آرشیف

2015-3-16

انجینر محمد نظر حزین یار

در ســـــــراغ تـــاریــــخ

دیدن مناظر طبعی وآبده های تاریخی دست ساخت انسان، همیشه دودید گاه را بخود معطوف داشته، که یکی صنعت خداوندیست  جهان را زیبا آفرید، انسان را مأمور ساخت از این جهان استفاده مقدور نموده، از زیبایی هایش لذت ببرد، به همین منوال برای انسان استعدادوخلاقیت داد تا در زیبایی طبیعت فزونی بخشد، مشاطه اش نماید و جلوه ی دیگری به آن بیفزاید، که این مأمول تعلق میگیرد به ارباب قدرت تا از استعداد های خدادادی هنرمندان استفاده نموده و هنر شانراماندگار سازند، بوضاحت مشاهده میگردد که چقدر انسانهای با هنر در جهان بوده وچه چیز های آفریدند که با دیدنش انسان مبهوت و مجذوب دست آن آنها می شود.
اسفا که در مقابل زشت ترین انسانهای دیگری قرار میگیرد که آن هنر و دست آورد را بنام های مختلف مورد عمل انسان ناپسندانه قرارداده، دست به تخریبش میزند، چکش ستم را بر بنیه بنای میکوبد، که یک فرهنگ جهاندارراتمثیل می نماید، خیلی درد آوراست، رسوم دیگران را به ناسزا گرفت و معدومش کرد، هر انسان حق دارد زندگی کند، به آبادی وطنش، سرزمینش  محیط ماحولش دست یازد، خداوند تغیر نمی دهد قومی را مگر خود شان بخواهند، مردم چیز های را زیبا آفریدند و دیگران حوصله ی دیدن آن زیبایی ها را نداشته خرابش کردند.
سفر کوتاهی بود در هندوستان شهر صدوچند ملیونی دهلی، خواستم رد پای تاریخ غوریها، مشترکات فرهنگی و تاریخی سرزمینهای منطقه وروابط تاریخی مردمان را ازدید خود مورد مطالعه قرار دهم، لیک همه آنچه را بر شمردم از حددانش، بینش و اندیشه شخص خودم بالا بود، نمی شد آنچه را که در خاطرم داشتم تحلیل و بررسی نمایم، در این چند سطر درهم و برهم  شکسته و گریخته چند نکته ی کوتاهی را میخواهم در حول وحوش قطب منار به مطالعه دوستان و فرهنگیان قرار دهم.   
درقسمت قطب منار و کمپلس آن محققین گرامی نوشته های بسیاری دارند، نمیخواهم به تحقیق شان چیزی علاوه کنم و یا کنکاشی جدید درمورد داشته باشم، اما چیزیکه برایم جالب و قابل یاد آوری است، اعمار مسجدقوت الاسلام است، چرا مسجد؟ چگونه اعمارشده است؟ چطور به اعمار این مسجد اقدام گردیده است؟
بقول بعضی از کهنسالان هندی مسلمانان تحت عناوین مختلف وارد هند شده و با غنایم عودت و تخریبات سرسام آوری از خود بجا گذاشتند، حتی در محل که امروزکمپلس قطب قراردارد، معبد بزرگ اهل هنود بوده که از آن طریق به عبادت می پرداختند و شعایر دینی شانرا ادامیکردند.
در قدم اول اعراب به بهانه تجارت به هند راه پیداکرده اصلأ توجهی به اسلام نداشته و منافع مادی شانرا در نظر داشتند، بدین منوال شاهانی دیگری از خراسان زمین وارد هند شده جزویرانی واعمال خلاف کرامت انسانی چیزی از خود بودیعه نگذاشتند.
روی بحث ما فقط مسجد قوت الاسلام است، وقتیکه سلطان محمد غوری ( سلطان شهاب الدین محمد سام غوری) هند را فتح نمود، دراولین روز های تحکیم قدرتش درهند غلام زرخریدش را که سمت حکمدار غزنی را داشت  به هند خواست و اورا بسمت حاکم هند برگزید، دراین وقت مردم، بزرگان و سران هندی بامراجعه به سلطان شهاب الدین غوری حکمروایی قطب الدین ایبک سلطان جدید التقرر را به انتقاد گرفته و برمردم هند اهانت تلقی نمودند، اما سلطان محمد غوری با رفتار بسیار ملایم و اما سیاست مدارانه به نمایندگان مردم هند گفت :
درست است که من قطب الدین رااز کسی بمثابه غلام خریده ام، لیک در شأن ما غلام و کنیز، برده و مستعمره مفهومی ندارد، ما همه انسانها را بمثابه بندگان خدامی شناسیم و به ایشان مطابق درایت و کاردانی شان سمتی را انتخاب می کنیم، قطب الدین بمثابه پسرم است و درتربیت آن پدرانه عمل نموده و کنون هم مطمئن هستم که رد پای ما راچون فرزندان با تربیت ادامه خواهد داد.
درباره قطب الدین ایبک منهاج السراج جوزجانی در طبقات ناصری نوشت :
«سلطان قطب الدین راباول بارکه از ترکستان بیاوردند بشهرنیشاپور افتاد، قاضی القضات فخرالدین بن عبدالعزیزکوفی که از اولاد امام عظم ابو حنیفه کوفی بود رضی الله عنه وحاکم ممالک نیشاپورومضافات آن اورا بخریدودر خدمت و موافقت فرزندان اوکلام الله بخواندوسواری و تیر اندازی تعلیم گرفت، چنانچه در مدت نزدیک بصفات رجولیت (موصوف) ومذکور شد وچون به آوان شباب رسید، اورا تجار بحضرت غزنین آوردند، سلطان غازی محمدسام اوراازآن تجار بخرید، اگرچه بهمه اوصاف حمیده و آثار گزیده موصوف بود، اما بظاهر جمالی نداشت و انگشت خضراو شکستی داشت، بدان سبب اورا ایبک (شل)گفتندی.» بهمین ترتیب راورتی و سایر مؤرخان ازین جمله نتیجه گرفته اند که ایبک درترکی ( شل) را گویند.بهر صورت این شخص بدربار سلطان غازی بوسعت نظر و غریب نوازی از ارج و مقام بلندی برخوردار بود، چنانچه سلطنتش در دهلی از آوان فتح دهلی مدت بیست سال را با چتروخطبه و سکه (مدت) چهار سال و کسری بود. "(به طبقه 20) طبقات ناصری مراجعه گردد."
اما برای اینکه از ویرانی های قبلی محل کنونی مسجد قوت الاسلام جلوگیری گردد، سلطان محمد غوری دستور داد تا در این محل مسجدی اعمار گرددکه بتواند سبب دلگرمی مردم هند به اسلام وازنمایی خرابی ها نیز کاسته شود، این مسجد تحت نظر قطب الدین ایبک اساسگذاری با دست معماران خراسانی و ترکی از سال (  1199) آغاز و بسال (    1503  ) توسط سکندر لودی که از سلسله سلاطین خراسان بود ترمیم گردید.

