آرشیف

2014-12-30

انجینر محمد نظر حزین یار

اهــــــداف داد خـواهـــــــی

 

 
پيوست به گذشته……….
 
هدف ( Goal ) در لغت به معنای "نشانه" و "غرض" است. اما در اصطلاح به چیزی اطلاق میگردد که رفتارها و فعالیتهای فردی، سازمانی و نتایج متوقعه در مسیر نیل به آن هدایت میگردد. به تعبیر ساده تر: هدف چیزی است که افراد و سازمانها نیرو و وسایل لازم را براى وصول به آن به کار مى برد و غرضش دست یابى و رسیدن به آن است. اهداف  تحت تآثیر عوامل و نیروهای محیطی و با استفاده از تجربیات، تغییرپذیر هستند، چرا که اطلاعات حاصله از نحوه عملکردها و تجربه­ها میتوانند در ترفیع یا تنزل هدفها مؤثر واقع شوند. هدفها علاوه بر اینکه سمت و سوی رفتارها را تعیین می کنند، انگیزه­های رسیدن به آنها را نیز به وجود می آورند.
هدف دادخواهی رسیدن به وضعیتی است که در آن عدالت تأمین، فقر کاهش، پالیسها، قوانین و تصامیم اصلاح و تطبیق گردیده و تأثیرات آن بر زندگی مردم رونما شده باشدو يا رونما گردد ، به صورت ذيل :   

تأ مين عدالت
كاهش فقر
ايجاد تغير در سياست ها
نمايندگي از افراد و اقشار محروم
توانا سازي اقشار محروم
هدف دادخواهی
تعیین هدف دادخواهی
با توجه به تعریف فوق، میتوان اهداف دادخواهی را به دو گونهبيان نمود:

1- هدف تغییر یا کوتاه مدت: هدف یا اهدافی اند که دسترسی به آنها در جریان مدت زمان کوتاه امکان پذیر باشد. به تعبیر دیگر: مجموعه اهدافی اند که با ایجاد تغییر در پالیسیها، تصامیم و قوانین به دست میآیند.
هدف تغییر یا کوتاه مدت
2-     هدف تأثیر یا بلند مدت: هدف یا اهدافی اند که نیل به آنها در طولانی مدت متصور باشد. به تعبیر دیگر: مجموعه اهدافی اند که در نتیجۀ ایجاد تغییرات در زندگی مردم رو نما شده و تأثیر گذاشته باشد.
در اين موقعيت از داد خواهي مي خواهيم از زينه ( نردبان) موفقيت كه اساس مديريت داد خواهي را نشان ميدهد استفاده مي نمائيم : ايجاد تغيير و تحول مثبت در زندگي فردي و بالارفتن از نردبان موفقيت در زندگي آرزوي هركسي است. اما به سلامت طي كردن پله هاي اين نردبان مستلزم رعايت شرايط ذيل است:
(الف) روي هر پله نبايد بيش از حد معمول مكث كرد؛نبايد انتظار كشيد كه هدف به خودي خود پياده شود و اين ناممكن است.
(ب) پس از پيمودن پله اول، نوبت به پله دوم مي رسد؛ در اين پله مصمم تر عمل بايد كرد.
(ج) از نردباني كه پايه اش شكسته است نبايد استفاده كرد؛ اگر هدف گنگ و يا مشخص نباشد به مانند راه زينه است كه پله ها و يا پايه  اي از پايه هايش شكسته باشد.
(د) بايد ابتدا جاي پا را محكم كرد و سپس قدم بعدي را برداشت؛  در يافت همكاران و همراهان در پروسه داد خواهي پيش شرط موفقيت است.
(ه) پس از استفاده از نردبان نبايد آن راسرنگونش كرد. وقتيكه به هدف رسيديم ، نهگداشت آن مهم تر است ، چنانكه گفته اند : انقلاب كردن آسان ولي نگهداري آن مشكل است ، اين مثال به زندگي بيش از سه دهه زندگي مردم ما را بيان ميدارد.
و امــا نردبان موفقيت شش پله دارد (شكل 1) كه گذراندن هريك از آنها اگر به درستي و با كيفيت مطلوب صورت گرفته باشد و شرايط پيش گفته رعايت شده باشد به تدريج شما را به پيروزي و كاميابي نزديك تر مي كند:

