آرشیف

2015-6-19

رهگذر .

نگاهی بر پیوستن ملا مصطفی به دولت

 

ملا مصطفی فرزند حاجی عبدالعزیز باشندۀ دهن حصار ولسوالی شهرک یکی از فرماندهان شناخته شدۀ طالبان در مربوطلت ولسوالی شهرک ولایت غور روزجمعه بیست وپنجم ثور1389 مجددا به دولت پیوست.این در حالیست که قوماندان امنیه ولایت غور سال گذشته  در تماس تلیفونی خبر تسلیمی وی را به رسانه ها خبر داده بود که بعدا این خبر عملا به واقعیت نپیوست.اما امسال بر خلاف سال گذشته ملا مصطفی که در پهلوی قوماندان قل اردوی ظفر جنرال جلندر شاه به نام نشسته بود عملا در صفحه تلویزیون ظاهر شد وصحبت میکرد وبا بلند کردن دست دعای صلح را خواند.در گزارش آمده است که ملا مصطفی در برابر این مصالحه مسئولیت امنیت شاهراه غور هرات را رسما از دولت تحویل گرفته است مسئولیتکه قبلا غیر رسمی در نقش یک فر ماندۀ نا راضی مخالف دولت به عهده داشت.

ملا مصطفی وامنیت:؟ملا مصطفی ازدیر زمان به این سو کنترول شاهراه غور هرات را از منطقه درۀ تخت تا نزدیکی کوتل غوک به کنترول خود داشت وبه تلاشی وسائل نقلیه وگرفتن حق الزحمه می پرداخت اما با افراد دولتی مزاحمت نکرده است مگراینکه ضرورت خاص احساس شده باشد تنها گرفتن یک مقدار کمک از موتر های دولتی که حق منطقه خود دانسته ویا تعقسب ودستگیری کسانیکه مخالفین وی بوده اند در بر نامه وی بوده است.وراه های ترانسپورتی را بخاطر خود هم که ب.ده باز نگهداشت.چون در آمدی که داشت از همین وسائل نقلیه وانتقال کمک ها به منطقه بوده است

ملا مصطفی مسئول رسمی تأمین امنیت: طوریکه در تصویر مشاهده میشود ملا مصطفی رسما یونفورم نیرو های مسلح را در تن دارد  اینکه  کدام مسئولست رسمی امنیتی بوی سپرده شده است ویا در نقش یک ملیشه مسلح همکار دولت کار میکند مشخص نیست.ویا اینکه هرکس با اطمینان کامل میتواند از نظام قراول وی عبور کند نیز مشخص نگردیده .او یکتعداد افراد را درمنطقه ویا چوکات دولت مخالفین وحتی دشمنان خود میداند که بعد از تسلیمی هیچ تضمین امنیتی برای شان نداده است.مثلا معاون ولایت غور که سال گذشته به کمین افراد ملا مصطفی گیر آمده بود گاهی جرأت نخواهد کرد از مسیری عبور کند که مسئولیت امنیتی آن به ملا مصطفی سپرده شده است به همین تر تیب افراد وابسته به داکتر ابراهیم ملکزاده که با ملا مصطفی دشمنی دارند به هیچصورت ازین راه استفاده نخواهند کرد.گرچه راه های رفت وآمد به شهر هرات زیاد است ضرورت نیست کسانیکه میترسند حتما از همین جاده عبور کنند اما مسئله مهم آشتی ومصالحه بین مردم است تا صلح وامنیت دایمی را تضمین کند.بناء تا رسیدن به صلح بین مردم کار های زیاد باید صورت گیرد تا مردم به یکدیگر اطمینان نموده سلاح را بزمین بگذارند.

ملا مصطفی بعد از سقوط طالبان: ملا مصطفی یکی ازسر گروپ های تحریک طالبان ب.د که بعد از سقوط طالبان به امیر اسماعیل خان پیوست ومورد نوازش امیر قرار گرفت  امیر اورا با سلاح ومهماتش دوباره به منطقه فرستاد تا شخص مسلح مورد إعتماد آن در غور باشد چنانچه در درگیر های 1383 بین اسماعیل خان ومخالفن غور وبادغیسش ملا مصطفی جانب اسماعیل خان را داشت وهمچنان وفادار باقی ماند.

