آرشیف

2015-1-17

نثاراحمد پژوهش

رهـبـــران بـــی خـــرد و معاملـــه گــــــــر!

افغانستان کشوری است که اقوام مختلف ساکن دراین جغرافیا است، اقوام مختلف به لحاظ ساختاری که دارند هرکدام شان خواستارمشارکت سیاسی درتصمیم گیری های حکومت میباشند، تنها کشوری که نتوانسته وابستگی های قومی،لسانی،مذهبی وسمتی را ازبین برده وبه عنوان ملت واحد بوده باشند افغانستان است. دراین کشوربعضی اقوام افتخارانه زندگی میکنند وخودشان را صاحب کلانتر وبرادربزرگ درافغانستان می پندارند وبعضی اقوام مثل هزاره وازبیک… همیشه تحقیر وتوهین شده وبرای شان اهمیت درستی داده نشده وهمیشه درساختارحکومت درجه دوم به حساب می آیند.
تنها کسیکه برای مردم هزاره هویت بخشید وبه صراحت گفت ما حکومت فراگیروملی میخواهیم دراین کشورهمه باهم برابر وبرادراند، همه اقوام ساکن دراین کشوردرتصمیم گیری حق قطعی دارند شهید مزاری بود. مزاری برای قوم خود رهبردلسوز وبه معنای واقعی بنای عدالت خواهی را درحکومت فاشیست ومستبد آن وقت پایه گذاشت، مزاری گفت هزاره بودن نباید جرم باشد وباید هزاره ها دربدنه حکومت وجود داشته وصلاحیت های درتصمیم گیری سرنوشت جامعه داشته باشد. مزاری کسی بود که درپی معامله نبود بلکه او برای منافع قوم خود گام می گذاشت، تا باقیمت شهادتش به خون سرخ خود نوشت که باید همه برابرباشند.
اما افسوس بعد ازمزاری "رهبران بی خرد ومعامله گر وارث ارزش های فکری وسیاسی مزاری باقی ماند، خلیلی ومحقق موقعیت رهبری هزاره هارا مفت به دست آورد. توانای مدیریت درست نداشتند وهمیشه درفرصت های پیش آمده ازآدرس هزاره ها وارد معامله شدند"، عوض اینکه برای قوم مظلوم ومحروم خود کاری بنیادی واساسی را انجام دهد، معامله نمودند وفروختن؛ دردوران حکومت کرزی فرصت های خوبی برای هزاره ها بود اما آنچه این رهبرنماها می توانست زمینه بهتررا برای قوم هزاره مهیا می ساخت، نساختند! درحقیقت رهبری نکردند بلکه رهبرنمایی داشت، فقط ظاهرا درتلاش بودند.
خلیلی کسیکه مدت ده سال ازآدرس قوم خود به عنوان معاون دوم درحکومت کرزی بود ارزیابی شما درمورد کارنامه خلیلی چگونه است، به نظرم خلیلی ازاین آدرس فقط وفقط برای خود واقارب خود کارنمود نه برای قوم که به نمایندگی شان به چنین مقامی رسیده بود. برای خلیلی درهمان آغاز شهرک حاجی نبی را وعده داد درمقابل ازاو خواسته شد که درجریان پنج سال وده سال هیچگونه درخواستی ازدولت نداشته باشند که دقیقا چنین شد، همین است که میگوییم رهبران بی خرد ومعامله گر؛ هرقوم وملت بستگی به کلان ونماینده اش دارد هزاره ها بعد از مزاری نماینده دلسوز، بادرک ودرد نداشت واگرنه می توانست وضعیت خوبتر ازامروزمی داشت، خلیلی بعد ازختم معاونیت دوم درمدت ده سال  که هیچگونه دست آوردی نداشت با داشتن سرمایه واقتصاد هنگفت طرح برنامه ای تجلیل از"رهبرخردمند" را تدارک دید، چگونه رهبرخردمند؟ ازکدام کارنامه خلیلی باید تجلیل صورت می گرفت؟ ازسکوت ده ساله او درارگ ویا ازآپارتمان های فروشی ودست ساخته برادرش درشهرک حاجی نبی؟ بین یگ رهبرویگ رعیت نباید این قدرتفاوت احساس شود، خلیلی درچه خواب وخیال زندگی میکنند ودرمقابل مردمش درچه بدبختی وسختی های طاقت فرسا زندگی شان را به پیش می برند.
محقق کسیکه همیشه شعارهزاره وشعار قوم سرمی دهند، ده ها روایت ازبابه مزاری صحبت میکنند، میگویند ازمزاری چپن اش به من رسیده، مردم نسبتی اخلاص که درمورد مزاری دارند، به آن لحاظ هرگونه سازی محقق را پذیرفتن ورقصیدن؛ محقق فقط ازاحساسات پاک مردم استفاده کرد، ازهزاره گفتن ولی کاری برای هزاره انجام ندادن، تازمانیکه درقدرت سهیم نبود هرازگاهی به سوی حکومت انگشت انتقاد بالا میکرد ولی نه آنطوریکه ازهمان آغازبرای مردم کاری خوب ومفید را پلان می داشت، محقق هرگونه فرصت یافت معامله کرد، برای خود خانه زیباترساختند وتعداد موتروبادی گارد اش را بیشترنمودند. محقق باآنکه درولایات که مردمش زندگی میکنند سفرکردند اما هیچوقت درد ورنج مردم را آنطوریکه باید احساس میکرد نکردند واندک کاری برای بهبودی مناطق مردمش نداشت.
بالاخره انتخابات ریاست جمهوری سال 1393 فرا رسید. به لحاظ ساختاری اقوام درافغانستان هزاره ها قوم درجه سوم است، هرچند که نفوس شماری دقیق نداریم. دراین میان آنچه انتظار می رفت هزاره ها بعد ازگذشت ده سال معاونیت دوم این بارخواست معاونیت اول را می داشت که نداشتن هریک این ها درهرتیمی فقط معاونیت دوم بود، اولین اشتباه که نباید می شد ولی درهمان آغازاجرا شد. بعد ازکشمکش انتخابات جنجالی میان داکترغنی وداکترعبدالله حکومت وحدت ملی تشکیل شد، حکومت تقسیم شد بازهم هزاره ها درهرتقسیم به عنوان معاون دوم نماینده داشت، انتظار می رفت این دومعاون بتواند درکابینه حکومت وحدت ملی سهم خوب داشته وحداقل بتواند یگ وزارت کلیدی را برای قوم هزاره اختصاص دهند، اما متاسفانه با گذشت زمان طولانی دربابت اعلام کابینه ازسوی رئیس جمهور ورئیس اجرائیه معلوم شد که این بارهمچنان برای هزاره ها وزارت های کلیدی نه بلکه بیکاره ترین، بی کفایت ترین وخشره ترین وزارت هارا سهمیه هزاره ها بخشیدند.
همه این اتفاقات وپیش آمد ها رابطه مستقیم به همین رهبران بی خرد ومعامله گردارند وقتی خردِ درکاروجود نداشته باشد وپای معامله درمیان باشد همین وضعیت برای مردم هزاره سالهای سال ادامه خواهد داشت. پس امیدواریم جامعه هزاره درپی رهبران خردمند باشند، آنانی را دریابند وحمایت شان کند تا با سرنوشت شان معامله نکنند.