آرشیف

2015-10-6

نثار احمد کوهین

در یک سال من چی گفتم:

سال پاردرست درهمین روزها بود که فیسبوک من ازطرف چندجانی،حیله گر،شیاد وانسان فریب هک گردید.به بهانه سال روز،یک مظلومیت،ناراحت شدن واز دست دادن تمامی دل نبشته هایم می خواهم مرور کوتای بر سخن های داشته باشم که در مدت یکسال گفتم درین یکسال کم وبیش من به موضوع های ذیل حرف های داشتم؛:
1) انتقادبالحن نهایت تند از عمل کرد فرمانده پولیس غورفرمانده قایم که صبرش را لبریز وبعد ازینکه تهدید واخطار و…اش مفیدواقع نشد،باهمکاری چند خودفروخته،چاپلوس وفرزندخوانده فیسبوک ام را هک نمود.
2) نبشته های درباب بی کسی غور ونقدبزرگان وروشن نمودن بی مسولیتی وبی احساسی شان درقبال ملت ومردم مظلوم غور وتشویق جوانان برحمایت ازنسل جوان وافکارنو که باوری برخودباوری وخودمحوری دارند.
3) نقدگونه های بر عملکرهای دفتر مجتمع جامعه مدنی غور که بیشتر روی پدیده منفور قوم گرایی،تک حرکتی،سوی استفاده ازنام جوانان،ومهم تر فاش ومحکوم سازی باج گیری شان در زمان های اساس و مهم که سبب نا امیدی مردم ازنسل جوان وتحصیل کرده می شد.
4)پشنهادها،مشورهای برجوانان تحصیل یافته وملامت سازی جوانانی که وابسته وجان جگر احزاب سیاسی هستند.
5) آشکارنمودن، سهلنگاری وسو استفاده های وظیفوی مسولین شفاخانه غور و همچنان انتقاد گونه ی برشرکت برشنا داشتم که دوبار بامسولین این شرکت یکبار در تلویزیون ملی غور ویکبار هم در را دیو عدالت میزگرد داشتم که ایشان به ضعف های خویش بنا به عذری عام پذیری معترف بودند وقلبن از مسولین شرکت برشنا سپاس.
6) پیش نظری در مورد استاندار جدید غور بانو جوینده داشتم که تحت( عنوان فاجعه ی در راست) به نشر سپردم.
7) خبر ونظرهای چند؛:فاش سازی اسناد درمود قتل خانم کشور،انتقاد های از استبدادواستکباراحکام،تشویقی نبشته ی برنیروهای نظامی،پوزخندی برنیروهای کشفی درمرگ ملا عمر،نقد براحمدسعیدی، مقاله(من افغان نیستم)و…موضوعات بود که به آن پر داختم.صحت وسقم این گفته ها باگذشت زمان قضاوت به دست شماعزیزان است.ازهمه دوستانیکه درین مدت نبشته هایم را خواندند مشوره دهنده وانتقاد کننده بودند؛ ویامشوق کننده جهان سپاس.
دوستان گرامی ام ازینکه وقتی کمی دارم ونمی توانم برمحبت های تان عندالموقع جواب بدهم مخلصانه پوزش می طلبم وتوقع همکاری معنوی را ازیکایک تان دارم.

باعرض حرمت:کوهین.
12/6/94
فیض آباد_بدخشان