ملا مصطفی دشمن ویا نا راضی: شاید ملا مصطفی با طالبان ارتباط داشته باشد اما در مقابل دولت عمل دشمنانه انجام نداده بلکه همیشه نا راض بوده است مثلا او قوس 1383 برسم تسلیمی  با یکمقدار سلاح ومهمات به چغچران آمد  چون مطالباتش بر آورده نشد ازانجا به کابل رفت  ودر جمع نا راضیان ادارۀ چغچران پیوست واما بی اعتنائی ادارۀ وقت به تسلیمی آن ویا عدم إعطای امتیاز به نا رضایتی اش افزود واودوباره به منطقه بر گشت جبهه کوچک وضعیف تری تشکیل داد وآهسته آهسته بزرگ شد.

 ولسوال آن وقت شهرک حاجی گل یوسفی از اقوام ومتحدین داکتر ابراهیم ملکزاده همیشه با ملا مصطفی در جنگ وصلح بود ودر نتیجۀ همین صلح از طرف افراد ملا مصطفی کشته شد ودشمنی ها عمیق تر گردید که بعدا به قتل چندین تن از طرفین انجامید.هر چند او از طرف نیرو های امنیتی دستگیر گردید وبه محبس انداخته شد وسر انجام طور مرموز رها گردید وتوسط نیرو های امنیتی دولت از هرات به منطقه خودش که جبهه داشت منتقل شد.اینکه ملا مصطفی در بدل این رهای چه تضمینات به دولت داده بود معلوم نیست خلاصه بنام طرفدار دولت وداشتن مخالفین مسلح رها شد.

ملا مصطفی بعد از رهای از حبس: ملا مصطفی بعد از رهای از حبس مدتی آرام بود واما با اعتماد به نفس بیشتر به تشکیل جبهه وجمع آوری سلاح پرداخت وقدری نیرو مند شد طوریکه آهسته آهسته از قریه به مسیر جاده آمد.در یک نوبت بالای پسته بند سلما حمله کرد چندین تن از نیرو های امنیت را کشت وسلاح شان را نیز گرفت وگفت با دولت مخالف نیست با قوماندان پسته دشمنی شخصی دارد ودولت هم پذیرفت وبعد ازین تعداد از ولسوالی چشت بنام ملا ولی وملا میرزا بوی پیوستند وصف وی قوی تر شد.تا اینکه بهار سال گذشته یک عراده موتر نیرو های ناتو را از مسیر راه گشتاند ومتعاقبا مورد حمله هوای قرار گرفت که علاوه از کشته شدن افراد مسلحش شش طفل معصوم نیز شهید شدند.

بعد ازین حادثه ملا مصطفی نهایت ضعیف شده بود وشب وروز را در اختفاء سپری میکرد .زمانی بود که میتوانست به تسلیمی واقعی تن دهد اما دولت بجای صلح وآشتی به تهدید وتعقیب پرداخت.درین اثنا قوماندان امرالدین با چند تن دیگر از ملا مصطفی جدا شده به هرات رفتند ودولت ایشان را مسلح  وبه پل شیر خاج فرستاد.تا رفت وآمد ملا مصطفی وافرادش را در مسیر شاهراه کنترول کنند.بنام اهوی مازنداران وتازی مازنداران اقوام را در برابر هم قرار داد.

