آرشیف

2014-12-26

استاد محمود بی پروا

مبحث سوم: معیارهای اسلامیت از دیدگاه قرآن

 

اوامر الهی بالای مسلمان

(به ادامه قبلی)

بیائید تا افکار، برداشت وراه ورسم زندگی انسانان امروزی افغانستان را از نظر بگذرانیم. پروردگار عالمیان اعمال بد را منع فرموده واز ابتدا تا انتهای فرآن ازآنها تذکرداده ودوری جستن از همچو اعمالی را صفات ارزشمندی یک مسلمان  دانسته است. خداوند متعال بصراحت بنده گان خودرا امر فرموده تا ازکارهای بد بپرهیزند که عاقبت این اعمال عذاب ورنج وبدبختی میباشد .
آفریدگار کائنات به انسانان وخاصتا مسلمانان امر کرده است تا دزدی نکنند، خون کسی را بی موجب نریزانند، به مال وناموس دیگران دست اندازی ننمایند، ازکبر وخودخواهی بپرهیزند، منافقت ورذالت نکنند، از خوردن مال حرام اجتناب ورزند ، دارائی های عامه را غارت نکنند، بدگوئی دیگران رابزبان نیاورند ، دیگران را به نام ها والفاظ زشت یاد نکنند، حقوق دیگرا نرا پامال نسازند، مظلومان را آزارندهند، درمعاملات ترازو را دقیق رعایت کنند،  خلاصه به راه شیطان نروند که عاقبت بد وناروا دارد زیرا اعمال یادشده  به شیطان ربط میگیرند نه درمسلمان. مگر امروز قضیه برعکس شده است . اکنون مسلمانان ما مطیع تمام کارهائی اند که خداوند آنهارا نهی فرموده است چنانچه دروغگوئی، زنا، لواطت ، چپاولگری، خیانت به مال ملت، استفاده جوئی های بی مانند، کشتار، دزدی ، منافقت، غرور و خودخواهی، جنگ وشرارت اندازی نوعی از طرز زندگی پسندیده قبول شده است. به ندرت دیده میشود که کسی این کارهارا نکند. فساد درجامعۀ ما حاکم گردیده وبدون از فسق زندگی بکسی زیب ندارد. زورمند بالای کمزور هر چه بخواهد میکند  وهیچ ترس وبیمی از خداوند ندارد. کشت وقاچاق مواد مخدر،چپاول وغارت اموال دیگران، راهزنی ها وقتل مسلمانان ضعیف وناتوان سرلوحۀ کاری زورمندان شده است. این اعمال نشان میدهد که یا انسانان امروزی بخداوند باور ویقین ندارند واز روزآخرت ومحاکمۀ الهی منکراندبنحویکه یقین ندارند که دوباره زنده میشوند وازایشان پرسیده میشود که چی بود گناه آنانیرا که کشتند، بحق ایشان ظلم رواداشتند، به زن وفرزندان ایشان تجاوز وجفا کردند وازاین قبیل اعمال دیگر ویا دراصل از مسلمانی با خبر نمی باشند وازآن برداشت دیگری دارند. چون هیچکس باورکرده نمیتواند که امروز کسی از مسلمانی آگهی نداشته باشد ولی بگمان دقیق اینکه شاید عدم باورمندی صادقانه نسبت به مجازات الهی ازیکسو وحاکمیت نفس وشیطان این دوقوه قهریه وگمراه کننده انسان از سوی دیگرباعث گردیده باشد که مسلمانی ئی امروزی این راه ورویش را بگزیند. ازآنجائیکه قاضی که نماینده وتطبیق کنندۀ احکام خداوند بالای مسلمانان میباشد، اگر دست به رشوت و استفاده جوئی و حق تلفی بزند نباید انتظاربرد که دیگران مطیع احکام الهی باشند چنانچه بگفتۀ یک دانشمند:

چو قاضی رشوه خور باشد نخواه یابـــــی مسلمانی
وگر سلطان بود جاهل کجا عــدل است وانسانـــــی؟