پله اول – خودشناسي و خودباوري(Selfawareness):

 در اينجا شما بايد به نداهاي دروني كه از اعماق وجودتان برمي خيزد توجه كنيد و آرزوهاي قلبي تان را دريابيد. سعي كنيد از طريق تفكر و تجزيه و تحليل خود، توانايي ها واستعدادهايتان را كشف كنيد.
وقتي كه وارد جزيره ناشناخته وجود خويش مي شويد چيزهاي شگفت انگيزي را مشاهده خواهيد كرد. سپس خود را باور كنيد و به خود، توانايي ها و قدرتمندي تان ايمان بياوريد. بگوييد: مي توانم لذت و احساس خوشايندي كه در هنگام گفتن مي توانم در شما پديد مي آيد با هيچ چيزي قابل مقايسه نيست. اگر شما اطميناني مطلق كه ناشي از ايمان قوي است در خود به وجود آوريد در آن صورت واقعاً به انجام هر كاري قادر خواهيد بود ولو اينكه ديگران به غيرممكن بودن آن ايمان داشته باشند پس به خودتان تكيه كنيد و همه چيز را از خودتان بخواهيد، تنها شما هستيد كه سرنوشت خود را معين مي كنيد. متاسفانه اكثر مردم اشتباهات و اهمال كاريهاي خود را در زندگي به گردن تقدير ويا همراهان شان مي اندازند.

پله دوم – هدفگذاري Goal:

پله دوم - هدفگذاري Goal:
 وجود هدف براي تعيين جهت حركت ما در مسير زندگي ضروري است. وقتي هدفي روشن و چالش برانگيز در پيش داشته باشيم كه كمترين ترديدي درباره آن به خود راه ندهيم احساسي عالي به مـا دست مي دهد.پس براساس استعدادها، قابليتهــا و خواسته هاي واقعي خود اهداف بلندمدتي را برگزينيد.بهتـــر است اهداف چندجانبه اي را در زمينه هاي علمي و تحصيلي، جسماني و سلامتي، مذهبي، معنوي، شغلي و مالي و… انتخاب كنيد. از اين طريق تمام ابعاد وجودي خويش را گسترش مي دهيد. اين اهداف را به طور واضح و دقيق مشخص كرده و حتماً برروي كاغذ بنويسيد. زمان لازم براي رسيدن به آنها را تعيين كنيد و نيز توجه داشته باشيد كه اهداف بايد در باورتان بگنجد و شوروشوقي را در شما براي رسيدن به آنها ايجاد كند.اهداف خود را هميشه همراه خود داشته باشيد و هر روز آنها را مرور كنيد و از خود بپرسيد:
امروز چه كاري (هرچند كوچك) در راستاي اهداف خود انجام داده ام؟ و هر از گاهي به بررسي آنها بپردازيد شايد متوجه شويد كه اهدافتان خيلي كم بينانه و يا خيلي بلندپروازانه و غيرواقعي است در اين صورت به تعديل آنها پرداخته و حالت متعادلي را به وجود آوريد.( در هر هدف مقاصدي وجود دارد كه بايد پله به پله مطالعه و جهت آن مشخص گردد ، اين مقاصد نظر به خواست زمان مي تواند تغير نمايد و هر تغير يك تنوع خواهد بود براي كسب انرژي بيشتر و رسيدن به هدف مطروحه در راستاي داد خواهي كه شما مي خواهيد انجامش دهيد به صورت آتي:)

پله سوم – برنامه ريزي«پلان» Planning :

