آرشیف

2014-12-30

انجینر محمد نظر حزین یار

استقلال افغانستان و اصلاحات مربــــــــوط بــــــه آن

 

امان الله خان در سال 1919 یکروز پس از قتل پدرش سلطنت خود را اعلام و در اولین بیانیه اش گفت :« ای ملت معظم الشأن افغانستان ! من هنگام شهادت پدر وکالت سلطنت را در کابل داشتم و اکنون به اصالت آنبار سنگین امانت را متوکلأ و معتصمأ بالله به عهده گرفتم . وقتی که ملت بزرگ من تاج پادشاهی را بر سر من نهاد، من عهد بستم که بایستی دولت افغانستان مانند سایر قدرتهای مستقل جهان در داخل و خارج کشورآزاد و مستقل باشد. ملت افغانستان در داخل کشور آزادی کامل داشته و از هر گونه تجاوز و ظلمی محفوظ و مردم فقط باید مطیع قانون باشند وبس . کار اجباری و بیگاری در تمام رشته ها ممنوع و ملغاست. حکومت ما در افغانستاناصلاحاتی خواهند نمود که ملت و مملکت ما بتوانددر بین ملل متمدن جهان جای مناسب خود را حاصل نماید. »
سیاست خارجی افغانستان هنوز در دست انگلیس بود درسوم مارچ 1919 امیر امان الله طی نامه ی خطاب به نائیب السلطنه انگلیس در هند، خواستار استقلال کامل افغانستان شد. امابدون آنکه منتظر پاسخ انگلستان بماند، سیاست مستقلی را در پیش گرفت . داکتر عبدالاحمد جاوید می نویسد :
وقتی که امان الله خان در سیزده اپریل 1919 اعلان استقلال کرد، واقعه نگار انگلیس در آن اجتماع بود. امیربه واقعه نگار گفت که موض.ع را به دولت انگلیس اطلاع بدهیدو بگوئید که ما حاضر هستیم برای عقد قرار داد . دولت انگلیس بجواب این تقاضا فقط تسلیت نامه ی مبنی بر فوت پدرش فرستادو هیچ از استقلال یاد نکرد. خوب از همین لحظه به بعد، امان الله خان در پی این بود که استقلال افغانستان را به کرسی بنشاند، به همین جهت آماده برای مبارزه و جنگ شد.
پس از استقلال، نیروهای افغانی در تنگهء خیبر ، پکتیا و قند هاردر مرز هند آنروزمتمرکز گردیدند. جنگ، طولانی نبود و علی الرغم بعضی پیشروی های نیروهای افغانی در مقابل انگلیس ها داشت وانگلیس با ترس از گسترش شعله های قیام در مناطق مرزی قبایل پشتون و بلوچ،به زودی حاضر به قبول آتش بس شد. " سید قاسم رشتیا"
به اساس اظهارات سید قاسم رشتیا روابط نزدیک امان الله خان با روسیه شوروی عامل مهم بود برای تقویت تلاشهای امیر امان الله که می خواست قبل از همه مناسبات سیاسی و تجارتی با جهان از راه شوروی باز کند و این عمل شاه جوان افغانستان بریتانیا بعد از یازده ماه در نوامبر سال 1921پس از مذاکرات طولانی افغانستان را صریحأبه عنوان کشور کاملأ مستقل پذیرفت. در آخرین مرحله مذاکرات، ریاست هیأت انگلیس را "سر هنری دابس" به عهده داشت که هم با زبان فارسی سخن میگفت وهم با غرور حس آزادیخواهی افغانها آشنا بود.او به قول داکتر جاوید در محفلیکه به افتخارش در کابل ترتیب داده شده بودبار دیگربا این حس آشنا روبروشد.
می گویند یک شب دابس نماینده انگلیس در محفلی حضور داشت، استاد قاسم پسرستارجو خواننده دربارامیر عبدالرحمن خان با صدای دلکش خود آهنگهای دلنشین افغانی را میخواند. دابس که از آواز استاد قاسم خوشش آمده بود، نزد استاد رفت و گفت؛ خوشحال می شوم که یکی از نغمات وطنی خود رابا نواختن پیانوو یا هارمونیه بمن یاد بدهید. قاسم گفت: که به چشم! هردورفتند سوی پیانو که در یک گوشه تالاربود، استاد شروع کردبه نواختن و خواندن و سفیر هم خواست که از او پیروی کند قاسم خواند:

