آرشیف

2021-5-20

انجینر محمد نظر حزین یار

درنگی در باره کار

 

کاراز سه حرف تشکیل شده که درفرهنگ ها و اصطلاحات مختلف معنای مشابه را ارائه میدارد، بطور مثال: درقاموس عربی کار راپیشه، صنعت، و دربعضی موارد هنر تعریف نموده است، دوکتور محمد معین در فرهنگ فارسی خویش کاررا کشت کننده  بذرکننده معرفی کرده ودرقاموس پشتو هم کاررا عمل وکسب گفته است، درقاموس فارسی به انکلیس پیشرو آریان کاررا به رنجبری  عمل، شغل، حرفه، پیشه و اشتغال تعریف نموده و درقاموس روسی کارعبارت است از: فعالیت جسمی، فکری وفشار های روانی نوشته شده است.

قرآن بزرگترین کتاب آسمانی انسان را به کارتشویق نموده، چنانچه در سوره ی الرحمن فرموده: ( لیس لاانسان الا ماسعی) به همین منوال؛  در قرآن کریم حدود 400 آیه در تشویق به کارو تلاش و بیان وارزش و اهمیت و آثار و برکات (کار و تلاش) وارد شده است.

در آموزه های قرآنی و روایات دینی، کار درردیف عبادت آمده است. تا آنجا که فضیلت کسی که برای روزی خود تلاش می کند  برتروبالاتر از عابد بی کارشناخته شده است و در مقابل، تنبلی و بی کاری مظهر نقص، پوچی و ابتذال معرفی شده است.

کار یکی از عوامل مهم ایجاد و حفظ سلامت جسمانی انسان است و در نتیجه به صورت غیر مستقیم، ضامن پیش گیری از بسیاری از بیماری های روحی و اخلاقی خواهد بود. بنابراین، برای آنان که خواهان بدنی سالم هستند، کار و تحرک و فعالیت، در حکم نسخه ای شفابخش خواهد بود.

پیامبر اکرم (ص) فرمود:

«إنّ الله فی عون المؤمن مادام المؤمن فی عون أخیه المؤمن؛ تا زمانی که مؤمن در یاری برادر مؤمن خود باشد، خدا هم در کمک و یاری او خواهد بود». یعنی مساعد ساختن شرایط کاربرای برادرمسلمان بدون تحمیل و منت گذاری سبب می شود که خداوند به شخص تسهیل کننده همیشه معونت داشته باشد.

همچنین از پیامبر بزرگ اسلام (ص) سؤال شد: محبوب ‌ترین مردم پیش خدا چه کسی است؟ پیامبر فرمود: «کسی که بیشترین سود و خدمت را به مردم ارائه دهد.»

یکی از مهم‌ترین ارکان هرکار، هدف آن است؛ هر کاری با شناخت هدف شروع شود سریع‌تر و بهتر به نتیجه می‌رسد. پیامبربزرگ اسلام (ص) فرمود: «یا أیّها النّاس إنّما الأعمال بالنیّات؛ ارزش و اهمیت کارها به نیت و هدف بستگی دارد».

از نظر اسلام تمام کارهای انسان می‌تواند با داشتن هدف صحیح عبادت به حساب آید، تا هم مورد توجه پروردگارقرارگیرد و هم انسان با انجام دادن آنها به هدف نهایی خود نزدیک‌ تر گردد.

اگر انسان در همین کارهای تجاری، اداری، اقتصادی ومبادلات هم توجه به هدف و شرائط آن داشته باشد، می‌تواند همه آنها را به عنوان اطاعت الهی انجام دهد و خود را به هدف برساند.

از حضرت علی(ک) روایت است: من یعمل یزدد قوّة، من یقصّر فیالعمل یزدد فترة. هر کس کار کند، نیرویش افزون تر می شود و هر که در کارکردن کوتاهی نماید، سستی او افزایش می یابد. گفتنی است با داشتن جسم سالم، زمینه برای روح وعقلی سالم نیز آماده می شود، همان گونه که در مقابل، جسم بیمار و ناسالم، می تواند بستری برای بسیاری از ناهنجاری های اخلاقی و روانی باشد. چنانچه مثل معروف است: « عقل سلیم دربدن سالم است»

نظر کارل مارکس نویسنده کاپیتال درمورد کار: مناسبات اجتماعی تولید (مثلاً میان کارگران یا بین کارگران و سرمایه‌ داران)

این امکان که فرد بتواند از مالکیت نیروی کار خود – توانایی‌اش برای ایجاد تغییر در جهان – دست بکشد، مساوی است با بیگانه‌شدن او با ذات خود و این خسرانی روحی است.