 برنامه (پلان) عبارت است از: تعيين اهداف جزئي و كوتاه مدتي – كه در راستاي اهداف بلندمدت قراردارند – و راه رسيدن به آنها.و برنامه ريزي تلاشي ذهني است كه قبل از تلاش فيزيكي يا اقدام به انجام كار صورت گرفته و راه تحقق اين اهداف تفكيك شده را معين مي كند.
براي طراحي برنامه اي كارآ و اثربخش بايد از تمام واقعيتهاي مربوط موجود اطلاع حاصل كرده و با ديدي همه جانبه كه فرصتها و محدوديتهاي محيطي (بيروني) و قوتها و ضعفهاي فردي (دروني) را مدنظر قرار مي دهد برنامه اي مناسب و انعطاف پذير در جهت نيل به اهداف تدوين كرد.
در يك برنامه خوب فعاليتي كه بايد انجام شود، روش انجام، زمان و مكان، منابع لازم و… قيد مي شود. به همين منوال در مديريت دادخواهي طرح پلان منظم يكي از شرط هايي است كه شما را به سوي هدف رهنمون مي سازد.

پله چهارم – عمل و تلاش آگاهانه implementation :

همه انسانهاي مــوفق اهل عمل و تلاش اند. كساني كــــه همواره در مورد اهدافشان سخن سرايي مي كنند و هرگز دست به عمل نمي زنند موفقيتي نخواهند داشت. موفقيت هيچ ارتباطي به شانس ندارد. هرچه بيشتر تلاش كنيم و از خود فعاليت و حركت نشان دهيم به همان اندازه به مــــوفقيت نزديكتر مي شويم. متوجه باشيد تنها شعار نمي تواند ما را به هدف برساند بلكه در هر شعار چندين هدف و يا مقاصدي بايد نهفته باشد كه در برابر پاليسي سازان و يا عدالت خواهان بتوان از آنها استفاده مثمر نمود.
از آنجا كه عمر علاوه بر طول، عرض و عمق هم دارد. هرچه شديدتر و بهتر كار كنيد بيشتر زندگي مي كنيد، چرا كه به عرض زندگيتان مي افزاييد و در نتيجه شاداب تر، سرزنده تر و راضي تر خواهيد بود. لذا شما بايد حركت كنيد. حركت باعث رشد و باروري اعتماد به نفس مي شود. مستقيماً وارد عمل شويد و دست به اقدام بزنيد زيرا كه اقدام ترس را از بين مي برد.
بگوييد: بايد همين اكنون شروع كنم و شروع كنيد صبر نكنيد تا اوضاع مساعد شود، زيرا هيچ وقت نمي شود. انتظار براي فراهم آمدن شرايط مطلوب انتظاري است كه تا ابد به درازا مي كشد.
در عين حال، بايد توجه داشته باشيد كه تلاشهايتان آگاهانه، حساب شده و منظم باشد و كارها را از روي فكر و ذكاوت انجام دهيد. هميشه به دنبال بهترين راه ممكن باشيد. هميشه راه بهتري براي انجام كارها وجود دارد.
  

پله پنجم – پشتكار و استقامت، صبر و انعطاف پذيريPerseverance:

الف – پشتكـــار : وقتي كـــه وارد صحنه مي شويد و دست به عمل مي زنيد قسمت عمده اي از كار را به انجام رسانيده ايد اما براي تحقق هدف و كسب نتيجه بايد حتماً پشتكار به خرج دهيد و پيگير باشيد. پيگيري كارها مغز را فعال و اميد به موفقيـت را در شـخص بارور مي سازد.
اگر در كارها جديت نداشته بــــــاشيم بي استعدادترين افراد مصمم و بااراده نيز از ما پيشي خواهند گرفت چرا كه فقدان استعداد، با مقاومت، سختكوشي ، نظم ، دقت و صبر وشكيبايي قابل جبران است.پس عزمي آهنين و راسخ پيشه كنيد. هرگز از تلاش و كوشش خسته نشويد، آخرين كليد باقيمانده شايد بازگشاينده قفل در باشد.
ب – صبر : صبر داشته باشيد، نگذاريد مشكلات و موانع شما را نااميد كند. از مشكلات درس بگيريد و از هر خطايــي تجربه اي كسب كنيد.
ج – انعطاف پذيري: در زمينه راههاي رسيدن به هدف تعصب نشان ندهيد و به يك راه معين نچسبيد. به دنبال هدف نهايي باشيد اما در عقايد خود خشك نباشيد و قابليت انعطاف داشته باشيد. با دوباره سنجي برنامه هايتان دست به ابتكارات و ابــداعات جديد بزنيد و راه حلهاي آسانتر و عملي تر را جستجو كنيد. وقتي كه صبر و استقامت و انعطاف پذيري از خود نشان داديد كاميابي شما را در برمي گيرد و طعم پيروزي را مي چشيد.