قوت مجدد ملا مصطفی: تابستان سال 1388 ملا مصطفی وحشت زده شده بود وانتظار تسلیت وهمدردی را از دولت ومردم منطقه داشت تا بهانه باشد برای تسلیمی آن اما بر خلاف این انتظار ارگانهای امنیتی دولت مسئله سر کوبی ودستگیری انرا مطرح کردند تا اینکه از نیرو های مسلح ولسوالی تیوره وپرچمن فراه هم کمک جستند ومردم محل را نیز مسلح نمودند تا با ملا مصطفی بجنگند .درین میان داکتر ابراهیم ملکزاده که باید رخصتی های پارلمانی را سپری میکرد از طرف ارگانهای امنیتی خصوصا ریاست امنیت ملی هرات به مأموریت نظامی توظیف شد وعملا سوق وادارۀ نیرو های مسلح مخالف ملا مصطفی را به عهده گرفت. ملا مصطفی این جنگ را مرگ وپیروزی فکر کرده کاملا آماده مقاومت شد وتوانست نیرو های دولت وافراد وابسته به داکترابراهیم را به شکست مواجه سازد .علاوه از چندین تن دیگرقوماندان امرالدین هم از قربانی های این جنگ بود.بعد ازین جنگ دولت به قوت وحقانیت ملا مصطفی باور پیدا کرد  خلاصه ابن جنگ نا فر جام باعث تقویت بیشتر وی گردید بعد ازین تاریخ دولت تا سطح معاونیت ریاست جمهوری ووزیر دفاع ریاست امنیت ملی باوی تماس تلیفونی داشتند او در تماس های تلیفونی با والی وقوماندان امینه .مقامات عالی رتبۀ دولتی در کابل همیشه خودرا شخصی معرفی کرده است که مزاحم دولت نبوده بلکه نسبت مخالفت های شخصی در منطقه سلاح بر دوش دارد تا وقتیکه مخالفینش مسلح باشند او هم نمیتواند سلاح خودرا بر زمین بگذارد البته از مشوره های امیر اسماعیل خان همیشه بهره گرفته است..

أهمیت مصالحه ملا مصطفی از لحاظ مقطع زمانی:اینکه ملا مصطفی بعد از ثبت نام کاندیدان ولسی جرگه وبر رسی شکایات انتخاباتی به دولت پیوسته است قابل مکث است احتمالا موقعیت داکتر ابراهیم کاندید متهم به داشتن گروپ های مسلح را بیشتر به چالش بکشد ..خوب به هر حال پیوستن به دولت ویا ترک خشونت در هر زمان یک قدم نیکوست اما برای مخالفین ملا مصطفی در عرصه سیاسی ونظامی شاید زنگ خطری باشد که تمام بهانه های داشتن سلاح را منتفی میسازد ویا لا اقل توجه نیرو های امنیتی دولت را بخاطر خلع سلاح مکمل شان معطوف میدارد.شاید یکی از شروط گذاشتن مکمل سلاح ملا مصطفی هم همین باشد تا از طرف مخالفین خود مطمئن گردد .

امتیاز بهتر: این مصالحه با آنکه فضای امنیتی محیط را بهتر میسازد یک امتیاز رسمی است که برای ملا مصطفی داده شده است .اگر این امتیاز باعث تأمین امنیت واعادۀ ثبات در محیط گردد اقدام نیک تلقی میشود واما اگر باعث تشویق تفنگداران دیگر گردد تا دولت امنیت قسمت  های دیگری از جاده های منتهی به غور را به ایشان بسپارد رسم خوبی نخواهد بود.ومردم را بیشتر از پیش دچار مشکل خواهد ساخت.به دنبال این امتیاز ملا مصطفی میتواند یک امتیاز دیگر را نیز طلب کند که منافع آن عام واثر آن دوام دار خواهد بود وآن اینکه ملا مصطفی تقاضای تشکیل یک واحد اداری را در مناطق زیر کنترول خود ومناطق همجوار چون کمنج تا جلگه مزار را بکند ومرکز این ولسوالی کمنج تعین گردد .اگر او بتواند درین خواست خود پیروز شود میتواند در آخرین اقدام نام نیکی از خود بجاگذارد ومردمانی را که از شهرک بیش از صد کیلو متر فاصله دارند به یکبارگی از مشکل رها خواهد ساخت.

پس منظر دوام تعهد ملا مصطفی: ملا مصطفی با قل اردوی حوزه غرب مصالحه کرده طوریکه نهاد های امنیتی ولایت غور در جریان نیستند.شاید این نشانه بی اعتنائی ملا مصطفی بر بی کفایتی نیرو های امنیتی وادارۀ ملکی غور باشد .