آرشیف

2015-6-19

رهگذر .

غلام یحیی اکبری و یــــا سیاوشانی

نمیدانم سیاوشانی را چه بنامم جانباز فدا کار ویا ترورست جنایت کار،؟ نه خیر با آنکه بر حرکت اخیرش مخالفم جنایتکارش نمیدانم چون افراد مانند او در تاریخ اسلام زیاد بوده اند که گاهی در مسیر تاریخ زندگی دچار نشیب وفراز های پر پیچ وخم شده اند وقضاوت آیندهگان در مورد شان جز سکوت حیرت انگیز چیزی بیش نیست؟ا او زمانی چون شیر غرنده وقلب تپنده در برابر غول استعمار سرخ می رزمید ونامش در فضای هرات وحتی حوزۀ جنوب غرب زبان زد عام وخاص بود.او شخصی جسوری بود اما از دانش کمی فقیر با آنهم  برای بسیاری ها که به ارزش ها جهاد معتقد بودند حیثیت قدوه ورهنمارا داشت.غلام یحیی سیاوشانی  شخص، قاطع، مصمم، صادق و پر کاری بود، هر چه در دل داشت بزبان می راند..با آنکه یکی از فر ماندهان  جمعیت اسلامی افغانستان بود با امیر اسما عیل خان فر مانده عمومی هرات میانه خوبی نداشت اورا منسوب به حرکت نیازی ها میدانستند یعنی خط ویا جبهه سوم در هرات .جمعیت اسلامی در هرات دارای سه شاخه بود یکی مربوط به اسمعیل خان دوم صفی الله افضلی وسوم جبهه نیازی ها که غلام یحیی سیاو شانی نیز منسوب به آنها بود واقلیت های مخالف امیر اسماعیل خان در پناه سیا وشانی کسب إعتبار میکردند.

ساوشانی در زمان حکومت مجاهدین شهر دار هرات بود با آنکه تمرکز قدرت در د دست اسماعیل خان بود او هم در حد توان وسواد کم کار های را انجام میداد واز مهره های اساسی حکومت محلی هرات بحساب میرفت.اودر زمان حاکمیت طالبان مانند سائرین هرات را ترک کردوبعد از سقوط طالبان دوباره وارد هرات شد وشامل نظام گردید اول شهر دار وبعدا بحیث رئیس فوائد عامه هراات ایفای وظیفه مینمودو اودر زمستانهای سال 1383 و1384 به پاس مسئولیت وظیفوی یکجا با مؤسسات خارجی در قسمت باز نگهداشتن راه های غور وبادغیس منتهی به هرات نیز تلاش می ورزید تا اینکه نا گهان صدای انرا از کوه های اطراف هرات شنیدیم مردم اورا طالب ویا مخالف دولت میگفتند.نمیدانم کسیکه روزی بر ضد طالب بود چگونه در صف طالبان قرار گرفت خوابگاه محصلین ومیدان هوای را بار ها راکت باران وحتی موارد انفجار وانتحار را نیز ساز ماندهی کرد .یک هراتی کمر به ویرانی هرات بست؟

با آنکه هرات مهد علم ودانش وشهر فر هنگ وعرفان است در زمان جهاد بعد از اسماعیل خان افراد کم دانش چون غازی محمد عسکر وغلام یحیی سیاوشانی وملا سرور وامثالهم به شهرت رسیدند وافراد دانشمند بیشتر در حاشیه قرار داشتند وشخصیکه از دانش بیشتر بهره داشت  صفی الله افضلی بود که زود تر شهید شد.. همان است که در زمان زمام داری وحاکمیت این افراد شعاع اثر گذاری حکومت هرات محدود به مرز های هرات بوده وبا ولایات همجوار  بر خورد تبعیض آمیز ودو گانه صورت میگرفت وحتی روابط پر تنش با ولایات همجوار خود داشتند که بیشتر ناشی از حس تمامیت خواهی وکوتاه اندیشی حاکمان ان وقت بود. .بلی ولایات هرات بادغیس وغور وفراه ونمیروز د ارائی مشترکات فراوانی اند  از لحاظ کلتور زبان عادات ورسم رواج ها واز حیث موقعیت جغرافیائی، هرات گلو گاهی ولایات باد غیس وغور فراه بوده چنانچه غور وبادغیس وفراه سنگر مستحکم برای دفاع از همین ولایت کلیدی بحساب میروند..همان است که زندگی ومرگ افراد مطرح درین ولایات بر روح وروان ساکنان این ولا یات نیز اثر خودرا دارد. بسیاری به مرگ وزندگی افراد چون سیاوشانی ویا اکبری می اندیشند. اما فر ماندهان چون اسماعیل خان وامثالهم گاهی به این ضرورت متقابل فکر نکردند.

