آرشیف

2015-6-19

رهگذر .

غور در آئینه تحلـیـل

 

گرچه ایجاب مینماید حد اقل سال یکمرتبه اوضاع اجتماعی سیاسی وامنیتی ولایات به بر رسی گرفته شود تا چگونگی وضعیت هر سال با دوره ماقبلش مقایسه وبر رسی گردد اما این توفیق رفیق ما نشد بازهم همزمان با فرارسیدن یازدهم سیپتمبر که به تحولات کشور ما نیز اثر گذاشت خواستم تحلیل وتوضیح از وضعیت فعلی ولایت غور داشته باشم که به این بهانه گاه گاه  به سالهای گذشته نیز اشاره خواهم نمود.

مردم غور مانند سائر ولایات در جریان سالهای جهاد وتا حاکمیت طالبان به اقوام وقبائل تقسیم شدند وهر قوم وطائفه برای خود حکومت محلی ویا قومی ساخته بودند وباهم روابط خوب نداشتند وهمیشه بخاطر جمع آوری عشر وزکواة گروپ های مسلح قومی با هم در گیر بودند بجائی صمیمیت وبرادری عداوت ودشمنی بیشتر بر زندگی مردم سایه افگنده بود. روابط اجتماعی مردم بسیار ضعیف بود ومخالفت های قومی تشدید شده بود.

بعد از سقوط طالبان آنانکه در شعار وعمل ضد طالب ها بودند با هم روابط بهتر پیدا کردند وبخاطر پاداش مبارزه  با طالبان وحمایت از دولت ادارات دولتی را نیز بین خود تقسم واز دولت کابل هم منظوری اخذ نمودند وبا تقدیم گلهای تبریکی هر کدام بالای چوکی ها تکیه زدند اصطلاحات اداری دولت شکل خاص پیدا کرده بود طوریکه گفته نمی شد کدام شخص در کدام پست مقرر شده بلکه لهجه وادبیات دفترداری واداره تغییر کرد و نماینده گان اقوام میگفتند این اداره را بما دادند وآنرا بفلان قوم وهر سمت وقوم سهم خودرا از دولت گرفت وبه همین ترتیب ادارات مانند غنیمت تقسیم شده بود. مهم این نبود که که کدام اداره اهلیت وشایستگی میخواهد آنچه اهمیت داشت امکانات داخل اداره وتخصیصات وارده از کابل بود که تا هنوز هم اثرات آن باقی است.

 تصویر فعلی غور از لحاظ سیاسی، اجتماعی وامنیتی:

الف اداری و سیاسی: ولایت غور سال هاست که از لحاظ سیاسی در آخر کاروان سیاست قرار دارد هیچ عنصر متحرک ومبارز که از نقش غور وغوری ها در سیستم سیاسی کشور دفاع کند وجود ندارد. در کابل پایتخت کشور ولایت غور بطور کل بفراموشی سپرده شده است.درغور هم ادارات کلیدی ولایت از مردم غور گرفته شده  ومردم غور  از جایگاه رقابت ومبارزه بر سر کرسی ومقام بمراحل چاپلوسی وبت پاکی آمرا محلی تنزیل مقام نموده اند تا جائیکه عدۀ با شرفیاب شدن حضور والی وقوماندان امنیه خدارا سپاس گذارندواین تقرب را جزء از نعمات الهی میپندارند وخودرا سر بلند وبا سعادت فکر میکنند.

ب از لحاظ وضع اجتماعی: در عرصه صحت وضعیت از گذشتته ها بهتر است طوریکه علاوه از مراکز ولسوالی ها هسته های صحی در مناطق پر نفوس تر ولسوالی ها بنام کلینیک های صحی انکشاف نموده وبا داشتن امکانات محدود به پرستاری ومعالجه مریض ها می پردازندودر جنب مرا کز طبی عادی بخش معالجه سل ویا تبر کلوز جدا فعال شده؛ هم در مر کز وهم در ولسوالی ها مریض های تبر کلوز را بدون استثنا تحت معلجه وتداوی قرار میدهندعدۀ زیاد از مبتلایان این مریضی در مراکز صحی ثبت وراجستر اند ادویه مورد نیاز طبق نسخه از قبل آماده شده برای شان توزیع میگردد.وبه همین تر تیب مناطق اطراف مرکز ولایت چون غلمین، مرغاب، شویج ،پای کمر، پشت بند ویا غور قند ها دارائی مراکز صحی میباشند هر چند داکتر وپر سونل صحی منظم ومکمل وجود ندارد.

