آرشیف

2015-3-19

عصمت الله راغب

صدای ناقوس نتایج 93 قله های فیروزکوه را به لرزه آورد!

خیلی بجا می دانم که درتمهید نوشته خویش صمیمانه ترین تبریکات وتمنیات خویش را برای جوانانی که ازچغِل تحصیلات عالی با نمرات بلند ورشته های درخورلیاقت وشایسته گی خویش موفقانه بدر آمده اند ودراین مقطع به رسم همدلی تهنیت ومبارکباد قلبی خویش را به پیشواز شان ابرازنمایم،  وبرای آن عده جوانان خون گرم که نتوانسته اند بعداز دوازده سال زحمت وتلاش نتیجه مطلوب را حاصل کنند بازهم بطور ناسره درچغِل تحصیلات کشور باقی ماندند، برایشان صبرجمیل تمنا می کنم. وویژتاً خودرا سخت شریک  مأیوسیت ومحزونیت جوانان دیار آستان غور می دانم. دوستان عزیز همانطوریکه همه من وشما مجربان خوب همین مسیر لذت آفرین و اندوه ساز آزمون کانکور بودیم وهستیم، ودراین روزها نیز درجریان هستید که تا اعلان نتایج آزمون سرنوشتساز کانکور ضربان قلب هزاران کاندیدای این پروسه پیش ازدریافت نتایج آزمون شان به تپش بیشتر ازحد معمول گراف گرفته بود ودرکنار دیگرهم میهنان افغانی ما که انتظارشان توأم با یک ابتسام معنوی نقطه پایان گذاشته شد. اما شوربختانه که نتایج آزمون کانکور امسال بجای اینکه برلبان نسل جوان غور خنده تولید کند، به نگرانی های شان افزود وبیشتر از پیش اندوهگین شان ساخت وخانواده های زیادی را بخاطر سلب ذوق فرزندان وجگرگوشه هایشان که نتواستند ازاین پروسه مطابق آرزوهای خویش بدر آیند،  به گلیم اندوه نشاند. بدین منظور اکنون ما اجباراً لب به شکوه می گشاییم تا ازاین مجرا بتوانیم شریان های مجروحبخش معنویت خویش را که سخت صدمه دید ترمیم کنیم وعقده های دردآور حاصیله ازآزمون کانکور را با سخنان اعتراضی خویش که شاید موثر هم نباشد گره گشایی بکنیم. مسلماً نسل جوان ما وآنانیکه از پروسه کانکور پس ازماه ها انتظار، مترصد به یک نتیجه مطلوب بودند، متاسفانه علی الرغم امیال خویش، زخم های ناراحت کننده را ازآدرس تحصیلات عالی نصیب شدند. به قول مشهور دراین نقطه اساس  "هرکه را دردی رسد ناچار گوید وای وای"، عبارت معقول اینکه؛ این باربار شکوه کردن ما درتمام عرصه ها بدون شک میزان هیبت و صلابت شهروندان غور را به نزد حکومت مرکزی پایین می آرد به رای شاعر: ( دل زپرگفتن بی میرد دربدن/گرچه گفتارش بود درعدن). اما به روش زنده گی بازهم ازخصایص وفطرت انسانهاست که ازهر دری که آسیب دیدند به قضاوت خویش همان "در" را محکوم می کنند، ماهم دراین روزها بخاطر فرونشاندن آتش خشم خویش که عمیقاً آسیب دیدیم، بردیتابیس تحصیلات عالی نفرین می فرستیم درحالیکه به نظر نگارنده این سطر، دیتابیس وآنانیکه درعقب دیتابیس نشسته اند، وتاجای که درپروسه کاری خویش هم مختاربه نظر نمی رسند، هیجگاهی درخور سرزنش ها ملامتگریهای ما نخواهند بود، زیرا آزمون کانکور یک چیزی نو نیست که  ما درمورد چگونگی روند برگزاری آن درولایات کشور آگاهی نداشته باشیم؛ بلکه تمام مردم افغانستان به اساس تجارب حاصیله از آنچه که درسالها متمادی زیرنام آزمون کانکور  می گذرد همه گی برآن  میدانند وعلم کافی دارند که مهیا کردن زمینه های برگزاری درولایات از سوی اعضای رهبری ولایات مربوطه تا چی میزان برسرنوشت کاندیدای کانکور همان ولایت موثر است. اما بدبختانه که ما درغور رهبری درست نداریم که به پروسه کانکور به عنوان یک اصل سرنوشت ساز وبسا مهم نگاه کند، هنگام که اساتید محترم مرکز به قصد اخذ امتحان عازم غور می شوند. درمدت کوتاه را که قبل ازبرگزاری امتحان آنجا می مانند به تمام معنا اهلیت ودرایت مسوولین امور غور را طول وترازو می کنند وبرخورد آنان آنچنانیست که می پنداری سر نوشت همه ملت غور درسرانگشتان این اعزامیان فرعونی رقم خورده است وچنان براشرافیت وشان وشوکت خود می نازند وافتخار می کنند که حتا بر برگزاری امتحان برکرامت انسانی ما نیز توهین وتحقیر می کنند وشرایط وفضای امتحان را متفاوت از ولایات دیگر آنچنان سخت می سازند که فکر می کنید به تعداد سی تن عزاریلی ها برای جان کندن دونیم هزار کاندیدای کانکور به غور آمده اند، ما همه چیز را درهمانجا ازدست می دهیم، وآنچه که مایه اصلی پس مانی  وخدشه دار ساختن سرنوشت مان میشوند تمهیدوار می توان از موارد ذیل نامبرد:

