانی ها و ناشی گری های حکومت، نه تنها که همکاری مردم را جلب نتوانسته که گاهی خود دولت و رهبری ولایت مردم را از کنار خود به دست خود ، دورتر نیز کرده است.

همکاری نهادهای مدنی:
نهادهای جامعۀ مدنی، به عنوان یکی از بازوهای ستبر مردمسالاری و یکی از پایه های مستحکم نظام باید همیشه از جانب دولت تقویت شود. دولت باید زمینه های رشد جامعه مدنی را به بهترین وجه ممکن فراهم سازد، تا این نهاد ها در تأمین امنیت ، حکومت داری خوب و جلب رضایت مردم در کنار دولت باشند. جامعۀ مدنی همان طوری که از نام اش پیداست ، فعالیت مدنی می کند و مخالف خشونت و زور است، بنابراین به صورت طبیعی متحد دولت به حساب می آید. خوب است که دولت ازین فرصت استفاده کند و از ظرفیت آنها برای خیر و بهبود دولت و صلاح مردم بهره بگیرد. کشمکش های میان نهادهای مدنی وتضعیف سازمان یافتۀ جامعه مدنی ، ضربه های محکمی در این دوسه سال بر پیکر دولت وارد ساخت. رهبری جدید ولایت باید این فاصله ها را کم کند و به خاطر قدرت مند کردن بازوی دولت و نیروهای مخالف خشونت وپابند قانون ، سرمایه گذاری نماید و تلاش کند.

هماهنگی نیروهای دولتی:
نیروهای دولتی همیشه و مخصوصا در شرایط فعلی به هماهنگی بسیار ضرورت دارند. چنانچه همه می دانیم مخالفت ها وسلیقه گرایی های زیادی در این اواخر ، در میان ولایت ، پولیس ، امنیت ملی و شورای ولایتی وجود داشت که به ضرر حکومتداری تمام می شد. حال باید راه های مؤثری جست وجو گردد که این همکاری میان نیروهای امنیتی وشورای ولایتی مستحکم شود و از تمام توان و ظرفیت موجود، برای بهبود اوضاع کار گرفته شود.

نقش شورای ولایتی:
شورای ولایتی چنانچه بار ها گفته شده ، به منزلۀ پُلی میان مردم و دولت به حساب می آید ولذا این پل باید محکم واستوار باشد. حکومت باید به شورای ولایتی نقش بیشتری قایل شود و از ظرفیت آنها در حل و فصل قضایا به صورت درست بهره ببرد. ایجاد کانال های شخصی با شورا و تلاش برای تضعیف آن ، تمام دولت را صدمه می زند. حکومت باید، روز تا روز نقش شورای ولایتی را برجسته تر سازد و یک رابطۀ قابل باور وقناعت بخشی با آن ایجاد نماید. شورای ولایتی هم ، باید به عوض اینکه به خواسته های فردی فلان وکیل، در مورد تقرر فلان مامور بیندیشد ، به مسایل مهم ولایت توجه نماید و به صورت متحد و یک پارچه و هماهنگ با ریاست شورا ، عمل نماید و حد اقل در حرف ، سخنگوی مردم و بازتاب دهندۀ خواسته ها و آرزوهای آنها باشد.

نقش قوماندان جهادی :
قوماندانان جهادی بدون شک در بُرهۀ از تاریخ، مطابق خواست جمعی مردم افغانستان نقش خود را در دفاع از آرمان های مردم بازی کردند و تا امروز در میان آنها از احترام ، جایگاه و توانایی های خاصی برخوردار هستند. دولت باید با این پایگاه های مردمی کانال های ارتباطی محکمی درتمام ولسوالی ها ومرکز ایجاد نماید و از آنها درتامین امنیت کمک بخواهد. همکاری آنها به معنای تفنگ برداشتن شان به نفع دولت نیست ، بلکه آنها با استفاده از نفوذ اجتماعی ومردمی خویش لازم است که نقش وطنی و ایمانی خویش را ایفا نمایند. نمی توان انکار کرد که قوماندانان محلی در میان خود مشکلاتی دارند و گاهی این مشکلات، دامن دولت را نیز می گیرد اما ؛ دولت باید این باور را ایجاد نماید که به تمام آنها احترام می گذارد و خواسته های معقول شان را در حد توان در نظر می گیرد. دولت باید راه ها و شیوه های مختلفی را جستجو نماید و این مردم را با حکومت همکار و یاور سازد و اعتماد شان را به دست بیاورد. 

