آرشیف

2014-12-30

انجینر محمد نظر حزین یار

روشهای مرسوم ومعمول داد خواهی در زمان ما
 
 

پيوست به گذشته…..

 

1. تظاهرات خیابانی و یا گردهمآیی­های معترضانه

یکی از مهمترین حقوق و آزادی­های شهروندان آزادی گردهمایی و تجمعات است. طوریکه شهروندان حق دارند در گروه بندی­های گوناگونی با سرشت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظایر آن شرکت کنند. جلوگیری از تحقق این آزادی مباینت آشکاری با مفهوم آزادی دارد، مگر آنکه تجمع و گروه­بندی به نظم عمومی مستقر گزندی برساند. در واقع سختگیری­ها و ممارست و دقت در تنظیم مقررات مربوط از سوی مقامات تصمیم گیرنده  نمایانگر حساسیت موضوع در مرزبندی آزادی­های فردی با قدرت دولت است. در یک تعریف ساده تظاهرات عبارت است از راهپیمایی­های جمعی و ظاهرساختن اهداف و مقاصدی که راه­پیمایان از حکومت، پارلمان، قوه قضائیه و گروه یا کشور دیگری دارند که معمولاً از طریق شعارهای مکتوب یا غیرمکتوب، ظاهر ساخته میشود. این نکته را باید درنظر داشت که اهداف و مطالبات نهایی تظاهرات کنندگان و معترضین در قالب­های صدور اعلامیه وقطعنامه تجلی می­یابند.  
 
 نمونه از تظاهرات
نمونه از تظاهرات

انواع گردهمآیی­ها

دونوع گردهمایی را باید از یکدیگر متمایز کرد:
گردهمآیی­های مؤقتی مانند تجمعات، تظاهرات، سخنرانی­ها و نظایر آنها.
گروه بندی­های دایمی مانند احزاب، سندیکاها، باشگاه­ها و انجمن­ها.
تجمعات مؤقتی ممکن خصوصی باشند مانند مهمانی­ها، جمع شدن همکاران اداری، اعضای یک اتحادیه یا یک انجمن خیریه و یا اینکه جنبه اجتماعی داشته باشند و احتمالآ به منظور اقدامات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی سازمان داده میشوند. از مصادیق عمده تجمعات مؤقتی، تظاهرات خیابانی است. قوانین کشورهای دمکراتیک اساسآ اینگونه تظاهرات را آزاد اعلام کرده اند. قانون اساسی افغانستان نیز از تظاهرات مسالمت­آمیز حمایت نموده و در ماده سی و شش اذعان میدارد که: اتباع افغانستان حق دارند برای تأمین مقاصد جایز و صلح­آمیز بدون حمل سلاح و طبق قانون اجتماع و تظاهرات نمایند.
تشکیل احزاب سیاسی، اتحادیه­ها و انجمن­ها از یک طرف نشان دهندهء موجودیت ظرفیت لازم جهت تحمل و پذیرش افکار و عقاید متکثر و رشد دموکراسی است و از طرف دیگر تنظیم کنندهء آمال و خواست­های شهروندان در قالب­های گوناگونی اند که تسهیل کنندهء بستر مناسب برای تحقق این آمال محسوب میگردد. تأسیس احزاب سیاسی، اتحادیه­ها و انجمن­ها احتوا کنندهء بخشی از حقوق اساسی شهروندان بوده و از حمایت قانونی در نظام­های مردم سالار برخوردارند. قانون اساسی افغانستان در ماده سی و پنجم صراحت دارد که: اتباع افغانستان حق دارند به منظور تأمین مقاصد مادی و یا معنوی، مطابق به احکام قانون، جمعیت ها تأسیس نمایند. در فقرۀ دوم همین ماده آمده است که: اتباع افغانستان حق دارند، مطابق به احکام قانون، احزاب سیاسی تشکیل دهند، مشروط بر اینکه:
  • مرامنامه و اساسنامهء حزب، مناقض احکام دین مقدس اسلام و نصوص و ارزشهای مندرج این قانون اساسی نباشد.
  • تشکیلات و منابع مالی حزب علنی باشد.
  • اهداف و تشکیلات نظامی و شبه نظامی نداشته باشد.
  • وابسته به حزب سیاسی و یا دیگر منابع خارجی نباشد.
تأسیس و فعالیت حزب بر مبنای قومیت، سمت، زبان و مذهب فقهی جواز ندارد. در حاليكه امروز در افغانستان تمام احزاب سياسي شكل قومي ، سمتي ، زباني و مذهبي را به خود گرفته و از اين رو است كه در سهم گيري به سرنوشت كشور رول احزاب نهايت ضعيف و حتي غير مرئي مي باشد
جمعیت وحزبی که مطابق به احکام قانون تشکیل میشود، بدون موجبات قانونی و حکم محکمهء با­صلاحیت منحل نمی شود.
روشهای مرسوم ومعمول داد خواهی درزمان ما
 

