آرشیف

2015-3-15

نثاراحمد پژوهش

بـهـــار مــــی آیـــــــد

گرمی طبیعت را یار میشود
سبزه وزیبای زمین را هموار میشود
قناری وبلبل آسمان را بده کارمیشود
طراوت وتازه گی هم بسیارمیشود
تنها تو دلیل بهارِمن نیستی
آنکه باعث امید دانه های بهارم بود ندارم
اوکه دلیل لبخندِ لحظه هایم بود نیست
هرفصل که اورا بیابم بهارم شگوفا خواهد شد
اوکه معنای زیبای وتازه گی را تفهیم کرد
فقط با او بهارآشنای من است
هردل آموخته بهارخودش است
من درپی یافتنِ بهارِ دلربای خودم هستم
اوکه بابودنش بوی خوش میدهد
بانبودنش ناامیدی وخزان مهمانِ دل است
بی تو بهاروقرار نیست مرا
بهارمی آید اما تونمی آیی
مرا انتظاراست
تابیایی مرا بهاری باشد باحضورتو
*** **
روزهای نو می آید
کوه هارا سبزه ها فراوان میشود
طبیعت رنگارنگ میشود
گل های دل انگیزمیزبان لحظه هاست
پرستو ها زیبای آسمان
نغمه های قناری زمزمه اذهان
هرطرف زیبای فراوان
مرغان ازدرخت به درختی روان
امیدی هرموجودی نمایان
غنچه گل ها درامان
باغبان مهربان هم پاسبان
آبشارهای وطن تازگی می بخشد
کوه های بلند امیدواری
آفتاب مهروگرمی داده
مرغ چمن دلنوازی
این فصل بهاراست
بهارآرامی میدهد
بهارفرصت غنچه شدن وبازشدن است
بهارفصل تغیروتحول است
بهارموقع رشد وشگوفای

بهارفصل برای آغازشدن ورسیدن است