آرشیف

2015-3-10

عصمت الله راغب

رحمتی از غور چی مـی خـواهــد!

هم دیاران عزتمندی غوری ام! همانطوریکه درجریان هستید جناب رحمتی باردیگر حماسه آفرید؛ حماسه ی که  خودش را فرشته ساخت وبه آسمان فرستاد وملت محروم غور را باردیگر به گلیم فرومایه گی نشاند. شما ملت سربلند غور می دانید که نام گذاری جاده های غورسال پار به اساس فیصله کمسیون نامگذاری جاده ها نامگذاری شده است. اما جلسه خودسرانه ی دیروز که برابر بود به یک روز قبل از برگزاری یاد بود از ارتحال زنده یاد مارشال فقید به ریاست رحمتی بدون هماهنگی با شهردار غور آقای( قاضی زاده) ونامگذاری جاده شفاخانه الی میدان هوای را بنام مارشال قسیم فهیم درحالیکه جاده نامبرده قبلاً بنام جاده غیاث الدین غوری مسمی شده است، قضیه است که با یک طرح از پیش تعین شده توسط جناب رحمتی به اندازه ده سال ما مردم غور را به عقب زده است، رحمتی با این حرکت خویش که باید پاسخگوی آن باشد  یک اشتباه تاریخی را به حق مردم غور انجام داده است، تا دیروز اگر بجرم تاجک بودن عقب ماندیم، وحریف ملیتی ما، عدم سهم دهی غور را به بودجه مالی رقابت امریکا با جامعه غور عنوان می کرد، این بار رحمتی با این شهکاری خویش از درون  پایه های سیاسی واجتماعی مارا نسبت به همتباران مان متزلزل ساخت ومارا از همتباران ما که دراین دور اندکی به چشم امید برای خواسته های خویش می دیدم ودرانتظاری چیزی بودیم…از ما گرفت، دیگراصلاٌ مسندی برای خام خیالی ما درعالم مجازورویا هم باقی نماند، تا دیروز اگر بنابه یک جبری تاریخی ورفتار غیرمنصفانه دیگران که زمام امور را داشتند ودارند برما تحمیل می شد تا مردم ساده اندیش غوری هم از لحاظ تباری جهت مشخص داشته باشند (زیرا که دراین کشور چند ملیتی مثل افغانستان تبارپرستی  یک فرهنگ است) تادیگران بغض خویش را از این مجرا برما ملت که بردو طرف جای پاه نداشتیم فرونشانند ولابد خودرا بریک طرف درحالیکه آنها آمده پذیرش ماهم  نبودند منسوب می کردیم وازروی جبر واکراه متولیان امور که برای به عقب کشاندن ماهزارها نیرنگ وترفند را بهانه پیش می کردند مجبور مان می ساختند تا با صد تملق وتضرع خود را با عده همتبار بخوانیم وامتیاز شهروندی خویش را از همین بعد جستجو کنیم، درحالیکه هیج کس ما را دربغل نمیگرفت ونمی گیرد وازخود فکرنمی کند. علی الرغم عملکرد سختگرانه وعاری از هرنوع محبت همتبارانمان بازهم ما مردم گوسفندی  سخت با ایشان محبت می کردیم ومی کنیم، برای دفاع از نام شان آمده قربانی هستیم، وازشهرت نام خود دربرابر شهرت نام اشرافیان خویش می گذریم اما مایوسانه باید گفت که آنها دربرابر ما سخت نامرد اند…به هرصورت این روند پست وبالا تا امروز ادامه پیدا کرد هریک ایشان دروقت نیازی مندی خویش مارا به کمک صدا کردند وما نسبت به همان سرشت بی ریای خویش آمده شدیم تا ازتمام منافع خویش بگذریم،  ولی وقتی که خواستشان پوره شد، ما را به ید فراموشی سپردند ودربزرگترین آزمونهای سیاسی ازما استفاده ابزاری کردند، به رسم نمونه پروسه انتخابات درهردور به ما دشمن آفرین بود وهمین همتباران ما، مارا مانند بزک چینی وچوچه هایش دربرابر گرگ  زمان با دندان های سوهن زده اش تنها رها کردند، بازهم هرروز چی اخلاص صادقانه ی ازما نسبت به این بزرگان تبارز می کند….  وسرانجام  رفته رفته پیکر فروریخته ومخروبه ما تا امروز درراه نیمه جان باقی ماند،اما بازهم اندکی تاجای خوب بود که درعالم مایوسی وناچاری خود را  منسوب به اشرافیان تاجکی میدانیستیم، اشرافیانی که ما بدون مزد به ایشان کار می کردیم، وآنها دربرابر مزد کار ما فقط برای ما وعده می دادند که ما هستیم، درحالیکه نبودند، خیلی خیلی شوربختانه که اخیراً ارجمندی بنام والی رحمتی باوصف دیگر خدماتش بااین اقدام خودسرانه خود واعضای مجلس مهربان ودلسوزی غوریانش که نمی دانم آنها کی ها هستند این قدر دلسوز به حق ملت غور،از پیش ما گرفته شد. دیگر ما خانه بدوشانِ باقی ماندیم که به قول حافظ غم سیلاب نداریم………….
غوریان عزیزم! نام گزاری جاده غیاث الدین غوری بنام مارشال فهیم  درعقب آن یک سیاست خیلی خطرناک قرار دارد، ما بحیث یک شهروند این سرزمین بنام همه بزرگان خود می نازیم ومی بالیم، مارشال فهیم یگانه مارشال افغانستان هم برای ما قابل قدر است احترام به شخصیتش را بالاتر از نام یک جاده می دانیم، ولی آنچه که برای ملت غور مایه نگرانیست، اینستکه؛ اعضای جلسه دیروز چگونه به خود اجازه داده اند که با این حرکت خویش تخم نفاق را به سلسله فرقه سازی های قبلی درغور زنده کنند، دوستان والی را بجایش می گذاریم، مسوولیت رییس واعضای شورای ولایتی در این زمینه چیست؟ چرا ما تیشه را به پای خود می زنیم، آیا این اعمال منبعث از عدم فهم مان می شود یا نسبت به سرزمین وملت خویش دشمنی داریم؟ شما جواب دهید دوستان خوبم…..

عصمت الله راغب