نقش اقوام و بزرگان آنها:
قوم گرایی و سیاست ورزی های مبتنی بر قوم وعشیره، در دنیای امروز جای پای چندانی ندارد و مردم برای تأمین خواست های سیاسی واجتماعی شان به روش های مدنی و مجراهای غیر قومی متوسل می شوند اما؛ به هرحال اقوام وطوایف به عنوان یک واقعیت بالفعل در جامعۀ ما وجود دارند و خوب است که به جای رویارویی با آنها، همراه شان رابطۀ نیک وسالمی برقرار کرد. بزرگان اقوام ، می توانند در تأمین امنیت نقش خیلی خوب به عهده بگیرند. اگر صادقانه صحبت کنیم در حال حاضر، مشکل اصلی امنیت غور ، خصومت های میان اقوام است. این خصومت ها در این اواخر، به علت بی اعتمادی و بی باوری به دولت ، بیشتر اوج گرفته است. در سالهای اول به میان آمدن نظام هم ، همین زمینه ها وجود داشت ولی؛ همۀ مردم و تمام اقوام به دولت باور داشتند و مشکلی پیش نمی آمد اما ؛ آهسته آهسته معلوم شد که دولت در این میان هیچ کاره ای بیش نیست و کم کم اقوام وطایفه ها باور خود را به دولت از دست دادند و خود شان شروع کردند که با قوم دیگر تصفیه حساب نمایند. حال دولت باید تلاش کند که این اعتماد را هرچند بسیار سخت است، دوباره به مردم برگرداند و در بعضی موارد قاطع وموثر عمل نماید. مردم غور واقعا از جنگ وکشت وکشتار خسته هستند و نمی خواهند که در ناامنی وترس و وحشت زندگی نمایند ، اما اگر دولتی وجود نداشته باشد که نظم وقانون را در جامعه پیاده نماید ، بدون شک مردم برای دفاع از حقوق خود راه دیگری جز متوسل شدن به سلاح در دست نخواهند داشت و به خاطر زنده ماندن، از مجبوریت با دیگران خواهند جنگید.

توجه به بازسازی و کاریابی:
می گویند میان جرم و جنایت و فقر وبیکاری رابطۀ قوی وجود دارد. حکومت غور باید تلاش کند، پروژهای بیشتری برای بازسازی غور و کاریابی مردم جذب نماید. دیده شده که برخی مخالفت های سران و بزرگان غور، بارها فرصت های سازندگی و آبادانی غور را در برخی ساحات از ما گرفته است ونمایندگان ما هم به جای تلاش برای پروژهای مهم تر به مسایل جزیی وسلیقه ای وگاهی هم اختلافات مشکل ساز رو آورده اند. ولایت ، باید در حد توان این تلاش ها را هماهنگ سازد و رابطۀ نیک و قانونمند وبی طرفانه ای با تمام جوانب برقرارنماید. تجربه نشان داده که پروژه های بازسازی و کمک های کار در برابر غذا به صورت مؤثر در تأمین امنیت نقش داشته اند وخوب است که این مسأله دست کم گرفته نشود.

تبلیغات گسترده وسازمان یافته:
یکی از نکات خیلی خیلی اساسی ومهم در تأمین امنیت ورضایت مردم عنصر تبلیغ وتشویق است که متأسفانه دولت افغانستان به صورت کل وحکومت محلی غور به صورت خاص از آن بهره ای نگرفته است. دولت غور باید از راه های گوناگون پیام دولت را به مردم برساند و خوبی های حاکمیت ، نظم وقانون و فواید آرامش و امنیت را به مردم بگوید و همکاری شان را بخواهد. عصر امروز را به حق ، عصر ارتباطات لقب داده اند اما؛ حکومت ما ، در غور در سال یک مقاله حتا به جام غور هم نمی نویسد و تمام تلاشش این است که نگذارد کسی در فلان صفحه یک کلمه انتقاد بنویسد. دولت امکانات مناسب مالی در اختیار دارد و باید از آن امکانات، در عرصۀ اطلاع رسانی و روشن شدن اوضاع استفاده نماید. خیلی مهم و مؤثر خواهد بود که دولت رادیوتلویزیون خود را قوی تر و پر بیننده تر بسازد و برای رساندن صدای خود به مردمان اطراف و ولسوالی ها هفته نامه یا دوهفته نامۀ مناسب وقدرتمندی با تیراژ بالاچاپ نماید وبه صورت منظم به محلات دور دست برساند وخلای تبلیغاتی کنونی را پرنماید. همچنان دولت می تواند با استفاده از انترنت و وبسایت های گوناگون وصفحات فیسبوک به صورت وسیع به اطلاع رسانی بپردازد وبرای این کار مرکز رسانه ای پرکار وتوانمندی ایجاد نماید.