2تحصن

این واژه در لغت به‌ معنای پناه گرفتن در قلعه و در حصارشدن است. تحصن در ابتدا به مفهوم بست ­نشینی بود، به این معنی که محکومان، متهمان، مظنونان و اقلیتهای سیاسی که به علت فشارهای حکومتی فرصت بیان افکار خود را نمی­یافتند می­توانستند برای امان یافتن از آسیب انتقام یا خطر تعقیب و مجازات و یا قصاص، شتابزده به حرم خاص و واجب­الاحترام و مصون از تعرض پناه می­بردند. تا در فرصتی محدود که از این راه نصیب شان می­شد، برای اثبات بیگناهی خود، رفع شبهه یا طلب بخشایش از اولیای حق و یا بازخرید احتمالی کیفر خود، با حریفانشان و یا با مقامات شرعی و حکومتی به مذاکره بپردازند. تحصن به مرور زمان مفهوم متمایزی پیدا كرد و بیشتر در قالب اعتراض سیاسی ظاهر شد زیرا با نفوذ اندیشه­های تجددطلبی و رشد آگاهی­های سیاسی و اجتماعی مكان‌های امن و خاص، محل اعتراض‌های سیاسی علیه دولت شد. امروزه تحصن معادل است با نوعی اقامت یا توقف دسته­ جمعی در یک مکان مهم به نشانهء اعتراض سیاسی و به منظور مطالبه­ ای حقی که برآورده نشده است. صدور بیانیه­های با لحن متفاوت در جریان تحصن، انعکاس دهندهء خواستهای متحصنین و نمایانگر موضع­گیری آنان در قبال روندی است که ناعادلانه پنداشته می­شوند. بنأ به نوشته­هاي تاريخي تحصن مردم روم در اعتراض به وضعيت بد زندگيشان در 494 قبل از ميلاد و يا سرپيچي زنان ايروكويز از نزديكي با مردان جنگاور خود براي جلوگيري از تولد فرزندان سرباز و ادامه جنگ­ها، همه نشان از قدمت تاريخي اين شكل از مبارزه دارد. تحصن علمای دینی در مسجد پل خشتی در سال 1349 در برابر هجوم افکار کمونیستی و تحصن وکلای هزاره در پارلمان در سال 1389 بمنظور رفع غائله کوچیها، نمونه­های بارز تحصن در کشور ما می­باشد.
 اعتصاب

3اعتصاب

اعتصاب از نظر لغوی معانی متعددی دارند همچون: صبر گزیدن و خوشنود شدن بچیزی، ران شتر را بستن برای دوشیدن، کلاه یا عمامه بر سر نهادن و تاج بر سر نهادن پادشاه. اعتصاب در اصطلاح عبارت است از دست از کار کشیدن به شکل فردی یا گروهی بخاطر رسیدن به هدف اعلام شده یا مخالفت با عمل یا تصمیمی. صدور اعلامیه ها و قطعنامه­های که انعکاس دهندهء اولویت­های اعتصاب کنندگان اند، گامی مؤثر و منظم در راستای تحقق این خواستها است و نیز چوکاتی است که مانع انحراف اعتصاب به سمت دیگر خواهد شد.  
اشکال گوناگون اعتصاب
اعتصاب ممکن است در اشکال گوناگون تبارز نماید. در اینجا هر یک از جلوه­های متعدد آن را با ارائه توضیح اختصاری به معرفی می­گیریم:
اعتصاب غذا: یعنی امساک از خوردن و آشامیدن بمنظور تهدید و ارعاب متصدیان امور برای رسیدن به امری.
اعتصاب کاری: اعتصابی که در یک رشته یا عده­ای از مشاغل بمنظور اصلاح شرایط کار یا مقاومت در مقابل تقاضاهای غیرعادلانهء کارفرمایان صورت میگیرد.
اعتصاب غیرمنظم: اعتصابی که از طرف سندیکاهای داخلی اعلام گردد ولی اداره کردن آن از طرف سندیکاهای اعلام کننده با مشکل مواجه گردد.
اعتصاب ملی: اعتصابی که توسط اتحادیه­ها و سندیکاهای داخلی اعلام و ایجاد گردد و عوامل خارجی آنرا تحریک و تقویت ننموده باشد.
اعتصاب عمومی: اعتصابی که در تمام رشته­ها و از طرف همهء طبقات بمنظور تغییرات اساسی در اصول سرمایه­داری صورت گیرد. و اگر در یک رشته یا چند رشته بطور عموم اعتصاب اعلام گردد نیز اعتصاب عمومی بشمار می­آید.
اعتصاب سیاسی: اعتصابی است که بر اثر اختلاف با روش سیاسی حکومت و کشمکشها و منازعات سیاسی صورت می­گیرد.
 
