آرشیف

2014-12-26

استاد محمود بی پروا

مردم ولایت غور ومشکل سوخت

 

ولایت غور یکی از ولایات سردسیر وکوهستانی افغانستان میباشد که در مرکز کشور موقعیت داشته طوری که فراتر ازدوشاخه اساسی کوه بابا یعنی سفید کوه ازشمال وسیاه کوه ازجنوب وسعت یافته است.دراکثر مناطق غور بیش از شش ماه سرمای زمستان ادامه می یابد ازاینرومردم مجبوراند بخاطر ادامه حیات اتاق های نشیمن خودهارا از طریق سوختاندن بته وچوب ودیگر مواد گیاهی گرم نگاه دارند ورنه از تاثیر شدت سرمابه ذلت مبتلا گردیده و بهلاکت خواهند رسید. خشک سالی های پیاپی سالهای اخیر از یک سو وازدیاد جمعیت ونفوس از سوی دیگر باعث گردیده اند تا مردم به شدت هر چه تمام تردرقطع ومحو گیاهان کوهی وطبیعی مثل درختان، بته ها وامثال اینهامبادرت ورزیده آنهارا بلا انقطاع قطع وبمصرف سوخت برسانند.زیرا یگانه منبع سوخت ووسیله پخت وپز آنان را همین گیاهان تشکیل میدهند وبس. هیچ منبع انرژی دیگری غیر از همین گیاهان دراین ولایت وجود ندارد.

این پروسه تا آن حد پیش رفته است که دراطراف و ماحول هیچ دهکده وشهرکی الی فواصل 20 -30 کیلومتری نمیتوان گیاهی را یافت که بدرد سوخت بخورد. درمرکز غور( چغچران) تا شعاع حتی 100 کیلومتری گیاهان تشکیل دهنده هیزم سوخت کاملا محو ونابود گردیده اند.

 همین الان درشهر چغچران بیش از 4500 خانواده زندگی مینمایند که بیشتر از 60 فیصد آنهارا مردمان بی بضاعت ونادار تشکیل داده ، عده کمی را دکانداران واهل کسبه ومتباقی را کارمندان دولت  ودر حدود کمتر از یک فیصدرا کارمندان موسسات مختلف تشکیل میدهند. از میان این جمعیت تنها تجارت پیشه گان،اهل کسبه، مامورین ردیف بالای دولت وعدهء  از کارمندان موسسات میتوانند بسختی مواد سوخت مورد نیاز خودرا تهیه نمایند ولی دیگران از عهده تهیه این مواد نیستند. دردهات وقصبات مشکل از این کرده حادتر میباشد.

با یک محاسبه خیلی ساده میشود این مشکل را طور زیر مورد سنجش قرار داد:

·         چوب سوخت که امسال ازکابل آورده شده است فی سیر 100 افغانی میباشد ویک خانواده حداقل 500 سیر چوب کاردارد تا مشکل سوخت خودرا حل کرده بتواند.بدین حساب قیمت کل سوخت یک خانواده بالغ به 50000 افغانی میگردد. درحالیکه یک عاید بلند بکار است تا این مبلغ را پوره کرده بتواند.

·         اگر از چوب بگذریم وبته را مدنظر بگیریم از اینکه امسال قراء اطراف ، ساحات چراگاهی خودرا قرق کرده وبکسی اجازه قطع وعرضه به بازاررا نمیدهند، با آنهم اگر هیزم به بازار آورده شود فی بار مرکب که وزن آن از 20 تا 30 کیلوبیشتر نمی باشد 500 افغانی قیمت دارد ویک خانواده حداقل درطول زمستان به 100 بار مرکب هیزم ضرورت دارد. بازهم عین مبلغ  یعنی 50000 افغانی صرف برای سوخت بکار است، مبلغی که تهیه آن بعید به نظر میرسد.

·         اگر سری به گاز مایع زده شود کم از کم در یک روز 5 کیلو گاز ضرورت است تا بتواند یک خانواده از عهده پخت وپز وگرم کردن تنها یک اتاق نشیمن خود برآمده بتواند. همین اکنون قیمت یک کیلو گاز 60 افغانی میباشد لذا اگر این قیمت را ثابت مدنظر بگیریم روزانه 300 افغانی بکار است تا این مقدار، تهیه شده بتواند لذا در مدت 150 روز زمستان ( از 15 عقرب تا 15 حمل) مبلغ 45000 افغانی باید داشته باشیم درحالیکه هیچ کسی این توان وامکانات را ندارد تا چنین مبلغی را تهیه کرده بتواند چونکه بعد ازاین درغورشخص قادر نیست تا حتی 100 افغانی روزانه مزد پیدا کرده بتواند. بخاطری که سرما زمینه کاررا بروی همه مسدود میسازد.

·         درحالیکه 3 روز قبل یک لیتر دیزل به 38 افغانی بود و از نگاه این قیمت فکر می شد که از دیزل بحیث ماده سوخت درتسخین اتاق ها کارگرفته شود که نسبت به انواع دیگر سوخت درفوق ارزان تر تمام میشود اما همینکه انتخاب کرزی به مقام ریاست جمهوری نهائی شد دفعتا قیمت دیزل به 55 افغانی درلیتر بلند رفت ویک بیرل دیزل اکنون درچغچران به 12000 افغانی میباشد. هرگاه بحساب نازلترین مقدار یعنی یک بیرل دریک ماه سنجش بعمل آید در طی 5 ماه مقدار 5 بیرل دیزل ضرورت میباشد که جمعا 60000 افغانی در این راستا نیاز است. پس این مبلغ از کجا بدست آورده شود؟ سوالی است لاجواب.