استفاده مناسب و موثر از پول مبتنی براجراات والیان:
مبلغ مناسبی برای اجرای برنامه های متفاوت به نام ، پول مبتنی براجراات والیان وجود دارد. با این پول کارهای بسیاری برای جلب رضایت مردم وتامین امنیت می توان انجام داد. دولت باید این پول ها را در راه های خوب و به شیوه های مناسب مصرف نماید و اندکی از چپن سبز و هوتل پامیر فرا تر فکر کند و روش های مؤثرتری برای استفاده ازین پول در پیش گیرد. روش های که هم پول را به صورت درست بتواند مصرف کند وهم در تامین امنیت و رضایت مردم از آن استفاده شود. نحوۀ مصرف وموارد کاربرد آن هم باید به بهترین وجه، شفاف و مشخص باشد ونهاد های مانند شورای ولایتی در حدی که قانون اجازه می دهد در مورد آن باید اطلاعات وآگاهی داشته باشد.

برگزاری جلسۀ بزرگ غوریان:
از مدت ها قبل، جامعه مدنی غور به مقام های ولایتی طرح داده بودند که برای مفاهمه و گفت و گو ، روی موضوعات امنیتی وگرفتن مشوره های مفید مردم ، جلسۀ بزرگی به اشتراک تعداد کثیری از بزرگان اقوام و سران مناطق مختلف غور، در مرکز ولایت دایر شود و به مدت دو روز روی مسایل مختلف مباحثه صورت گیرد و نظریات و پیشنهادهای مردم شنیده شود و به آن ها قدر شود و از بزرگان غور ، در مورد تامین امنیت و همکاری با دولت ، کمک گرفته شود. برگزاری چنین جلسه های مشورتی می تواند تاحدود بسیاری در تأمین امنیت و آوردن آرامش در ولایت موثر باشد اما؛ متاسفانه این جلسه هیچ وقت برگزار نشد. خوب است که اگر این نقیصه حالا هم جبران شود و رهبری جدید ولایت، در مورد برگزاری این جلسۀ بزرگ، اقدام کند و همایش وسیع و مؤثری را به راه بیندازد و مشکلات مردم را بشنود وهمکاری شان را جلب نماید. این جلسه ودست آورد های آن بدون شک در اعادۀ نظم وامنیت در غور بی تاثیر نخواهد بود.

همکاری شورای علما:
شورای علما و همین طور علمای مناطق مختلف، می توانند در تأمین امنیت و همکاری مردم با دولت، نقش ایفا نمایند. رهبری ولایت باید در قدم نخست همکاری جدی شورای علما را جلب نماید و در هماهنگی با آنها با علمای ولسوالی ها و مدیریت های ارشاد زمینه ملاقات و دید و باز دید و مفاهمه با آن را مهیا سازد. عدم شناخت و بی خبری ، بسا اوقات باعث بدبینی و حتا خصومت می شود ، خوب است که دولت با تمام جوانب گفت وگوها و ملاقات های داشته باشد و به خواسته ها ونظریات مردم احترام نماید. دولت باید برنامه های خود وخوبی ها دولت و ارجحیتت نظم وقانون را با استدلال منطقی به مردم تبلیغ نماید و این دید وباز دید ها وهمکاری ها بدون شک در تامین امنیت تاثیر می گذارد. ریاست ارشاد هم از آنجایی که تعداد از ملاامامان مساجد و خطیب ها عملا کارمند دولت ومعاش خور دولت هستند ، باید از آنها به نفع دولت فعالیت بخواهد. نمی شود که هم کارمند دولت بود وهم به صورت خطرناک و خصمانه علیه دولت سنگر گرفت. درصورت بروز چنین حالتی ریاست ارشاد باید در تعیین کارمندان دولت در این نهاد تجدید نظر نماید وروش درستی برای تقویۀ دولت از مساجد در پیش بگیرد.

