آرشیف

2014-12-6

الحاج عبدالشکور دهزاد

سفری باید

زین بادیه ی ویران ، روزی سفری باید
خود زاد سفــر لازم ، بر رهــگذری باید

دو روزه درین دنــیا ، تا نیک بیــاسایی
پایــی به دوش لازم ، کوبیــده دری باید

بیزحمت و بیمحنت ، راحت نشود حاصل
پر آبله دستــــانی ، خونین جــگری باید

رنجی به تعـب بردن ، جانی به فنـا دادن
خونابهء دل خوردن ، صد ها هنری باید

تا نیک بـــه بار آید ، این نخــــل امید تو
آبی و هـــــوا لازم ، شمس و قـمری باید

غافل اگر از حق شد ،راهی نرود موزون
عــاقل نکنــد اینــرا ، بی پا و سری بـاید

خواهی که به دست آری فردوس مصفی را
قلبی به صــفا لازم ، چشمان تـــری بایــــد

(دهــزاد) نیاسودی ، یکــدم ز غــــم دنیا
در زنـده گی عقـبا ، هـم یک نـظری باید