آرشیف

2015-6-19

رهگذر .

وعـــدۀ گندم بشرط اشتراک در کمپاین انتخاباتی

مردم از سیاست خسته واز آینده نا امید اند. آینده که از گذشته رنگ میگیرد همان است که در اجتما عات محطاطانه سهم میگیرند وعلاقه ندارند از سیاست حرف بزبان بیاورند.اما والی ها ومسئولین ادارات چه؟ آیا ایشان هم خسته اند ویا مجبور اند کاری انجام دهند؟ از مشاهده تحرکات مسئولین فهمیده میشود ایشان هم مجبور اند وهم تشنه پول وچوکی، تلاش دارند حتی به قیمت دروغ هم که میشود کاری انجام دهند تا آینده شان برسواری چوکی تضمین گردد.با آنکه قانون حق استفاده از مقام وابزار دولتی وسهم گیری کار مندان ادارات را بخاطر کمپائن کاندید ها ممنوع قرار داده سخنگوئی والی غور میگوید مسئولین دولت نمایندگان مردم اند وحق دارند به نمایندگی از مردم به نفع رئیس جمهور بر حال که او هم نماینده مردم است با استفاده از امکانات دولتی در ادارات دولتی کمپاین واز وسائل وامکانات دولتی به نفع وی استفاده نمایند.اما یک عجوزه در شهر چغچران در محفل کمپائن حامد کرزی ادعا کرده است که مارا از قریه خواسته اند که بیائید برای شما گندم کمک میشود حال آمده ایم بما گپ میدهند.نه گندم است ونه کمکی؟

من در مورد کاندیدان دیگر چیزی نمی نویسم چون تا هنوز نه رئیس جمهور شده اند ونه هم از امتحان مردم وزمان گذشته اند. .تنها در مورد محترم حامد کرزی وحامیانش در غور مینویسم. آولتر از همه باید آفرین میگویم به این مردم قدر شناس که قدر نمک را پاس میدارند ایشان چندین بار بر سر سفرۀ فقیرانه رئیس جمهور نشسته اند وبا آن نان ونمک شده اند ورئیس جمهور هم با لطف که نسبت به مردم غور دارد ایشان را پسر خاله خوانده است در حالیکه مردم هیچ ولایتی را پسر خاله نگفته است ،بلی والدۀ محترمه رئیس جمهور از غور است واو همیشه به ایشان بالیده است وحین ملاقات با غوری ها گفته است{ مردمان غور باستان پسر خاله ها خدای مو راوله هر کله راشی} چه خطاب دوستانه ای لذا با این لطف ومر حمتی که رئیس جمهور در حق مردمان بخاک افتاده غور نموده حق دارند بوی کمپائن کنند حق دارند از همه مرز ها  ومقرره ها عبور کنند وحتی در داخل دفتر مقام ولایت به نفع وی شعار بدهند وزنده باد بگویند.

 

رئیس جمهور سر قول خود استاد است:

رئیس جمهور شخص ثابت قول وثابت قدمی است او تا هنوز با همان وعده های شش سال قبل خویش برای مردم ولایت غور وفادار است. جناب حامد کرزی شش سال قبل حین ورود به سر زمین بچه خاله ها وعده سپرد که بند برق را عاجل إعمار  ودو شاهراه عمومی از بین چغچران عبور خواهد کرد. یکی از سمت کابل بصوب هرات تا مرز اسلام قلعه  ودیگری از مزار وفاریا ب تا هلمند ومرز چاه بهار وهم دستور دادهر چه نفر تحصیل کرده ومسلکی دارید لست شان را بیاورید  در پست های دولتی مقرر شان میکنم. بلی إعمار پروژه های متعدد وانکشاف بی نظیر همه وعده های بود که در داخل تعمیر خرابه شاروالی سپرده شد.واز همان تاریخ تا حال هر سال یک مر تبه نمایندگان ولایت غور را به حضور می طلبد وهمان وعده هارا به اضافه تر میم میدان هوای وپخته کاری سرک های بین شهر تازه میکند.تا هنوز که هنوز است از هیچ وعدۀ که کرده پشیمان نشده وحال هم به وعدۀ خود استاد است واگر رئیس جمهور شود باز هم  همان چیزیکه وعده کرده مانند گذشته به آن عمل خواهد کرد، لذا بر مردم غور است بپاس خدمات گذشته رئیس جمهور شان ازوی دفاع کنند. بپاس سرک های حلقوی که غور را معبر برای همه ولایات قرار داده{شرقا وغربا شمالا وجنوبا} به پاس سهیم ساختن در نظام سیاسی ومشارکت ملی.ببینید همه وزراء ومعینان وکلای شانرا بواسطه افراد دیگر بحضور می پذیرند وبمشکلات شان گوش میدهند.

گذشته از آن تناسب در توزیع بودجه انکشافی که نماد عدالت است و باعث إعمار مکاتب متعدد شده وسرک ها وشفاخانه ها وغیره شما اخبارش را در ادامه اخبار شبانه میشنوید؟؟.باور ندارید وکیل صاحب هارا مجبور کنید تا از وزارت خانه ها پرسان کنند سالانه از جمع بودجه انکشافی چند فیصد را به ولایت غور تخصیص داده اند وبعد با ولایات دیگر مقایسه کنید آن وقت می بینید که رئیس جمهور حق قدر شناسی دارد باید قدر وحرمت خدماتش بولایت غور را داشت.

بلی سرک های شهر چغچران وپارک های اطراف آن ومیدان های هوای که هر روز طیارات زمینش را بوسه می زند.بلی تیم پی آرتی که کرایه  وسفریه افراد خودرا نیز بجمع مصارف بولایت غور حساب میکند.این اهانت ها همه شایسته قدر شناسی است.گروپی که در غور جلسات داتر کردند خوشبختانه جهت دادن اطمینان وارد کابل نیز شدند هم جناب رئیس جمهور را دیدیند وهم معاون دوم شانرا ایشان توقع مزد عاجل وآجل را نموده اند نه چیزی بیشتر وگر فتن دعای خیر از مقامات ذیصلاح.که تا هنوز برای هرکدام صرف 500 دالر وعده داده شده عاجل…آخر چه نیازی دارید برای هیچ چاپلوسی میکنید ای قوم خوش خدمت آخر چرا بخود نمی آئید وروزی دست به تظاهرات نمی زنید وشعار مرگ به بیعدالتی را سر نمیدهید؟

اما من: بخدا قسم بکسی رأئی نمیدهم فریاد میکشم ومیگویم من غوری ام نه اینکه بجمع اقوام دیگر نامم سیاه شود من باقیمانده سهم اقوام را نمیخواهم نه خیر! نه تاجک نه ازبک ونه هزاره وپشتون صرف غوری همانطوریکه نورستانی ها نورستانی اند اگر بما بدون واسطه به نظر انسان مینگرند در صف شان هستیم والا در ده وکوه غور به غریبی مصروفم نه مالیه میدهم ونه از دولت میخواهم امنیتم را تأمین کند .من رهگذری بیش نیستم چنان همه رهگذر این دنیا اند وآخر به دادن حساب مجبور می شوند.