میانجیگیری صادقانه میان اقوام مشکل دار:
تعدادی از اقوام، در گذشته های دور به علت مشکلات سالهای جنگ، درمیان خود شکر رنجی ها و ناراحتی های داشتند که در این اواخر به علت مدیریت غلط دولتی و نیت سوء بعضی ها ، به این خصومت ها بیشتر دامن زده شد و زخم های کهنه را تازه ساخت. رهبری ولایت باید با ارادۀ محکم و با نیت خالص و صادقانه در راه حل این نزاع ها میانجیگری کند و از گسترش و تعمیم این خصومت ها جلوگیری نماید. مشکل اصلی امنیت غور همین مساله است و اگر این معضل ، با مفاهمه وبا گفت و گو و با فعالیت های آشتی طلبانه ومدبرانۀ دولت ، کنترول شود دیگر مشکل خیلی بزرگی در غور از لحاظ امنیتی وجود نخواهد داشت.

تغییر در ترکیب شورای صلح و جدیت این شورا:
شورای صلح به مثابۀ نهاد رسمی دولتی که برای گسترش صلح و حل وفصل نزاع ها وگفت و گو با نا راضیان ومخالفان به وجود آمده است و امکانات و بودجه مناسبی هم در اختیار دارد ، می تواند در باب تامین امنیت غور خیلی مؤثر باشد اما؛ متاسفانه ترکیب فعلی شورا و قدرت سازماندهی و تحرک آن، تاحدی ضعیف و نامناسب است که هیچ فردی در غور از فعالیت های آن رضایت ندارد. برای مؤثر کردن کار این شورا ، باید به زود ترین فرصت در ترکیب اعضای آن تجدید نظر شود و شخصیت های مفید ، مؤثر ، کارفهم وخیرطلب در آن ، جابجا شود و از حیف میل منابع و امکانات آن جدا جلوگیری صورت گیرد. امکاناتی که شورای صلح در اختیار دارد اگر در راه های مناسب وسنجیده شده به مصرف برسد بدون شک در حل وفصل وقضایا وتأمین نظم کمک بسیاری می نماید.

نقش ولسوال ها:
ولسوال ، در یک ولسوالی در واقع مهم ترین وعمده ترین نمایندۀ دولت ومسوول اصلی تامین نظم و آرامش در آنجا به حساب می آید. برای اینکه آرامش و نظم ولسوالی تامین باشد ، باید ولسوال های خوش نام، توانا و مدیر ، مدبر و مردمدار، در ولسوالی ها گماشته شوند. حکومت کردن در ولسوالی به خاطر موجودیت افراد مسلح غیر مسول، دور بودن ازمرکز، پایین بودن سطح سواد مردم و نبود امکانات اقتصادی و شغلی، از سخت ترین بخش های اداره در یک ولایت به حساب می آید. بنابراین ایجاب می کند که پاک ترین، مدبرترین و باهوش ترین و درعین حال صادق ترین کارمندان دولتی به عنوان ولسوال ها تعیین شوند و امکانات بیشتری برای شان در نظر گرفته شود تا بتوانند وظایف خود را به نحو احسن انجام دهند. متاسفانه برخی از ولسوالها وبرخی از فرماندهان پولیس ولسوالی به هیچ وجه صلاحیت وشایستگی این وظیفۀ مهم را نداشته اند و این خود به گسترش ناامنی ها و توسعۀ نارضایتی منجر گردیده است. خوب خواهد بود که اگر در این مورد با دقت و هوشیاری بیشتری رفتار شود و مسوولین توانمندی در چنین جایگاه های زمینه پیدا نماید.

توزیع هدفمند کمک های غذایی و کار در برابر غذا:
همۀ ما ، در جریان هستیم که برنامه های کمک های غذایی و کار در برابر غذا وغیره از جانب ریاست انکشاف دهات، ریاست زراعت ، آمریت فواید عامه و برخی ادارات دیگر وهمین طور به وسیلۀ یک تعداد موسسات غیر دولتی در اختیار مردم قرار می گیرد. متأسفانه اما ، از این منابع خوب ، به نفع دولت و برای تبلیغ به منظور تحکیم پایه های دولت کار گرفته نمی شود. هستند کسانی که معاش دولت را می گیرند ، ازهمین منابع حد اکثر استفاده ره می نمایند ، همیشه با دولت در ارتباط هستند ، اما می بینی که همین ها بیشتر از دیگران دولت را تخریب می کنند و از امکانات دولت و ازپول دولت بالای مردم غریب و مظلوم زور وظلم می نمایند. دولت باید در این مورد حساس باشد و با کسانی که این مواد کمکی در اختیار شان قرار می گیرد گفت و گو وبازخواست داشته باشد و در مورد تامین امنیت وحفظ آرامش منطقه از آنها همکاری بخواهد وتعهد بگیرد.