دیری نخواهد گذشت که شاهد بلند رفتن گاز فی کیلو به 100 افغانی دراینجا باشیم زیرا آقای کرزی اکنون چهره شناخته شده در نظر هرکس میباشد وبعید است تا آخرین دوره  ریاست جمهوری وی توجهی در کنترول قیم تیل وگاز کرده شود. چونکه موضوعات پرمنفعت تریاک وفساد اداری فکر وتلاش رهبری دولت را بخود مصروف خواهد ساخت بخاطری که توجه بحال مافیای تریاک وبگردش نگهداشتن ماشین فساد ورشوت از اولویت کاری رژیم  شناخته شده خواهد بود زیرا طرفداران این دو رشته خیلی ها زیاد وحتی بیرون از قیاس واندازه اند. پس:

چه باید کرد؟

نخست جواب این معضله را دولت نو منتخب باید بدهد. درحالیکه بعید بنظر میخورد که توقع این جواب را از کسی که امتحان خودراداده است داشت زیرا مثل عامیانه است که : آزموده را آزمودن خطاست.

از آن که بگذریم مردم مجبوراند تادم مرگ دست وپنجه نرم کرده بهر طریقی که شود خودرا از چنگال سرما نجات دهند بناء آنان یکی از این کارهارا خواهند کرد:

1.      بیرحمانه دست به قطع و نابودی گیاهان عاجز وبینوا خواهند زد چنانچه تمام آنهارا ازریشه محو ونابود خواهند کرد ونظم طبیعت را بکلی دگرگون خواهند نمود تا بالاثر آنانیکه زنده برآیند درسال های آینده باردیگر شاهد صدها آفات طبیعی همچون سیلاب های مدهش، باران های غیر منتظره وبی موقع،عدم علوفه ومرگ دسته جمعی مواشی، خشکیدن منابع آبی، مهاجرت های اجباری و گروهی وامثال اینها خواهند بود.

2.      دربدل فروش اولاد (دختران) خویش پول فراهم خواهند کرد تا بخود هیزم خریداری کنندزیرا مشکل سوخت ، فوق تمام مشکلات دیگر در ولایت غور میباشد.

3.      بالای ساحات قرق شده هجوم خواهند برد که درنتیجه منجر به جنگ وقتل یک تعداد افراد خواهند گردید یعنی دراثر ازدست دادن انسانها هیزم تهیه خواهد شد. دولت از این رفتار مردم چنین برداشت خواهد کرد که این شیوه به برقراری امن کمک مینماید زیرا مردم میان هم به نزاع درگیر میشوند و با ایجاد تفرقه دولت از سوی مردم راحت میگردد چنانچه مثل مشهور است که : تفرقه بینداز وحکومت کن.

4.      بالاخره اگر هیچ کدام از کارهای بالارا کرده نتوانند خودرا بچنگال مرگ ناشی از سرما باید بسپارند و با تمام مایوسیت ها درکنج لحد آرام بخوابند بنحوی که دیگر برای ابد دچار سردی وگرمی نگردند.

از آنچه گفته آمدیم واضح میگردد که غور دارد با بحران عجیبی از مدرک موادسوخت درگیر میباشد.البته این بحران زیادتر ولایات همسایه هرات وبادغیس را متاثر خواهد ساخت چونکه مقادر آب هرات وعلوفه چراگاهی کوچیان بادغیس را زیر سوال خواهد برد.

 ایکاش دولتی وجود میداشت که از سه دریای مشهور غور: مرغاب رود، هریرود وفراه رود کار گرفته بند های برق را اعمار وبه مردم این ولا انرجی آبی تهیه میکرد تا ازآن درپخت وپز وگرم کردن منازل کار گرفته محیط ودیار خودهارا سالم وبرخوردار ازتمام گیاهان وهوای پاک وعطر آلود ناشی از گیاهان میساختند تا اینکه به یک زندگی آبرومندانه وطبیعت گوارا ودور از تغییرات نامطلوب دست می یافتند. اگر چنین می شد آنوقت چقدر خودرا خوشحال و طالع مند وباوقار احساس مینمودیم. درضن همسایگان هراتی وبادغیسی ما چقدر فایده مند می شدند.

دعای بنده از ذات احدیت همین است که این آرزوی مارا برآورده سازد ومارا صاحب بندهای برق و انرجی آبی وافر بگرداند.آمین.

ولی درهمین لحظه بگوشم صدا میرسد که تاهمین اسمعیل وزیر برق باشد و کرزی رنیس جمهور مطمئین باشید که دعای شما نزد خداوند توانا مستجاب نمی گردد. همانطوری که بزرگ مهر به نوشیروان عادل یادآور گردید : تا بختک وزیر باشد و نوشیروان پادشاه  گنجشکان به پیدا کردن دهات آباد ولکس نایل نخواهند آمد.

                                                                                                                                                                              پایان

چغچران

شام 6 نوامبر 2009.

محمود بی پروا.