مکتب ماست جای استقلال
سبق ما هوای استقلال

دابس با کلمه استقلال آشنا بود، موضوع رادرک و استاد نواخت، فردای آنروز این قصه که حاکی از وطن دوستی و موقع شناسی و صراحت لهجه استاد حنجره طلایی بودزبان به زبان نقل می شد. استاد از جمله خوانده بود:

گرندانی غیرت افغانی ام
چون به میدان آمدی میدانی ام

بهر صورت بعد از حصول استقلال امان الله خان بیدرنگ دست به اصلات زد، از جمله ایجاد مکاتب دخترانه درحا ل و هوایی که کشور تازه غبار جنگ و محکومیت را میخواست از چهره اش دور نماید. شفیقه سراج خواهر امان الله خان گفت: با انجام اصلاحات از جمله در عرصه ی آموزش زنان، تخم آزادی در کشور پاشید، او ادامه میدهد؛ شما ببینید؛ از زمانه های بسیار قدیم کنیز و غلام رواج داشت، همه ی آنهارا آزاد کرد، مکتب ها ساخت، دو مکتب مسورات( دخترانه)ساخت، یکی بنام مستورات و دیگری بنام عصمت و تقریبأ 12 الی 15 دختر را در این وقت به ترکیه برای تحصیل روان کردتا در یک مملکت اسلامی چیزی یاد بگیرند.
حبیب الله رفیع پژوهشگرو نویسنده شهیر کشور می گوید: مردم بادیدن اولین هوا پیمایا طیاره انگلیسی چون پرنده ی با تنفگ به سوی آن شلیک کردند، مردم کابل بار اول یک پرنده ی آهنی رادیده بودن، اما بجای اینکه از آن بترسند، بعضی هاکه تفنگ داشتند، تفنگ خود را برداشته و طیاره را به تفنگ می زدند.
پیشرفتها و اصلاحات امان الله خان هر چندفراگیر نبود و زیاد تر بمرکز کشور تراکم داشت، اما بعد تصویب قوانین جدید،عکس العمل های رااز جمله در محافل مذهبی بر انگیخت، اولین شورش از منطقه منگل در پکتیا به رهبری ملا عبدالله معروف به ملای لنگ آغاز شد، او در یکدست قرآن ودر دست دیگر قانون جزا را از مردم می پرسیدکه کدام یک را قبول دارند. سید قاسم رشتیا می گوید :
یک تعداد ملا هادر سمت پکتیا تحریک شدند، اینها در مقابل نظام نامه هاو قوانینی که امان الله خان طرح کرده بود ، می گفتند، امان الله خان از قرآن دور شده و از خود قوانین و نظام نامه ساخته است، هرچند امان الله خان کوشش کردبا روانه کردن هیأتهایی از بین ملا ها ( ملا های پکتیا راقانع سازد که قانون جزا مخالف اسلام نیست) اما چون آنها از بیرون تحریک شده بودند قبول نکردند، در سال 1304 مصادف با سال 1925 میلادی شورشی که در قبیله منگل صورت گرفت تا لوگر سرایت کردووضیعت افغانستان دچار مشکلات شد.
از همان آوان تا اکنون افغانستان استقلال داشت اما آرامش که بتواند بالای روان مردمش تأثیر گوارا داشته باشد نداشت و به بهانه های مختلف و با تبلیغات مختلف هر رژیم و سیستمی که در کشور بوجود آمد دستخوش دسیسه های گردید که از بیرون کشور حمایت می شد و همین حالا نیز مردم افغانستان با چنین دسیسه بازی ها دست و پنجه نرم می کنند، درحالیکه شرایط امروز با شرایط سالهای استقلال افغانستان تفاوت های زمانی دارداما مشکلات که در راه پیشرفت افغانها ایجاد شده کاملأ مشهود و معلوم است، این چند سطریکه از لابلای اسناد تاریخی برگرفته شده به نظر خواهی دوستان و قلمداران گذاشته می شود تا مقایسه های از بدواسترداد استقلال افغانستان تا تحولات سالهای 2001 داشته و اندیشه های خویش را در جام زیبای غور تبارز دهند. 
حزین یار

 

برداشت ها:

• افغانستان در قرن بیست و یکم ظاهر طنین
• افغانستان در مسیر تاریخ میر غلام محمد غبار
• دست نوشته های حبیب الله رفیع تحلیل گر کشور
• نقل و قولهای از سید محمد قاسم رشتیا