آرشیف

2015-6-19

رهگذر .

واقعا عامل خود کشی فقر بـــود

 

اینبار خبر خود کشی یک مرد فقیر را در ولایت دور افتاده فراموش شدۀ غور در سایت های خبر رسانی  خواندم برایم باور نا کردنی بود، چون در ولایت غور این پدیده خیلی نادر و تازه است هر چند فقر ونا توانی عمر کهن وطولانی دارد اما در برابر قناعت، صبر،  تلاش وپشت کار مردم غور این مشکل راه حل ساخته . خبر خود کشی یک مرد فقیر آن هم اجیر دفتر والی سوال های زیاد را در ذهنم زنده ساخت لازم میدانم این سوال هارا با خوانندگان محترم نیز شریک سازم.

آیا واقعا دلیل خود کشی فقر وتهید ستی بود؟ آیا این مرد در دربار شخض شماره اول ولایت غور اجیر ومستخدم بودۀ؟ آیا این دفتر بی دستر خوان توانای رسیدگی به یک فامیل آن هم مصروف در دفتر عالی ترین مقام منطقه را نداشته؟ در گذشته معمول بود اگر کسی در دربار والی ولایت اجیر می بود وضعیتش از یک مأمور با معاش متوسط بهتر می بود،  از بسیار چیز ها بهره میگیرفت اقلا از نان باقیمانده مهمانان ار باب نعمت وکمک هفتگی واحوال پرسی صبحانه از شخص ووضعیت فامیل وامثالهم اگر هیچ یکی ازین فرضیه ها در دربار وجود نداشته یقینا این در بار در تاریخ حاکمیت در افغانستان کم نظیر است که علت آن بخل است ویا صرفه جوئی در مال بیت المال .خیر به هر حال علت هر چه باشد اظهارات سخن گوئی والی را که فقر وتنگدستی را دلیل این ماجرا غم انگیز دانسته کمتر میتوان پذیرفت.چون ایشان نه نام این شخص را گفته اند ونه هم سابقه کار ووضعیت اجتماعی وفامیلی ایشان را توضیح داده اند، در مجموع این خبر از لحاظ خبر بودن کوتاه و مشکوک واز لحاظ واقعیت سوال بر انگیز است.

آنچه در ذهن انسان خطور مکیند این است که فشار های روحی و جنجال های دفتری یا فامیلی بیشتر از مشکلات اقتصادی درین حادثه نقش داشته وکسی به این موضوع اشاره هم نکرده است. بناء دلیل فقر را کمتر میتوان قول کردخصوصا در سال جاری که حاصلات خوب بوده ووضعیت اقتصادی مردم از سالهای گذشته بمراتب بهتر است. اگر حادثه این چنینی اتفاق می افتاد باید سال های گذشته که فقر وتنگدستی بیشتر از امسال بود صورت میگیرفت که نگرفت وهر گز صورت نگیرد.واگر فقر بوده کاش اجیر در بار والی نمیبود….

فقر در ولایت غور: هر چند فقر وتهی دستی از سال 1350 خورشیدی به این سو با نام غور گره خورده است .شهر نشینان وزعمای افغان مردم ولایت غور را قشر فقیر وبی نان ولباس لایق هیچ نوع کمکی نمیدانند ،اما خوشبختانه از سی سال به این سو خبر اسف انگیز مرگ فقر وتنگدستی در گوش ها رخنه نکرده است. دولت ومؤسسات کمکی هم کمک های اضطراری استثنائی را بدسترس این مردم قرار نداده اند وحتی نقشه غور در دفتر حاتم طائی وقت احسان الله بیات در بین نقشه افغانستان سفید است.چون این مردم کسی را در دفاتر دولتی ندارند که بر پای قرار داد های پر در آمد شرکت های سر مایه داران از جمله بیات امضا کند همان است که ایشان از جمله 34 ولایت غور را از لست کمک های خود حذف ساخته چون کسی نیست ازین کمک شان در دولت ممنون وچشم بسته اوراق قرار داد ها را امضا کند.یعنی کمک به مردم غور در دنیا برای کمک کننده سود ندارد.پس بهتر است فراموش شود؟  خوشبختانه دیگر غور آن غور قدیم نیست که فقر وتهی دستی ایشان را به انسانها درجه سوم و چهارم مبدل سازد دران زمان ظلم واستبداد ومحرومیت بحدی بود که مردم غور جرأت بیرون شدن از کوه ها ودره هارا نداشتند تا لقمۀ نانی برای خود دست وپا کنند. مواشی  وصنایع دستی شانرا مردم ولایات دیگر برای شان تجارت میکرد از سود وفائده خبری نبود تنها قرض گلابی ها ولقمۀ بخور ونمیر! اما حالا مردم به شهر ها رفت وآمد میکنند صنایع دستی حاصلات طبیعی قیمت دار وغیره اجناس خودرا ببازار ها می برند ومیفروشند بهره میگرند وازان مشکل خود را رفع میکنند وکمتر در تلویزیونها دیده میشود که غوری ها بوجی خیرات را حمل کنند هر چه دارند از کف دست شان است وبه آن راضی اند در سر گناهی گلی که دارند با اولاد وعیال صرف میکنند.. رهگذر گاهی هم راضی نمیشود که شاهد توزیع کمک های مفت وخیرات های منت بار اربابان ثروت در غور باشد.هر قومیکه به کمک دیگران چشم دوخت برای همیش محتاج ونیاز مند است.خوشبختانه هر غوری سر پناهی دارد ولقمۀ نانی اگر شهر پر رونق ندارند ومیدان هوائی ندارند کار دولت است اما میدانم تا چند سال آینده از برق های آبی وبادی بدون کمک دولت خانه هر غوری منور میشود چنانچه حالا هم فیصدی زیاد مردم در غور از زور وهمت خود برق دارند امید در زراعت وصنعت هم دست آوردی داشته باشند…میدانم فشار های روحی وجنجال های روز گار با عث وقوع حوادث ناگوار میشود اما فقر وگرسنگی نه؟؟؟ پیغمبر خدا فرموده کسیکه دست وپا دارد مریض نیست فقیر نیست…سوالگر با روی بدون گوشت وگوست بر انگیخته می شود.کار کنیدآبروی خودرا حفظ کنید