آرشیف

2014-10-28

عصمت الله راغب

فارسی ودری دونام برای یک زبان!!!

این نوشته خطاب به عزیزانی است که از دیری به این طرف درشبکه های اجتماعی، این زبان(فارسی دری) را به نامهای فارسی،دری وتاجکی یعنی یک زبان واحد را،به سه نام متفاوت یاد می کنند وبرای هریک آنها وجود مستقل قایل اند(می گویند فارسی،دری وتاجکی فرق دارند).من این نوشته را استناد با آرا وعقاید، تاریخ نویسان حوزه ی زبان وادبیات فارسی دری که انتقال دهنده میراث زبانی ما، ازاسلاف به اعقاب اند،ازدو وسه مکان متفاوت یعنی ایران که بعضی دوستان (بنابه عدم معلومات پیرامون تاریخ زبان وادبیات)، زبان آنها را فارسی وزبان مردم افغانستان را دری وهمچنان زبان مردم تاجکستان را تاجکی می نامند،مطمح بحث ساختم.درحالیکه نظر به شهادت تاریخ ادبیات، خاستگاه فارسی-دری،درمعتبرترین کتب تاریخ ادبیات، سرزمین خراسان یعنی شهرهای مثل بلخ،هرات وسیستان گفته شده است، که حتی اکثراز تاریخ نویسان واقعی حوزه یی فارسی دری دورازتعصب، چی درافغانستان وچی درایران وچی درتاجکستان همه گی موافق همین قول اند.مورخ نویسان عزیزمان هریک خردمندانه وبا حفظ اصالت وظیفوی درآثار خویش ازمنسوب ساختن زادگاه اصل فارسی دری از سه مکان که منوط به خراسان قدیم وافغانستان امروز نامیده شده است،نام برده اند. اکنون قول ذبیح الله صفا بزرگترین مورخ نویس فارسی دری ازکشورایران را درارتباط به اینکه فارسی دری دونام برای یک زبان اند، می آورم که چنین میگوید:«وهمین زبان ،علاوه بردری،پارسی ویا پارسی دری هم نامیده می شد،وپارسی دراینجا مقابل عربی وتازی یا ترکی است، نه به زبان که منشأ آن،ولایت فارس باشد وقول خاورشناسانی که فقط با اکتفا برتسمیه ظاهری این زبان، آنرا از سرزمین فارس دانسته اند،به کلی باطل وحاکی ازجهل آنان است، وهمچنین است که کردار بعضی که می کوشند تا دری وپارسی را ازیکدیگر متمایز وجدا شمارند وحال آنکه پارسی دری است ودری پارسی.» جا دارد که درادامه گفته های صفا،برای تقویت بخشیدن ادعا وثبوت وحدت زبان فارسی دری که دونام برای یک زبان است،قول مورخ نویس شهیر کشور، عبدالغفور روان فرهادی یکی دیگراز پژوهشگران حوزه ی فارسی را ذیلاً نقل کنم:« این زبان ادبی"فارسی دری" ازجهت تلفظ، صرف ونحو،جمله بندی وواژه گان تا پیمانه زیاد متحد است. البته تفاوتهایی درهرزمینه،به شمول زمینه تلفظ موجود است؛ امانه به آن درجه که یک فارسی را چند فارسی بشماریم.».درادامه دونظریه فوق،سرانجام صریح ترین نظردراین مورد ،سخن استاد نجیب مایل هروی است که نه تنها این سه زبان را یکی می داند،بلکه این سه نام داشتن یک زبان را امری برخاسته ازدسیسه، استعمار می شمارد:«این که امروزه زبان فارسی رایج را درافغانستان دری می نامند ودر ایران فارسی ودرتاجکستان تاجیکی،فکری است که خاستگاه استعماری دارد،واستعمارگران اند که اختلاف خلقها را ازطریق نامها ایجاد می کنند ودرپی نامهای مفاهیم ملی وناسیونالستی،وعصبیتهای دیگر را می پرورانند،وبهرۀ خویش می برند. دربسیاری ازمتون پیشینه فارسی،ازاین زبان به صورتهای دری پارسی،ویاپارسی دری یاد شده،واین نکته می رساند که پیشینیان میان دری وفارسی فرقی قایل نمی شدند،واگر درگذشته هم اندکی فرق وجود داشت همانا تأثیرپذیری کلمات محلی بوده است.» دوستان عزیزهمانطوریکه شواهد موثق را با استخراج از کتب تاریخ ادبیات به نقل از ادیبان وتاریخ نویسان معروف ومشهور حوزه فارسی دری به نثر ذکرکردیم، شواهدزیاد درنظم فارسی دری ازشعرای بزرگ این حوزه، نیزوجود دارد که درزمینه شاعران ایران درشعرخود زبان خودرا «دری» وشاعران که درقلمروسیاسی افغانستان شعرگفته اند، زبان خودرا «فارسی» خوانده اند. اما همین زبان(فارسی) را درافغانستتان برای اولین بار(که خوب می بود؛تاامروز در تمام ساحه کاربردی آن به یک نام یاد می شد)،توسط جناح …درقانون اساسی سال 1343 افغانستان،زبان رسمی کشور«دری» نامیده شد.که این خود ضربه محکم را برما فارسی زبانان افغانستان وارد کرد وبا ذکر«دری» بحیث زبان رسمی، ما بیشترین امتیازات را تا امروز ازدست داده ایم.اما ازینکه زبان فارسی دری را درتاجکستان "تاجکی" یاد می کنند،سخن است نو، که می شود قدامت آنرا ازهفتاد سال به این طرف ارمغان حکومت کمونستی خواند که ازهمان آوان تسلط حکومت کمونستی به این طرف تا امروزهمه داشته های ادبی،زبان وخط این ملت«تاجکی های تاجکستان» را گرفت وچی بلاهای را که به سرآنها نیآورد.
درآخیردوستان که از ازتأثیرگزاری کلام خویش برمخاطبان خود از این زبان فصیح وبلیغ ،ودومین زبان جهان اسلام ،ودارندۀ بیشتراز یک صد ملیون گوینده درسه کشور افغانستان،ایران وتاجکستان ،استفاده می برند وفرزند اعیانی وواقعی این زبان اند وبازهم بدون قضاوت تاریخی وداشتن معلومات پیرامون این زبان وهمچنان درپی منقسیم ساختن یک زبان واحد به سه زبان متفاوت که زاده تلاش استعمارو… است، قد علم می کنند، مسلماً درپای خود تیشه زده اند. کسانی را که هنوز با خواندن این نوشته اقناعشان درپیوند به یگانگی این زبان با سه نام متفاوت حاصل نمی شود. امیدوارم با مطالعه بیشترپیرامون پیامدهای تغیرنام زبان مراجعه فرمایند… برای جلوگری ازاطاله شدن کلام کافیست که بقیه این نوشته را به نظریات شما محول کنم
.
عصمت الله"راغب"