آرشیف

2015-1-17

عصمت الله راغب

مردم غور بــــــــرای حــــــــق خواهی صدا بلند کردند!

امروز جمعه مورخ 26/10/ 1393 جمع کثیری ازملت مظلوم و فراموش شدۀ غور اعم از علما، اعضای محترم وکلای شورای ملی وشورای ولایتی، فعالین جامعه مدنی، دانشجویان، محاسن سفیدان، کسبه کاران و…بعداز ادای نماز جمعه درچوک مرکزی شهرفیروزکوه مرکزاین ولایت گیرد هم آمده، طی صدور قطعنامه ازحکومت وحدت ملی خواهان، مشارکت سیاسی غوریان درحکومت وحدت ملی، اعمار بند برق (به مکانی موسوم به پوزه لیچ) اعمار سرک مرکزی (کابل – غور- هرات) وانکشاف متوازن شدند.دراین گیرد همایی با سردادند شعارهای ما حق میخواهیم! ما سرک وبندبرق می خواهیم! خطاب به رهبران این حدت میگویند، درصورتیکه این بار حکومت وحدت ملی به خواسته هایشان رسیده گی ننمایند، با حکومت مرکزی قطع رابطه خواهند نمود.
این درحالیست که ولایت غور یگانه ولایت از ولایات کشور بحساب می آید، که ازسیزده سال به این طرف کمترین توجه رهبران افغانستان را درعرصه پیشرفت وانکشاف به خود جلب داشته است، دلیل اینکه این ولایت چگونه نتوانست دراین مدت از کمک های ملیاردی جامعه جهانی درعرصه های عمرانی وآبادی مستفید گردد، برمیگردد به خاموشی وساده اندیشی این ملت که درهردور مبارزات انتخاباتی قربانی سیاست های مغرضانۀ ووعده های دور از عمل رهبران ونامزدان ریاست جمهوری درکشور شده وبعدازاعلان رییس جمهور مهرسکوت برلب زدند ودرجهت مطالبه خواسته های خویش شاهد هیج نوع  ابتکاری درزمینه از خود نبودند وبلکه خاموشی را وسیله تحقق خواسته های خویش پنداشتند، درحالیکه همگان بخطا رفته اند.
به روایت دیگر، تاجای محور اصلی عقب زده گی غور وغوریان ازپروژه های بازسازی منبعث از آن می شود که جامعه غور دراین مدت هرگزسیاست مداران ومدبران محلی وولایتی از خود دراین عرصه که دلسوز ومهربان درسرنوشت ملت غور بوده باشند و بتوانند یک تصمیم گیری مشخص را روی اوضاع اجتماعی، امنیتی وبازسازی غوراز خود بخرچ دهند،نداشته است. ورهبران این ولایت  درهردور ازگذشت سیاستهای جاری درکشور به عنوان پیشگامان وپیشکسوتان که ما ملت رنجدیده غور به آنها اعتماد کردیم وبه حرف های شان لبیگ گفتیم تا بلوسیله ازطریق آنها بتوانیم از این ورطه نجات یافته وبحیث تبعه از افغانستان صاحب امتیازی شهروندی باشیم. اما برعکس رهبران غوری تبار ما از روی وخامت وعدم درک درست شان  ازسیاست های جاری درکشور دورازانتظار درستایش به آنان که از بن با ما خصومت داشتند، گلوپاره کردند ونخبه خطاب شان نموده ورای ملت غور را بعنوان یک اصل سرنوشت ساز فدای آنهای نمودند، که بد بختانه  بعداز پیروزی آن قدرناشناسان نه به آن رهبران فریب خورده غور وفا کردند ونه هم یادی از استقبال گرم ملت غور نمودند .
یا بفکردیگر دلیل فراموشی وعقب زده گی غوریان داشتن همان هویت ثابت تاریخی است که حسودان تاریخ دراین عصر معاصر به همین بهانه بلای جان ماشده و برای آنانیکه امروز به غلط  خود را میراث خوران اصیل افغانستان بحساب می آورند ، این تاریخ سترگ ما برایشان سنگینی نموده  وازروی ستیزه با ما عمل می کنند. درجهان که ما زنده گی میکنیم ثابت شده است که بسیاری ازملل است که دریک دور بنابه داشتن فرهنگ متعالی شان که،  دردور دیگر ازمسند وشوکت افتیده اند واز سوی رهبران حاکم آن وقت بنابه یک بغض وکنیه توزی به ورطه کشانیده شده اند، برسم مثال میتوان گفت طاووس بنابه داشتن پرهای زیبایش راهی زندان قفس می شود، پیل بنابه داشتن هاج قیمتی اش شیکار صیاد میگردد وغیره. لاریب امروز همین تاریخ فاخر ما غوریان وسیله برای به عقب کشانیدن ماست که اگر به عمق مسئله در این عصرفوکس شود بزرگترین ظلم برما بقایای صاحبان امپراطوری که میراث داران زبان وفرهنگ اصیل خراسان بوده ایم، شده است. چند صدسال حکومت درجغرافیای دنیا ازآدرس غوریان، مثال همان پرهای منقش طاوس وهمان دندانهای سپید پیل است که وسیله برای منزوی ساختن ما ازهمه امورشده است…
درفرجام باید گفت که اگرچند این خیزش ها وحرکت های مدنی برای مطالبه حقوق غوریان زمانی آغازش اندک ازپیش یعنی قبل از اعلان کابینه وتصویب بودجه مالی شکل می گرفت، موثرتر خواهدبود ، اما بدون شک درتداوّم به آنچه به عنوان محور اصلی دراین راهپیمایی تظاهریافت می شود درآن امیدوار کننده نگاه کرد. غوریان شرافتمند وفضیلت مند این بار با حرکت های مسالمت آمیز خویش با یک عزم متین و اراده راسخ یک باردیگر نشان داده وخواهند داد که ما دیگر بدون توجه حکومت مرکزی هرگزشاهد نماینده هایی سیاسی حکومت مرکزی به این  ولایت نخواهیم بود. که این خود بهترین گزینه درساختاری جامعه غور واعاده حقوق ازدست رفته سالهای گذشته دردورهای بعدی تلقی خواهد شد.

عصمت الله راغب