مکاتب هم مانند کلینیک ها عاری از افراد متخصص وبا تجربه اند اما عملا وجود دارد وحتی توسعه یافته یعنی در هر جائیکه مردم تقاضا نموده ونصاب آن نسبتا تکمیل بوده تشکیل مکتب منظور شده وحد اقل اطفال از کمک های یونسف بر خوردار اند واینکه تعمیر ولوازم مکتب وجود ندارد مشکل است که دامنگیر همه ولایات کشور است واما در غور این نیاز مندی بیشتر محسوس است .

از اثر توجه مؤسسه جهانی غذا سرک ها با توسعه پروژه های کار در برابر غذا در اکثر قراء وقصبات تمدید شده واین پروسه جریان داردوشوراهای همبستگی ملی وزارت انکشاف دهات نیز درین راستا برخی ولسوالی های غورا کمک میکند.که نسبت به سائر ولایات بسیار اندک ونا چیز است.

از لحاظ امنیتی:

همه میدانند که بعد اصلی قضیه امنیت در کشور است، امنیت ویا نعمت که در پرتو آن میتوان به تمام مزایائی زنده گی دست یافت وبا نبود آن دیگر حیات وزنده گی هم لذت ومفهوم ندارد؛همان است که لازم میدانم پیرامون بعد امنیت در غور بیشتر تبصره نمایم ووضعیت امنیتی را در شرائط فعلی ولایت غور بر رسی وپس منظر آنرا در آینده تا حد ممکن پیشبین باشیم.

هر چند بعد از سقوط طالبان تا اواسط 1384 خورشیدی وضع امنیتی در ولایت غور به استثنائی یک مورد زد وخورد در مر کز ولایت نسبتا خوب بوده اما از تابستان 1384 به بعد بی امنیتی در ولایت غور گسترش یافت؛ کارمندان مؤسسات صحی وحتی ولسوال منطقه کشته شد وولسوالی پسابند مورد حمله مسلحانه قرار گرفت .در مسیر شاه راه ها هم دزدی ورهزنی صورت میگیرد.ازانجائیکه سخنگویان حکومت در چغچران میگویند الحمد لله امنیت در کل غور تأمین است.لازم دانستم بدون ارتباط به اداره وسیاست وطنداران خودرا بگوشه از اوضاع امنیتی غوربطور واقعی آن متوجه سازم.

شما میدانید ولایت غور دارائی مساحت زیاد بوده واز جمله با ولایات هلمند وارزگان مرز طولانی دارد وبه همین دلیل نمیتواند از خطر ظهور طالبان در امان باشد دولتمردان اول به کل مناطق ولایت غور آگاهی ندارند وثانیا اظهارات شان بر منافع ومصالح شخصی اداره متکی است لذا کمتر واقعیت را درک میکنند وکمتر هم راست میگویند.لذا من که به محیط آشنائی دارم هموطنان خودرا در جریان بعضی واقعیت های موجود در ولایت غور از لحاظ امنیتی که بسیار مهم است قرار میدهم.

از لحاظ امنیتی مناطق دور دست از تسلط دولت بیرون است مثلا رفت وآمد بین چغچران وولسوالی چهار سده بسیار خطر ناک است دزدان مسلح در مسیر راه ها به کمین افراد دولتی وغیر دولتی که امکانات پولی داشته باشند نشسته اند حتی در مناطق بین کاسی وغلمین در دو کیلومتری چغچران  افراد مسلح خودسر که شب ها راه هارا به کنترول خود دارند موتر حامل انجینران انکشاف دهات را به گمان اینکه موتر قاچاقبران مواد مخدر باشد از طرف شب مورد حمله قرار دادند.

  مناطق مرغاب در شمال چغچران تا هنوز حکومت محلی خودرا دارند واگر خود شان راضی باشند با دولت همکاری میکنند والا نیروهای امنیتی صلاحیت جلب واحضار افراد را ازان ساحه ندارند.وبه همین تر تیب در مناطق شویج ولفرا باید بزرگان قومی از نفوذ خود استفاده نمایند تا دساتیر دولت عملی شود والا حکومت ازحاکمیت شاید وباید درین ساحات بر خوردار نیست.