پله ششم . نتيجه گيري:

 درصورتي كه پله هاي قبلي به خوبي پشت سر گذاشته شود نتيجه دلخواه خود بخود به دست مي آيد حتي اگر نتيجه موجود دلخواه و مطلوب شما نباشد جاي هيچگونه ناراحتي و تاسف نيست. اصولاً هر وضعيتي مانند سكه يك روي خوب و يك روي بد دارد، آن روي خــوب را پيدا كنيد و جنبه هاي مثبت را ببينيد. شكست ظاهري پلي است به سوي پيروزي حقيقي.از خود دو سوال بپرسيد:
 1 – اشكال كار كجا بود؟ 2 – راههاي جديد كدامند؟ و مجدداً و خلاقانه تر اقدام كنيد.

انواع دادخواهی

با درنظرداشت گستردگی و تنوع موضوعات دادخواهی، روشهای متفاوت کاری دادخواهان و طبقه­بندی مستفید شوندگان دادخواهی، میتوان دسته­ بندیهای متعددی را برای دادخواهی پیشنهاد کرد. تقسیم بندی زیرین مبتنی بر اهداف کوتاه مدت و دراز مدت دادخواهی ارائه گردیده و مشتمل بر دو نوع عمده است. 

1دادخواهی موضوعی

دادخواهی موضوعی نوعی از دادخواهی است که موضوع خاص و یا یک وضعیت خاص را هدف قرار میدهد. این نوع از دادخواهی در واقع کوتاه مدت بوده و احتمال استمرار آن برای مدت طولانی متصور نیست، زیرا هدف دادخواهی موضوعی حل مشکل و رفع معضلی است که بصورت فوری و ناگهانی بوقوع پیوسته است. در این مدل از دادخواهی، فعالیت­های دادخواهانه توسط کسانی پیش برده میشوند که دارای ظرفیت، تجربه و مهارت لازم می­باشند. نکات اساسی در دادخواهی موضوعی که وجه تمایز آن با دیگر انواع دادخواهی را نیز بیان مینماید، عبارتند از:
·         دادخواهی موضوعی موقتی است.
·         نیازمند دادخواه کاردان و با تجربه است.
·         روابط دادخواهی بعد از حل موضوع خاص پایان می پذیرد.
 

2دادخواهی استراتژیک

دادخواهی استراتژیک به آن دسته از تلاشهای دادخواهانه اطلاق میگردد که هدف شان نفوذ و تأثیر گذاری بر سیاست عمومی با استفاده از وسائل مختلف ارتباطی است. سیاست عمومی متشتمل است بر تصامیم، پالیسیها، قوانین و عملکردهای شایع که از ناحیه پالیسی­سازان و قدرتمندان بر جامعه و افراد تحمیل میگردد تا اعمال و رفتار آنان را رهنمائی و کنترل نماید. در واقع دادخواهی استراتژیک با احتوای مجموعه­ی از فعالیت­ها و ابتکارات، هدف دراز مدتی را در نظر دارد که همانا تغییر در پالیسی­ها و قوانین است و در صدد آنستکه پالیسی و قانون جدیدی را ایجاد و یا پالیسی و قانون موجوده را بهبود بخشد. البته ایجاد و یا بهبود پالیسی­ها و قوانین باید در راستای منافع اقشار آسیب­پذیر بوده و فرصت­های جدیدی را برای آنان فراهم نمایند. دادخواهی استراتژیک مأموریت دارد که جامعه عدالت محور و انصاف بنیاد را بنا نماید و تأسیس چنین جامعه­ی امکان ندارد مگر با رعایت و احترام به منافع تمام اقشار جامعه و بخصوص اقشار آسیب پذیر و کسانیکه از نفوذ سیاسی و اقتصادی کمتری بر خوردارند.….
 
ادامه دارد………