آرشیف

2016-5-10

محمد حسین نبی زاده

عدالت گمشده عصر حاضر

از آنجاییکه انسان یک موجود اجتماعی است از ابتدای  خلفت نیازمند بوده است تا با همنوعان  خود (انسان های دیگر)  و دنیای ماحول خود در ارتباط باشد. ارتباط با سایر افراد و موجودات خود نیاز به معیار هایی است تا بتواند حقوق طرفین را تامین کند و عدالت را تامین کند. روابط افراد با همدیگر و بی عدالتی های ناشی از روابط غیر عادلانه و ظالمانه به ویژه ظلم حاکمان جامعه بر تهیدستان و رعایای شان  و فساد در جامعه باعث شد تا  خداوند متعال جهت راهنمایی  و هدایت  بشر و برپایی عدالت در بین اجتماع پیامبرانی جهت خیر و فلاح جامعه بفرستد. نمونه بارز آن ظلم و بی عدالتی فرعون نسبت به مردم و رعایای شان است که حضرت موسی در مقابل آن ایستاد و مانع بی عدالتی وی در روی کره زمین گردید. چنانچه خداوند متعال نیز در سوره مبارکه الحدید آیه (25) فرموده است ”لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ  ترجمه: ”همانا ما پيامبران خود را با دلايل قاطع و معجزاتى که حقانيت رسالت آنان را آشکار مى ساخت فرستاديم و با آنها کتاب آسمانى و دين را که معيار عقايد و اعمال انسان هاست فرود آورديم ، تا مردم همواره به عدل و داد برپا باشند ”
حکومت ها بعنوان مسئول برقرار کردن نظم و انضباط در جامعه همواره یکی از مسئولیت های عمده آن تامین عدالت در میان جامعه می باشد. یک نظام مبتنی بر بی عدالتی و ظلم می تواند رعایای موجو در کشور را زیر فشار های مختلف قرار دهد و حقوق شان را پایمال کند و برعکس یک نظام مبتنی بر عدالت می تواند جامعه اش را به سمت ترقی و پیشرفت سوق دهد و با اجرای عدالت روز بروز پایه های نظام و حکومت مستحکم تر شود. اگر  نگاهی گذرا به تاریخ افغانستان بیاندازیم، دیده می شود اکثر حکومت های افغانستان دارای نظام غیر عادلانه بوده و با شهروندانش به اساس قومیت و نژاد رفتار غیر عادلانه داشته است. اگر واقعگرایانه به گذشته افغانستان بنگریم، دیده می شود که 7 ثور سرآغاز تحول نظام از یک حکومت ظالمانه به یک حکومت عادلانه بوده است و برای اولینبار از اقشار محروم جامعه و از ملیت های به اصطلاح مستعضف در  دوران انقلاب به بالاترین مقام های دولتی رسیدند ولی متاسفانه کوته نگری تعدادی از دولتمردان در آن زمان که می  خواستند یک شبه افغانستان را به  مسکو  تبدیل کنند و پا روی اعتقادات دینی و  مذهبی مردم گذاشتند و با فشار  های شوروی، قشون سرخ شوروی را به افغانستان دعوت نمودند، باعث شد تا با حمایت غرب و کشور های اسلامی به ویژه پاکستان این حکومت ها یکی پس از دیگری سرنگون شوند و جایشان را به حکومت مجادهدین بدهند. 8 ثور سرآغاز تحول جدیدی در کشور گردید، مجاهدین که با اخلاص و  بدون درنظرداشت معیار  های قومی و تباری در زمان جهاد در کنار هم در مقابل شوروی می جنگیدند با به دست گرفتن قدرت باردیگر قربانی بی عدالتی های قومی و نژادی شدند و اینبار کشور به اساس نژاد و قوم به بخش  های مختلف تقسیم گردید. رهبر شهید عبدالعلی مزاری تنها شخصیتیی در زمان حکومت مجاهدین بود که ندای عدالت را از غرب کابل فریاد کشید و خود نیز اولین شهید راه عدالت در کشور گردید. رفتار های نژادی سران مجاهدین و انحصار قدرت به اساس قوم و نژاد باعث شد تا افغانستان یک بار دیگر به دست گروه طالبان بیافتد و ظلم و بی عدالتی به اوج خود رسد.
اکنون که با حمایت جامعه جهانی و ملت سرفراز افغانستان، دارای یک نظام قانونی و مبتنی بر عدالت در کشور هستیم و حقوق اساسی هر شهروند در قانون  اساسی و سایر قوانین نافذه کشور به رسمیت شناخته شده و عدالت از لحاظ ساختاری در نظام کنونی تامین شده است باآنهم گاهی شهروندان کشور از بی عدالتی های اجتماعی رنج می برند و بسیاری از تصامیم بزرگ کشوری به اساس تقسم بندی های قومی و نژادی اتخاذ می شود. درنظام کنونی از لحاظ قانونی باوجودی که عدالت تامین شده و  حقوق شهروندان کشور به رسمیت شناخته شده ولی رفتار  های اراکن بلندپایه دولتی و کارمندان دولتی بازهم بیشتر براساس معیار های قومی و نژادی  و دقیقا برعکس معیار  هایی است که در قانون پیشبینی شده است. امید تمام اراکن بلند رتبه و پایین رتبه دولت قانون را مراعات و عدالت را همیشه در رفتار ها و کردار شان در نظرداشته باشند تا  با اجرای عدالت رضایت مردم نسبت به دولت بالا برود و فاصله میان دولت و ملت روز بروز کمتر گردد.
به امید روزی که عدالت در تمام  تصامیم بزرگ و کوچگ دولتمردان کشور تامین گردد و هیچ یک از شهروندان کشور قربانی بی عدالتی نگردد.
 
هرات- ثور 1395
 محمد حسین "نبی زاده"- هرات