 تحریم

4تحریم

گرچه تحریم و یا بایکوت با برجستگی چهرهء اقتصادی نسبت به سایر چهره های آن همراه است، ولی نمیتوان تردید داشت که تحریم نه تنها با اهداف اقتصادی بلکه با اهداف سیاسی-اجتماعی نیز صورت می­پذیرد. تعاریف موجود نیز نمایانگر و مؤید این نکته است که غلبه چهرهء اقتصادی بایکوت و یا تحریم نمیتواند به انحصار آن در چوکات اقتصاد بینجامد. آنچه در پی­میاید نمونه­های از تعاریف بایکوت و یا تحریم اند.
1-      تحریم شکلی از امتناع داوطلبانهء معامله با افراد، سازمانها و یا کشوری است به نشانهء اعتراض و معمولآ به دلائل سیاسی.
2-      تحریم عبارتست از امتناع از خرید اجناس و اشیاء از یک کشور خاص.
3-      تحریم عبارتست از قطع مناسبات تجاری با سازمان معین که بیانگر اعتراض نسبت به پالیسی های آن سازمان می­باشد.
4-      تحریم عبارتست از تلاشهای هماهنگ در راستای منع خرید اشیاء و اجناس از افراد و سازمانهای مشخص جهت ایجاد فشار لازم به منظور اصلاح پالیسیها و جلب رضایت مردم.
5-      تحریم نمایشی از اعتراض غیرخشونت­آمیز در برابر پالیسیها، تصمیم­گیریها و قوانین ناعادلانه از طریق عدم اشتراک در فرایندهای مذکور.
انواع تحریم
به طور کلی تحریم را از سه جنبه طبقه‌بندی میکنند:
1-      تقسیم‌بندی از لحاظ اندازه و یا حدود تحریم
2-      تقسیم‌بندی از لحاظ تعداد کشورهای فرستنده
3-      تقسیم‌بندی از لحاظ اقتصادی یا غیراقتصادی
انواع تحریم از لحاظ اندازه و یا حدود تحریم
از لحاظ اندازه یا حدود تحریم، آن را به سه نوع تقسیم‌بندی می­کنند:
تحریم محدود: تحریم­های مالی، صادراتی، فرهنگی و مسافرتی جزئی، در این طبقه جای دارد. مانند کاهش و یا لغو مساعدت‌های مالی و اعمال محدودیت‌هایی بر فروش سلاح و برخی فناوری‌های مهم.
تحریم میانه: تحریم‌های مالی و تجاری کلی‌تر و گسترده‌تر از حالت قبل را، میانه می‌نامند.
تحریم جامع: تحریم‌های گسترده مالی و تجاری (مثلاً محاصره علیه عراق و صربستان)، بایکوت جامع است. اگر چه، گاهی ترکیبی از تحریم‌های میانه (مثل محدودیت‌های صادراتی آمریکا علیه شوروری سابق و اروپای شرقی در طول جنگ سرد) یک تحریم جامع است.
انواع تحریم از لحاظ تعداد کشورهای فرستنده
از لحاظ تعداد کشورهای فرستنده، تحریم را به دو نوع تقسیم‌بندی می­کنند:
تحریم یک‌جانبه: تحریمی است که فقط از طرف یک کشور علیه کشور هدف وضع می‌گردد. از دیدگاه تاریخی، این نوع تحریم دارای پیشینه‌ای ضعیف در دستیابی به اهداف امنیت ملی و دیگر خواست‌های سیاست خارجی می‌باشد.
تحریم چندجانبه: تحریمی که در اعمال آن بیش‌تر از یک کشور سهیم است. در مقایسه با تحریم یک‌جانبه، تحریم چندجانبه، بار مالی و تجاری شدیدی را به کشور هدف برای تغییر سیاست مورد اعتراض وارد می‌سازد. چرا که کشور هدف امکان یافتن جانشین برای کم‌کردن زیان اقتصادی را ندارد. همچنین بخش بزرگی از تولید ناخالص ملی این کشور به واسطهء نیاز به مراودات تجاری و سرمایه‌گذاری بین‌المللی تحت تأثیر تحریم واقع خواهد شد.
انواع تحریم از لحاظ اقتصادی یا غیراقتصادی
تحریم اقتصادی: هر قیدی که به وسیلۀ کشور فرستنده بر تجارت و سرمایه­گذاری بین­المللی کشور هدف، در راستای وادار ساختن تغییر سیاستی وضع شود، تحریم اقتصادی نام دارد.
تحریم غیراقتصادی: این نوع تحریم بر مبنای بی‌توجهی به اعتبار و حق کشور هدف در صحنهء بین‌المللی می‌باشد.
فوائد تحریم
تحریم به عنوان روش مؤثر در ثمردهی جنبش­های مدنی، در­بردارندهء مزایای ذیل اند:
  • ایجاد فشار لازم بر افراد و سازمانهای که پالیسی و تصامیم شان به نفع مردم نیست
  • جلب افکار عمومی و توجه مردم نسبت به اعتراض
  • غیر خشونت آمیز بودن آن
  • ادامه دارد………