آرشیف

2019-8-6

نثار احمد کوهین

گفتگوهای از نتیجه رسیدن توافق صلح سر زبانهاست

از جهتی این خبر امید بخش،  روح تازه ی در وجود ما می دمد. بدون تردید همه ما مردم افغانستان تشنه صلح هستیم  و با تمام وجود خواهان صلح دایمی و نابودی جنگ برای همیشه بوده وهستیم. از جهتی دیگر من فکر می کنم که  نگرانی مردم  این است که چرا قیمت صلح به عموم مردم افغانستان تا هنوز مشخص نشده است؟ چرا خود افغانها که در دوطرف جنگ قربانی هستند به  صورت نسبی هم به جریان توافقات صلح  قرار ندارند؟  چرا نتیجه نشست ها و گفتگوها به صورت امانت وار به آگاهی مردم نرسیده و نمی رسد؟
اخبار درز کرده در رسانه ها فقط دو چیز را مشخص کرده است ( استفادهنشدن از خاک افغانستان از سوی "گروههای تروریستی"، آتشبس دائمی و خروج تدریجی نیروهای خارجی از افغانستان مهمترین موارد مطرحشده در میز مذاکره است) حتا در جمله آتش بس دایمی مشخص نشده که آتش بس دایمی با نیروهای امریکایی و سیاست امریکا ویا نیروی های  امنیتی و حکومت افغانستان؟
تجربه اجتماعی ثابت ساخته است که همیشه افراد، اشخاص و سیاست های که ریگی در کفش خود داشتند پنهان کاری نموده اند. اینکه در کفش ذلمی خلیل زاد و تیم مذاکره کننده طالبان ریگ است هیچ جای شک و جود ندارد، اما اینکه چی گونه ریگی نهفته است هیچ یکی از افغانهای قربانی شده در دو طرف مبارزه تا اکنون ندانسته و نمی دانند. ولی در این میان ضعف و نا توانی، بی چاره گی و در مانده گی  به اصطلاح دولت منتخب  افغانستان کاملا مشهود است و بیش از هر زمانی دیگری مزدور بودن، غلام بودن و نا توان بودن سیاسی دولت مردان  را ثابت می کند.
گروه سیاسی طالبان، با وجود صدها بر چسپ که به ایشان و تیم شان از آدرس همین افراد و سیاست های به اصلاح رهبری کننده ی مردم در بیش از 17 سال در قدرت زده شده و می شود که خیلی هم بی جاه نیست؛ ثابت نموده اند که نسبت به این تیم های عیاش و خوش گذران که از آدرس امریکایی های به چوکی ها و مقام های بلندی دولتی لمیده هستند منظم تر و با برنامه تر عمل می کنند و توانستند خود را به عنوان یک تیم قدرت طلب  و حق به جانب در جهان و افغانستان ثابت کنند.
به اصطلاح عام خاک افغانستان و شاید موقعیت جغرافیایی افغانستان سرنوشت اش به غم و اندو آمیخته شده است. شاید این گونه است که درد افغانها را پایانی نیست و مزدوری افغان ها  تاپایان  جهان ادامه دارد.
اگر صلح این گونه در پشت درهای بسته و با پنهان کاری  به وجود بیاید در باور من  جنگ و بد بختی ما را پایانی نیست. مزدور می رود و مزدور دیگری  می یاید  و باز با دار دیگری  مزدور دیگری روی صحنه می آورد. چی تلخ است همیشه مزدور بودن و مزدور ماندن؟!

نثار احمد کوهین
15/5/1398
فیروز کوه_ غور.

گفتگوهای از نتیجه رسیدن  توافق صلح سر زبانهاست