آدام اسمیت تئوریسین بزرگ اقتصاد سرمایه داری می گوید: هنگامی که در مفهومی متفاوت کار را به عنوان فعالیتی نیازمند آن می‌داند که کارگر”آسودگی، استقلال و خشنودی” خود را رها کند، طبق نظر اسمیت دستمزدها، پاداشی هستند که کارگر در ازای فدا نمودن آسایش خود دریافت می‌نماید.

مارکس و انگلس کار را به عنوان مسئله مرکزی موجودیت انسان درک نمودند. این موضوع توسط انگلس در مقاله ناتمامش با عنوان”نقش کار در تحول از میمون به انسان” توسعه پیدا کرد. او در آن‌جا ادعا می‌کند که کار”شرط اساسی اولیه برای همه موجودات انسانی است و اهمیت این موضوع به حدی است که باید بگوییم که در یک معنا، کار انسان را خلق نمود.

” این تفکر انگلس در باره تکامل بشر متمرکز بر این عقیده است که راه رفتن روی دو پا، استفاده از دست‌ها را آزاد نمود و امکان توسعه آن را برای وظایف پیچیده ایجاد نمود. تخصص دست‌ها به نوبه خود منجر به کار، سلطه بر طبیعت و تمایز نوع بشر گردید. کار جمعیت را تحت شرایطی و در”محلی که چیزی برای گفتن به یکدیگر داشتند” گرد هم آورد.

«با عملکرد ترکیبی دست‌ها، اندام‌های گفتاری و مغز نه تنها در هر فرد بلکه در جامعه، انسان قادر شد عملیات پیچیده و پیچیده تری را انجام دهد و توانست اهداف بلند و بلندتری را برای خود تنظیم نموده و به آن دست یابد. کارازهر نسل به نسل‌های بعد متفاوت  کامل ‌ترومتنوع‌تر شد. کشاورزی به شکارودامپروری اضافه گردید، سپس ریسندگی، بافندگی، فلزکاری، سفالگری و ناوبری …تجارت، صنعت، هنر وعلم از راه رسیدند. »

با این تعارف واصطلاحات به نتیجه میرسیم که کار جوهرشخصیت هرانسان است، بعضی از انسان هاکاررا وسیله برای تأمین معیشت دانسته، برای بدست آوردن محصول بیشترکاربیشتروسخت تررا انجام میدهند، اما این محصول را بعضی از افرادبخود اختصاص میدهند ودربسا حالات تبصره می شود که اگرما(من)  نبودم فلان شخص به این جایگاه نمی رسیدویا موجودیت ما(من) سبب شد تا فلان شخص به وظیفه موجوده منسوب گردد.

بلی؛ ممکن است نقش وساطت طوریکه در سرزمین من و شماهمین اکنون به فرهنگ نامیمون و گسترده ی تبدیل شده تا جای زیاد رول داشته باشد، بعضی ها بنابه شناخت، روابط، خویشاوندی، تحکم لسان، قومیت و رفاقت های مشخص استخدام شوند، اما باید بیشترین توجه به بازده یا دست آورد های کاری صورت گیرد. یعنی چی کسی؟ درکجا؟ وچه حاصلی از کارخویش بجا گذاشته است؟ باشد.

همان طوریکه درآموزه های اسلامی خوانده شد، کار جوهر شخصیت انسان است، آنانیکه به اساس روابط کدام شغلی را احراز می کنند، نتیجه ودست آورد شان همان دیدگاهسیت که منتظر آخرماه اند تا دست مزد خویش را بگیرند، نه انجام کار تا تأثیرگذاری کار درجامعه که درآن کارصورت میگیرد.

بدین منوال اگر بصورت دقیق بررسی گردد؛ درهرسیستم کاری کارمنوط است به تغییر درحالت جاری یا وضیعتی همین اکنون درآن قرارداریم، هرگاه با کار دلسوزانه عمل نمائیم مبرهن است که عمل ما تأثیر مثبتی درجامعه داشته و تغییراتی درزندگی فردی و اجتماعی جامعه رونماگردیده است، درغیرآن همان سئواستفاده ی است که از زمان صورت گرفته و ما به زیان که هنوز نمیدانیم مواجه هستیم، سوره ی تین ووالعصرهم به همین موضوع و سیعأ صدق می کند.

پس هرانسان به کار درخورحالش نیازدارد ودرعین حال باید بداند کاری که انجام میدهد باید مؤثروتحول کننده بوده و هیچگاه نه خود منت پذیر باشد و نه هم منت دیگران را برخود جایز بشمارد.

 

 

بخش فرهنگی وارتباطات دفتر مرکزی