 

مسجد تحت نظر قطب الدین ایبک

 سلطان قطب الدین مسجد قوت الاسلام را بنا نهادو موفقیت اسلام را در سر زمین هند جشن گرفته قطب منار را برسم یاد گار اعمار نمود، «JA Poye» یک با ستان شناس می گوید: این بنای تاریخی از حد بزرگ باعث ترساندن، مفسدان، کافران وآنانی بود که بر اسلام هنوز بدیده خوب نمی دیدند.
یکی ازشاخص های که در مسجد قوت الاسلام قابل تعمق است تعبیه نمودن سنگهای تراشیده ی مجسمه مانند و یا مجسمه های شکسته شده از طریق قوت های اسلامی قبلأ وارد شده درهند است، چرا؟ آیا در کار یک مسجد بزرگ مجسمه ها چه رولی دارد؟ و این کار چه فلسفه ی داشت؟

مسجد تحت نظر قطب الدین ایبک

یکی از کهن سالان هندی بر این عقیده است، که بسا از مردم دنبال عقیده و روشهای دینی مذهبی شان نرفته بلکه به زحمات و کار های انجام شده ی شان تأسف داشتند، وقتیکه سومنات از جانب سلطان محمود غزنوی فتح شد، تمام ساختار های معماری آن ویران و به یک تل از خاک مبدل گردید، اهل هنود و یا پرستش گران سومنات شب هنگام و با استفاده تاریکی از بین ویرانه های سومنات یک تعداد سنگهای تراشیده و نیم شکسته را جمع آوری نموده در محل کنونی قطب منار گذاشته و به آن عبادت میکردند اما با آمدن غوری ها و تحکیم دین مقدس اسلام، اعمار اماکن اسلامی بصورت رواقها، طاقهای کمانی ( مهتابی) لازم دیده شد تا ازاین مجسمه های شکسته بمثابه نمای سر ستون ها استفاده گردد، این کار ازیکطرف سبب جمع شدن موادزائید از محل اعمار مسجد میگردید و از جانب دیگر احترامی بود که برای پرستشگران این مواد بیجان قایل گردیده بودند، چنانچه می توان از ستون معمایی فلزی که بقول آن مردم زنگ نمیگیرد و در معبد هندوها نصب بود نام برد که تا کنون در بین مسجد قوت الاسلام باقی بوده و به آن ضرری از طرف افراد قطب الدین ایبک و وارثین آن نرسیده است.
این عمل توانیست عده ی کثیری از آنانیکه با سنگهای تراشیده و ستون فلزی معتقدبوده و عبادتش میکردند تأثیر قوی گذاشته ایشانرا علاقمند دیانت مقدس اسلام گردانید.

کمپلکس قطب منار

البته در کمپلکس قطب منار آبادی های وسیع و قابل ملاحظه ی وجود دارد که بررسی آن سالها نیاز دارد تا به عمق فلسفه ی آن رسید، تنها چیزیکه آباد بوده و قابل احترام است روضه امام زمان است که در یک گوشه ی این ساختمانها قرارداشته از جانب مسلمانان، هندو ها و تمام گردشگران مورد احترام قرار دارد، این شخصیت بزرگ از سادات حسینی بوده و در رشد دین مقدس اسلام غوری هارا زیاد کمک نموده است.

کمپلکس قطب منار اثر زیبای تمدن درخشان غوری ها

 این بود مختصری از بازدید کمپلکس قطب منار اثر زیبای تمدن درخشان غوری ها، امیدوارم روزی فرارسد تا تمام اثرات این تمدن بزرگ مورد مطالعه عمیق قرار گرفته و به سیاست گران کشور ما که تاریخ پرجلال امپراطوری غوری ها را بباد فراموشی سپرده بودند و کنون هم بهمان منوال قراردارد، بدست فرزندان راستین غوری مورد ارزیابی قرار گرفته و دوباره در مکاتب و پوهنتون ها موردبررسی عمیق قرارداده شود.