درزمان حضرت پیغمبر مسلمانان میتوانستند با پرورش خوگ وفروش آنها به یهود ونصاری پول هنگفتی کمائی کنند ( بااستناد نوشته محترم عبدالقدیر علم) مگر آنحضرت (ص) دراصل این کاررا منع فرموده بودند بنابرآن کارهای منع شده روی هیچ دلیلی دراسلام جنبه  اجرا ئی ندارد. یعنی اعمالی را که خداوند نهی فرموده است، روی هر بهانه ئی که باشد، برای هیچ مسلمانی مرعی الاجرا نمی باشد.
چیزهای منع شده درمبحث دوم بیان شده اند. گذشته ازآن دربسیاری سوره های قرآن تکرارا آورده شده اند. چنانچه درابتدای سورۀ المؤمنون طی آیات چند میخوانیم:
درحقیقت مومنانی رستگار ازعذاب الهی اند که دارای صفات حمیدۀ زیر باشند:
نمازرابافروتنی وعاجزی بخوانند نه باتکبر وغرور. از یاوه سرائی وبیهوده گوئی اجتناب ورزندبخاطریکه آزردگی ودشمنی را بوجودمی آورد. زکات بدهند چونکه زکات سهم خداوند بر بنده وی میباشد. شرمگاه های خود را پوشیده داشته باشند (مرادازپوشیدن شرمگاه دو چیز است یکی اینکه عورت خودرا پوشیده نگهدارند ودیگری اینکه پاک دامن باشند. درحقیقت این اشاره است به دوری جستن از زنا ولواط . اما شرمگاه های ایشان اگر از زنان ایشان ویاکنیزان که مال آنها است پوشیده نباشد، گناه نیست ولی غیرازآنها زیاده روی میباشد که خداوند عالم افراط را خوش ندارد) امانت هارا به صاحبان ایشان واپس بدهند ودرعهد وقول که می بندند، وفادار بمانند.بر نمازهای خود مواظب، پابند واستوار باشند. پس همچو کسان وارثان برحق بهشت اند ودر آنجا برای همیشه میباشند. یعنی بهشت از آن کسانی است که پابند اوامر خداوند در فوق باشند.
اینست اخلاق پسندیده و اطاعت خالصانه از خداوند متعال. به بینید که آیات قرآنی ویا کلام پروردگار چقدر واضح وروشن است! ازجانبی مراعات واطاعت از همچو کارها چقدر نیکو وعاری از بدی ها میباشد! آیا چه چیز ناپسندی را دراین گفتارها یافته میتوانید؟ یقینا هیچ جیزی !  ازینجاست که کلام رب غیر از سعادت ورهنمائی پسندیده، چیز دیگری نمیباشد. بناء اسلام تکامل شخصیت واخلاق است اما افسوس و هزار افسوس که درواقعیت عمل کردن به گفتار خداوند مشهود نمیباشد.چنین دانسته میشود که گفتار ما ازالله وکردارما ازشیطان میباشد یعنی ما آنگونه مسلمان هائی هستیم که بخدا گفته ایم که درزبان ازتو اطاعت میکنیم ولی درکارکرد خود راه ورویش شیطان را میگزینیم چونکه عملکردن از طریق شیطان ممد زندگی ما میباشد. پس با همچو مفکوره وبرداشت چگونه ادعا کرده میتوانیم که ما مسلمانیم ، بخاطر حفظ دین خود می جنگیم و بناموس خود سخت متعهد میباشیم. تمام عرفا وعلمای بزرگ وخداشناس واقعی بکرات تاکید ورزیده اند که هر گفتار ونظر وقتی درست وبجا میباشد که درعمل پیاده گردد ورنه فریبی بیش نیست چنانچه سعدی بزرگوار  گفته است:

علم هرچند که بیشتر خوانی              چون عمل درتو نیست نادانی
نه محقق بــود نه دانشمــند                چارپائـی دراو کتابــــی چنـــد

مولینا عبدالرحمن جامی چنین میفرماید:

چو کسب علم کردی درعمل کوش       که علم بی عمل زهریست بی نوش

مرحوم استاد سید ابراهیم واذر میگوید:

عمل باید ، سخن جائی نگیرد
به میدان عمل گفتار خواهـــم

عالم دیگری فرموده است: علمی را که عملی درکارنباشد ، زهریست که ازنیش مارکبری میرسد. با تائید این، دانشمند دیگری گفته است که زهرمارکبری خیر که گازکشنده ایست که بداخل یک جمعیت رها میشود. همین است که امروز ماطور منظم درمسمومیت این گاز کشنده قرارداریم.
بهمینگونه اگر تذکرات دانشمندان را درمورد فهمش بدون عمل  برشماریم  به دفترها نمیگنجد وکاغذ ورنگ وقلم بسنده نمیباشد. اما توجه ودقت روی گفته های قرآن عظیم الشان میباشد.
آیات مربوط به احکام الهی درفوق راباترجمه ذیلا میخوانیم :
سوره 23المؤمنون : ازآیات 1 الی 11 :
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ﴿1) به راستى كه مؤمنان رستگار شدند (1) الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ ﴿2﴾ همانان كه در نمازشان فروتنند (2) وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ ﴿3﴾ و آنان كه از بيهوده رويگردانند (3) وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ ﴿4﴾ و آنان كه زكات مى‏پردازند (4) وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ﴿5﴾ و كسانى كه پاكدامنند (5) إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ ﴿6﴾ مگر در مورد همسرانشان يا كنيزانى كه به دست آورده‏اند كه در اين صورت بر آنان نكوهشى نيست (6) فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ ﴿7﴾ پس هر كه فراتر از اين جويد آنان از حد درگذرندگانند (7) وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ﴿8﴾ و آنان كه امانتها و پيمان خود را رعايت مى‏كنند (8) وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ ﴿9﴾ و آنان كه بر نمازهايشان مواظبت مى‏نمايند (9) أُوْلَئِكَ هُمُ الْوَارِثُونَ ﴿10﴾ آنانند كه خود وارثانند (10) الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿11﴾ همانان كه بهشت را به ارث مى‏برند و در آنجا جاودان مى‏مانند (11)
پس نتیجه فقط همین است که عمل کردن بگفتار قرآن معیار مسلمان بودن و اثبات کننده آن میباشد نه لاف وگزاف گوئی ریائی وشیطان اندیشی.
بهمین ارتباط آقای امین الدین سعیدی نوشته است: قرآن کریم  را نه ببوسید ونه بسوزانید بلکه مطابق حکـم  آن عمل کنید!
 
(ادامه دارد)
 
 تحریر وترجمۀ آیات از انترنیت: پارس قرآن، کتاب الکترونیکی قرآن مجید، متن فارسی قرآن.
توضیحات از:  محمود بی پروا.
تصحیح وتعدیل از: الحاج مولوی عبدالکریم " برهانی".
 
چغچران ، ماه جوزا سال 1390 برابر با جون  2011.