 خطر بروز خانه جنگی در ولسوالی دولتیار عملا محسوس است مقامات دولتی در جهت رفع تنش ها وخصومت های داخلی هیچ گام بر نداشته  واین بی توجهی باعث میشود تا عده با طالبان همکاری واز طریق ایشان عقده گشائی کنند.افراد مسلح درمربوطات ولسوالی دولتیار با قاچاقبران مواد مخدر که از مسیر فاریاب ومزار به طرف هلمند میروند همکاری دارند.واین افراد مسلح از مرز فاریاب شروع تا هلمند در مسیر راه استاده اند واز قا چاقبران پول میگیرند و بعد همکاری ورهنمائی میکنند.

مناطق سیاچوب ولسوالی دولینه تا ساحات فراه رود وگرماب درسال جاری  همیشه در گیر خانه جنگی ها بوده وافراد مسلح بر سر راه ها در مناطق خاک یارک وسر اسپ نشسته اند واز عابرین باج میگیرند وبا قاچاقبران کمک میکنند تا مواد مخدر راازان ساحات تا هلمند انتقال دهند.

در ولسوالی شهرک اداره بسیار ضعیف است ملا مصطفی در دهن حصار ونایب خان در اسپیزو وسر ملان حکومت محلی خودرا دارند ویکتعداد طالب های محلی با طالبان در هلمند وقندهار ارتباط دارند ودر بین مردم هم تبلیغ میکنند اداره ولسوالی در ساحه خود ولسوالی محدود است.یکتعداد کسانیکه مانند ملا مصطفی در شهرک وملا ستار درتولک وملا احمد شاه در غلمین وبعضی طالب های خواجگان وگرماب وزرتلی که با طالبان ارتباط سابقه داشتند با آنکه حالا با دولت ارتباط دارند تا هنوز به اشاره طالبان در کار های تخریبی ونا امن ساختن منطقه نقش دارند وبا این أعمال خود به طالبان نشان میدهند که تا هنوز با آنها هستند وخود را به تطبیق دساتیر طالبان متعهد میدانند.

ولسوالی های لعل وسر جنگل تولک وساغر نسبتا آرام اند واما افراد مشکوک در قریه ها بنام شیخ وملنگ مردم را به طرفداری از طالبان دعوت میکنند خصوصا اطراف  ولسوالی ساغر وکوهستانهای فاسک که بکوه های شوز وشیندند مرتبط است وگروپ های مسلح دران مناطق فعال اند وگاه گاه در مسیر شاه راه هرات قندهار به چور وچپاول دست می زنند ودوباره به کوه زور وزیارت سلطان بر میگردند..

مناطق جنوب ولسوالی تیوره که با هلمند هم مرز است عملا به مر کز تشکیل جبهات طالبی تبدیل شده اما تا هنوز کدام عملیات علیه دولت انجام نداده اند مثلا مناطق پشوره، چغمم، خواجه رءوف تا کندالان محل گشت وگذار افراد مسلح طالبان است وبه همین تر تیب مناطق پیرک پسابند تاسینی وانقرچاق مردم با طالبان همکاری دارند وافراد مسلح در یک نوبت از طرف شب بالای گزمه های نیروهای حافظ صلح وتأمین امنیت در منطقه پیرک آتش گشودند تا اینکه ایشان منطقه را ترک گفتند وهمچنین علیه ولسوالی دست به حمله زدند آنهم با وسائل نقلیه این بدان معنی است که وسائل نقلیه طالب ها هم در اطراف پسابند در مرز هلمند بدون مشکل تردد دارند.طور کوتاه وخلاصه وضعیت غور از لحاظ امنیتی بسیار شکننده است در صورتیکه مردم نخواهند با دولت همکاری کنند دولت هیچنوع وسیله وامکانات را در جهت اداره مردم ندارد وهمین نا امیدی مردم از اداره وامنیت دولتی است که مردم را به فکر تشکیل گروپ های مسلح کوچک ومخفی بخاطر دفاع خودی در برابر حملات احتمالی طالبان انداخته است.شما میدانید این اردوی ملی وپولیس برای مبارزه با پدیدۀ طالب آفریده نشده از نظر طالبان افراد این دو ارگان بنام شکار آسان یاد میشوند ازآنچه طالبان هراس دارند همانا مقاومت ومخالفت مردم غور است که عمدتا با طالبها مخالف اند نه دولت ونیروهای آن.بهترین کار این است که دولت مردم را راضی نگهدارد ونگذارد مردم با تنفر از دولت با طالبان همکاری کنند بدون حمایت مردم دولت به کمک هیچ نیروی قادر به تأمین امنیت نیست.آنچه ذکر شد گوشه از تصویر واقعی غور فعلی است وآنچه مقامات دولتی میگویند خودرا فریب میدهند