امکانات ریاست معارف:
ریاست معارف غور ماهانه مبالغ هنگفت مالی و گاهی مواد غذایی وغیره به پرسونل خویش توزیع می کند تا وظایف خویش را انجام دهند. متاسفانه اما؛ گاهی همین معاش بگیران حکومت و مدیران وسرمعلمان ومعلمان، به علاوۀ که وظیفۀ خویش را انجام نمی دهند ، خود شان دولت را تخریب می کنند وعلیه دولت پروپاگند وحتا سخنرانی می نمایند. ریاست معارف باید لااقل کارمندان خود را وادار نماید که از تخریب دولت وتبلیغ علیه دولت خود داری نمایند و درصورت عدم اجرای اوامر، باید توزیع امکانات دولتی به چنین افراد و چنین مناطقی قطع گردد و وصول مواد، به همکاری درست آنها با دولت موکول گردد. حالا اگر کسی به دلایلی وعواملی حکومت را تخریب می کند حرف جداست اما؛ کارمندان دولتی ومعلمان معارف نباید سخنگوی مخالفان مسلح باشند وشب روز زیر پای دولت را خالی کنند. انتقاد های مدنی و حرف های مطابق قانون حق مسلم هر شهروند غور می باشد اما؛ یک کارمند دولت نمی تواند با پول دولت به کارهای خلاف قانون وخلاف منافع ملی بپردازد.

ایجاد پوسته های امنیتی:
راه ها و امنیت راه ها نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است و نا امنی در این سالها، حتا گاهی باعث از دست رفتن جان هموطنان ما نیز شده است. ایجاب می کند که برای تامین امنیت در برخی نقاط پوسته های امنیتی تأسیس شود و درنقاطی که میان اقوام جنگ و درگیری به وقوع می پیوندد ، ایجاد پوسته های امنیتی شاید بتواند به امنیت بهتر کمک نماید. گشت های جاده ای دومدار نیز باید به صورت یک عمل روزانه مد نظر باشد و کسانی که در راه ها به بی نظمی و رهزنی می پردازند خاطر شان آسوده نباشد و ازین گشت های جاده ای هراس داشته باشند. کندک امنیت شاهراه ها که دراین اواخر خبرش را شنیدیم باید مسوولیت اش را به صورت خوب انجام دهد. اگر یک حادثۀ ناامنی در شاهراه ها اتفاق بیفتد از نظر تبلیغاتی ساحۀ تخریبی بزرگی ایجاد می کند و وحشت را در تمام غور انتقال می دهد. دولت باید این مسأله را خیلی جدی بگیرد وروش های مؤثر و مطمینی را عملی نماید.

تقویۀ کارهای کشفی واستخباراتی:
اطلاعات دقیق و معلومات کافی در مورد تحرکات مخالفین و فعالیت های کسانی که به خاطر خصومت های قومی باعث نا آرامی می شوند بسیار مفید و مؤثر می باشد. تا حال دیده نشده یا لااقل من نشنیده ام که اطلاعات کارمندان پنهان وآشکار کشفی، باعث دستگیری یکی از مخالفین دولت و یایکی از تفنگداران غیر مسول شده باشد. دولت اگر چنین افرادی ندارد ، چرا استخدام نمی کند و اگر دارد، پس چرا کار شان کدام نتیجه و دست آوردی نداشته است؟ خوب خواهد بود که در این مورد نیز مقام های مسوول اندکی دقت بیشتر کنند و اقدام های جدی و مناسبی روی دست گیرند.

بدون شک تأمین امنیت کاربسیار می خواهد وبا نوشتن یک مقاله نمی توان که تمام راه های را که به امنیت و آرامش منجر می شود نشان داد. مسوولین امنیتی و اداری خودشان در این عرصه تجربه ودانش مناسب دارند اما؛ این موارد هم می تواند در تامین امنیت غور به ما کمک نماید. فکتور های بسیاری هم هستند که در این مقاله نیامده اند و خوانندگان می توانند آن را در بخش نظریات بنویسند و به کامل تر شدن این نوشته کمک نمایند. آنچه مهم است این است که همۀ ما ، در هرسطح و زاویۀ که هستیم باید برای غور وبرای مردم خود ، احساس مسوولیت کنیم و از آنچه در توان داریم دریغ نکنیم
 

که چو عضوی به درد آورد روز گار / دگر عضو ها را نماند قرار

20/ سنبله/ 1391
کوالالامپور ، مالزی