مقصر کیست؟ رفتن شخصی چون سیاوشانی که فر مانده جهادی جمعیت  وآن هم از شهر با فر هنگ هرات بود  بسوی طالبان ورفتن تا مرز انتحار وانفجار سوال بر انگیز است. هر عاقل میداند پیروزی پدیدۀ بنام طالب قطعا به نفع هرات نیست .طالبان برای  هر ولایت هر چه بخواهند برای هرات توهین وتحقیر است،واینکه غلام یحیی سیاوشانی با درک این حقیقت در پهلوی طالبان قراز میگیرد مسبوق عوامل است که باید دولت فعلی جواب بدهد.درین مسئله اسماعیل خان بطور خاص و دو لت بطور عام  ملامت است.چون اسماعیل خان میتوانست با اوردن فشار بر دولت از رفتن غلام یحیی خان بکوه جلو گیری کند که نکرد.

سیاوشانی دوران جهاد  و اکبری سه سال اخیر شخص شناخته شده وحتی برای عدۀ محبوب بود اما شرائط آنرا دوباره در صف ترورستان قرارداد حال سوال این است چکسی مقصر بود وچرا شخصیکه قلباه وروحا با حرکت بنام طالب مخالف بود در صف طالبان قرار گرفت. وجود افراد چون سیاوشانی یک واقعیت را روشن میسازد و آن اینکه  نا رضایتی در بین مردم باعث تقویت سنگر طالبان وضعف دولت گردیده واین تنها ترورستان وطالبان پاکستانی نیستند که امنیت وحاکمیت فعلی را به چالش کشیده اند بلکه این دولت است که زندگی مردم را به چالش کشیده ومردم را مجبور ساخته تا بجای تحقیر وتوهین به مرگ پناه ببرند. سیا وشانی از لحاظ فر هنگ ودانش در سطح پائینی قرار داشت اما  در بین مردم از نفوذ کافی بر خوردار بوده تجارب کافی داشت.نباید سیلی مأیوسیت برویش زده میشد.درست است که اول فرزند وبعد خودش کشته  شدند اما این به معنی نابودی حرکت وراه وی نخواهد بود چون او درین راه تنها نبود عدۀ زیاد بنام قوم وهمسنگر وی را همراهی میکردند.لذا راه وچاره چیست؟

پیشنهاد: قبلا عرض شد این وظیفه اسماعیل خان وبعدا رقیبش مولوی خداداد پدر خواندۀ حامد کرزی بود تا  من حیث وزیر مشاور در دولت فعلی از رفتن سیاوشانی بکوه جلو گیری میکردند که نکرند.حال پیشنهاد مینمایم بخاطر استفاده از قابلیت ها واثر همچو افراد در تأمین امنیت باید قر بانی بیشتر داده شود.نیاز اول ما امنیت است.ارزش های دیگر در فضای امن رشد میکند بدون امنیت  همه دست اورد ها در معرض خطر قرار میگیرد.اگر دولت بخواست مردم پاسخ مثبت ندهد بدون شک  با رفتن افراد مؤثر صف دشمن تقویت ونظام سیاسی با سقوط ونا بودی تهدید میشود.

در آخر دعا میکنم خدا سیاوشانی را بیامرزد وباز ماندگانش را هدایت کند وبرای مسئولین نظام دیده بصیرت عنایت فر ماید.

رهگذر….