1 –  نبود رهبری درست وحکام دلسوز ومدبر درغور برای اقناع عزرایل های اعزامی درجهت رعایت شاخصه های اصل رفتارگرایی، درحق 2 –  ملت مظلوم که ازهمه چیز نسبت به دیگران به عقب اند.
3 –  عدم برخورد نادرست وغیراخلاقی با شاگردان کاندید ازسوی همین عزرایلی ها.
4 –  بی صلاحیت ساختن آنانیکه بطورهمکارازولایت غور درصحنه امتحان داخل می شوند وفقط نقش سمبولیک دارند.
5 –  ندادن وقت کافی برای آنانیکه دریک ساعت، سرنوشت معنوی وحیاتی شان تعین میگردد.
6-  نگاه های مغرضانه وخصمانه به شهروندان این ولایت، همانطوریکه سالی ازسالها ناخود آگاه افتخار اول نمره گی ودوم نمره گی درسطح کشور به غوریان داده شده بود، قضیه را چنان دشمنانه دنبال میکردند که حتی همان اول ودوم که ساکنین غور بودند به سطح مطبوعات خواسته شدند تا مثل اشرف غنی که در اوایل می گفت از کابینه امتحان می گیرم، مطبوعات هم پای آنها را به امتحان کشانده بود که این عمل کاملاٌ خلاف منطق بود درفرجام این عمل سخت نشانگر، بی اهلیتی وبیسوادی ساکنان غوری ازسوی حکومت تلقی می شد وده ها موارد دیگری که درهمان روز به عنوان یک آسیب بزرگ تاریخی متوجه سرنوشت آن عزیزانیکه که حتی درآنروز درنزد بزرگان ونماینده گان تحصیلات عالی ارزش انسانی هم ندارند می توان نامبرد….

بنده بحیث یک شهروند  وکسیکه سخت خودرا با اندوه شما عزیزانیکه درسرنوشت حیاتی ومعنوی تان بازی شد؛شریک می دانم.  ولی خواهش من درخصوص اعتراضات آنعده قلم بدستان غور وفعالان جامعه مدنی دراین است که ما همیشه باید فرصت شناس باشیم و"علاج واقعه را قبل از وقوع" بسنجیم، دیگر سخت گفتن ونفرین فرستادن به داده های تحصیلات عالی سود بخش نخواهد بود؛ ما همیشه باید باورمند به همان مقوله ی باشیم که گفته اند "هرآنچه به دیگ باشد به کولیز می برآید"، تحصیلات عالی درشرایط کنونی که آگاه دهنده ی شما از نتیجه امانت شده تان بحساب می آید، درواقع همان دیگ است که به کولیز صاحبان دیتابیس که حق تغییر وتبدیل به سرنوشت یک انسان را هم ندارند به بیرون متبارز می گردد، دیتابیس فقط چیزی را بدست اعلان می سپرد که همان نماینده گان سختگیر وبازی گران سرنوشت شما، درآستان خودی تان بازی کرده اند وتا میعاد معین به نزد کارمندان تحصیلات امانت است.
بیایید برای شناسایی عناصرمسوول که درمراحل خیلی اساس وسرنوشت ساز غفلت وسهل انگاری کردند وشرایط برگزاری این آزمون را برای نسل آزاده غور جهنم ساختند، دست بدست هم بدهیم واعتراضات خود را کم کنم وعمل خود را بیش، بجای نفاق که عامل همه بدبختی هاست، وحدت که واژه مرغوب قرآن است به آن متمسک شویم. بیایید آنانیکه غده اختلاف در بین ما هستند ومارا ازامتیازات مادی ومعنوی مان محروم می سازند، آن پدیده ها را توام باعاملین آن بازشناخته، پایه های آنها را از ریشه بخشکانیم؛ تاباشد سرنوشت زنده گی وملت خویش را بااتفاق وهمدلی خویش رقم زنیم………..

عصمت الله راغب 27/12/1393